آنچه در این مقاله می خوانید:

• داشتن یک رابطه فوق العاده
• نکته اول: با دید مثبت به دنبال راه حل مشکلات رابطه خود باشید
• نوع گفتار و تفکر خود را در جهت بهبود رابطه تغییر دهید
• روی لحن گفتار خود دقت کنید
• از زبان بدن خود به درستی استفاده کنید
• نکته دوم: شنونده خوبی باشید
• نکته سوم: با فاصله گرفتن در کوتاه مدت، به یکدیگر فرصت دهید
• نکته چهارم: همسر یا شریک زندگی خود را بهتر بشناسید
• به دنبال راهی برای خوشحال کردن یکدیگر باشید

داشتن یک رابطه فوق العاده

آیا مدت طولانی است که شما در یک رابطه خوب هستید؟ ازدواج کرده‌اید؟ آیا از رابطه‌ای که دارید خوشحال هستید یا خیر؟ شریک زندگی شما چطور؟ آیا در زندگی به دنبال عشق بیشتر هستید یا خیر؟ یا در هر صورت همین الآن دارید به دنبال شریک زندگی خود می‌گردید. دقیقاً جواب همه سوالاتتان را می‌توانید در این بخش پیدا کنید. قبل از اینکه شروع کنیم باید بگویم که داشتن یک رابطه و ازدواج کردن خیلی آسان است اما نگه‌داشتن آن رابطه به صورت خیلی گرم و صمیمی و با عشق فوق‌العاده کار سختی است. اینگونه نیست که هر کسی ازدواج کرد بتواند به راحتی زندگی کند و خوشحال باشد یا حتی رابطه گرمی را نگه دارد. نکته این است که تک‌تک قانون‌ها باید اجرا گردد و شما باید آموزش ببینید که چگونه یک رابطه را نگه دارید. باید مطالعه کنید، کتاب بخوانید و دوره‌های آموزشی طی کنید و به دقت برای داشتن یک رابطه خوب هزینه کنید و برای آن زمان بگذارید. پس نکته این است زمانی که ازدواج کردید و در یک رابطه قرار گرفتید، هیچ‌وقت فکر نکنید که دیگر هیچ مسئولیتی ندارید، اکنون زمان یادگیری شما شروع شده است، مانند زمانی که تک‌تک ما بچه‌دار می‌شویم، شاید بچه‌دار شدن خیلی کار آسانی باشد ولی مسئولیت ما صد برابر می شود و ما باید یاد بگیریم که یک بچه چگونه بزرگ می‌شود.

مقاله پیشنهادی: تقویت مهارت های ارتباطی

نکته اول: با دید مثبت به دنبال راه حل مشکلات رابطه خود باشید

من اسمی را برای نکته اول در نظر گرفته‌ام که در ذهن شما بماند، تا حالا پروژکتورهای فیلمبرداری را دیده‌اید در رابطه، باید دقیقاً مثل آن باشید و نور از خودتان ساطع کنید، یعنی به این حالت که اگر دیدید پازل زندگی ده قسمت است و هشت قسمت آن به هم ریخته و خراب شده است؛ شما آن دو قسمت زندگی که به هم چسپیده را ببینید، هر موضوعی را که در ابتدا می‌خواهید با شریک زندگیتان مطرح و حل کنید از آن دو قسمت شروع کنید. هر واژه‌ای که می‌دانید جهت قدردانی از آن دو قسمت یکپارچه زندگی مناسب است، آن واژه را به کار ببرید و از شما درخواست دارم که ابتدا آن دو قسمت و خوبی‌های شریک زندگی را در ذهن خودتان یادآوری کنید، من درک می‌کنم که  احتمال دارد هشت قسمت از ده قسمت زندگی شما به هم ریخته باشد و من نمی‌گویم که این درست نیست. چون اعتقاد دارم که اگر در بدترین شرایط هم باشد قابل درست شدن است. پس اصلاً نگران این نباشید که بله من یک سری حرف‌هایی را زده‌ام، در مورد این که چرا، هشت قسمت زندگی اتفاق بد هستند و شما خلاف صحبت من فکر کنید که شرایط خیلی بد و افتضاح است، نه دوست من! سوگند می‌خورم اگر از دو قسمت خوب شروع کنید، شما می‌توانید اوضاع را درست کنید و این موارد برای این است که حداقل زمانی که شما می‌خواهید شرایط را درست کنید، انگیزه مثبت داشته باشید، شما آمده‌اید که بسازید نه اینکه خراب کنید و کسی که قصد ساختن کل شرایط را دارد، از  آن دو قسمت ساخته شده شروع می‌کند.

نوع گفتار و تفکر خود را در جهت بهبود رابطه تغییر دهید

هیچ‌وقت برای بازسازی یک ساختمان همه آن را خراب نمی‌کنند بلکه از آنجایی که ساخته شده است، شروع می‌کنند و به سمت بهتر شدن ساختمان پیش می‌روند، رابطه هم مانند همین است. اگر ده سال است که با همسرتان زندگی می‌کنید، نگویید که از ما گذشته است و نمی‌شود خیلی چیزها را درست کرد، همین حالا می‌توانید تصمیم‌گیری کنید که رابطه خود را بهبود ببخشید. به قول معروف الآن وقت آن است که شما تصمیم بگیرید رابطه را بهتر کنید یا حتی به بهترین تصور از خود تبدیل شوید. اگر تا دیروز دروغهای کوچکی به همسرتان می‌گفتید آن را کنار بگذارید، همین الآن کنار بگذارید؛ چون قرار است به بهترین تصویر از خودتان در یک رابطه تبدیل شوید و مهم نیست که دو روز یا بیست سال از رابطه‌تان گذشته است، مهم این است که شما به دنبال عشق بیشتر می‌گردید.

روی لحن گفتار خود دقت کنید

در هنگام صحبت کردن با طرف مقابل باید به لحن گفتارتان نیز دقت داشته باشید. گاهی مواقع محتوای کلام موجب رنجش طرف مقابل نمی‌شود ولی لحن استفاده شده باعث سوء‌تفاهم یا آزار مخاطب خواهد شد.

از زبان بدن خود به درستی استفاده کنید

مکالمه و برقراری ارتباط به موارد زیادی بستگی دارد. شاید نخستین مورد مهم شیوه سخن گفتن باشد اما زبان بدن نیز موارد بسیاری را به فرد مخاطب القا می‌کند. یکی از تأثیرگذارترین موارد برقرای ارتباط چشمی درست است و سپس نوع و موقعیت حرکت دست‌ها توجه طرف مقابل را جلب می‌کند.

نکته دوم: شنونده خوبی باشید

باید یاد بگیریم که شنونده خوبی باشیم، این نکته را مردها باید بیشتر رعایت کنند چون اصولاً خانم‌ها به صورت پیش‌فرض این نکته را رعایت می‌کنند. زمانی که شریک زندگی در مورد هر مسئله‌ای یا اتفاقات رایج زندگی با شما صحبت می‌کند، حداقل بیست دقیقه به او فرصت حرف زدن بدهید که تمام احساسات خود را به شما بگوید. از جمله هر چیزی که از درون او را آزار می‌دهد یا خوشحال می‌کند یا هر احساسی که از آن برانگیخته می‌شود، را بتواند به شما توضیح دهد و شما باید شنونده خوبی باشید. اگر شما می‌خواهید مسائل را حل کنید، حداقل بیست دقیقه گوش فرا دهید. شنونده خوبی بودن خیلی بهتر از آن است که سریع بخواهید صحبت کنید و راه حل ارائه دهید. شما بهترین روانشناس هم باشید اول باید گوش کنید تا بدانید احساسات طرف مقابل شما چیست؟ به او احترام بگذارید و او بداند شما که آنجا نشسته‌اید، به حرف‌های او گوش  می‌دهید نه اینکه نظرات خودتان را پشت سر هم می‌گویید. پس اگر بیست دقیقه به حرف‌های شریک زندگی گوش کنید، باید منتظر بمانید و نتیجه را ببینید واقعاً رابطه عوض می‌شود.

مقاله پیشنهادی: راه های تقویت مهارت گوش دادن فعالانه

نکته سوم: با فاصله گرفتن در کوتاه مدت، به یکدیگر فرصت دهید

در نکته سوم یکسری موارد را  باید رعایت کنیم؛ اما من با یک قانون کلی شروع می‌کنم تا بتوانید منظور من را بهتر متوجه شوید. به خود و شریک زندگیتان به مدت یک هفته در نود روز استراحت دهید و تنهایی به مسافرت بروید. تاکید می‌کنم یک هفته را در سه ماه به مسافرت بروید. به طور مثال به کشور یا شهر دیگری بروید و به اقوام خود سر بزنید و یک هفته کاملا دور از هم باشید. این طوری خیلی چیزها عوض می‌شود و به قول معروف تازه می‌شود، بطور مثال وقتی کامپیوتر را ده روز روشن نگه دارید کم‌کم متوجه می‌شوید که برنامه‌ها خوب کار نمی‌کنند و شاید کامپیوتر هنگ کند ولی زمانی که آن را ریست کنید و دوباره تازه سازی کنید، همه چیز به حالت اول بر می‌گردد. خیلی از چیزها به همین راحتی فیکس می‌شود زیرا چیزی از قبل خراب نبوده است و نیاز به یک رفرش و تازه سازی دارد. رابطه هم دقیقا مثل همین است و در طول نود روز می‌توانید این کار را انجام دهید. من دوستان خیلی موفقی دارم که کسب و کارهای خیلی موفقی دارند. مثلا یک زوج هستند که هر دو نفر وکیل هستند و در یک شرکت کار می‌کنند و هر از گاهی به من مراجعه می‌کنند و شکایت می‌کنند که در رابطه آن‌ها مقداری مشکل دارند و من یک راه‌حل خیلی ساده به آنها می‌دهم، زمانی که صبح تا عصر در یک اداره همدیگر را می‌بینند، باز در خانه هم همان دو شخص همدیگر را می‌بینند. خب یکسری مشکلات بوجود می‌آید. به نظر من دو نفر شریک زندگی باید کمی از هم دور باشند به این دلیل زمانی که به هم می‌رسند حرف برای گفتن داشته باشند و حداقل اتفاقات رایج  زندگی را برای هم تعریف کنند. مثلاً سر کار این اتفاق افتاد و یک چیزی برای تعریف کردن وجود داشته باشد، همین زندگی را هیجان‌انگیزتر می‌کند. یک رابطه مثل یک رابطه دوستی یا یک سفر است. زمانی که شما به سفر می‌روید اگر جاده همین‌طور صاف باشد، بعد از دو روز خسته می‌شوید و کنار می‌کشید. با خود می‌گویید: این جاده چه چیزی دارد که دو روز را در آن سپری کردیم. پس باید چیزهای مختلف وجود داشته باشد و جاده عوض شود، شکل‌های مختلف را ایجاد کرده و حرف برای گفتن وجود داشته باشد. به این نکته توجه کنید که تمام نود روز را در کنار همسرتان باشید؛ به نظر من این خوبی بالعکس است، یعنی پیش خودتان فکر می‌کنید کار شما خوب است ولی برعکس نتیجه می‌گیرید.

نکته چهارم: همسر یا شریک زندگی خود را بهتر بشناسید

نکته پایانی این است که در یک رابطه شما به وظیفه خودتان عمل کنید. حالا وظیفه شما چیست؟ وظیفه شما دوست داشتن و عاشق بودن است. این وظیفه را چگونه می‌خواهید انجام دهید؟ شاید از افراد اطراف خود الگوبرداری کنید که چه کارهایی را انجام می‌دهند و به چه شکل همدیگر را خوشحال و شادمان نگه می‌دارند. نکته این است که این موارد زیاد جواب نمی‌دهد و من اکنون دلیل آن را به شما می‌گویم. شاید خیلی از افراد را ببینید که از لحاظ مالی خیلی ثروتمند هستند، حتی برای تولد همسرش یک ماشین چند صد میلیونی را هدیه می‌دهد، ولی از رابطه خود راضی نیستند. دوست خوبم رابطه تجارت نیست که صد میلیون یا دویست میلیون دادید؛ شخص مقابل شما خیلی خوشحال شود. نه، من از عاشق بودن و دوست داشتن حرف می‌زنم. خیلی خوب است که کادو بدهید، ولی از شما می‌خواهم که یک کاغذ بردارید و هر روز به دنبال این بگردید که همسر و شریک زندگیتان را بهتر بشناسید، شریک زندگی شما با چه چیزی خوشحال می‌شود؟ در زندگی چه اهدافی دارد و به چه چیزی می‌خواهد برسد؟ از شما چه انتظاری دارد؟

به دنبال راهی برای خوشحال کردن یکدیگر باشید

دوست خوبم شما با یک شاخه گل رز می‌توانید یک نفر را بسیار خوشحال کنید، شاید یک نفر دیگر با خرید یک ماشین این عمل را انجام دهید و یا شخص دیگری بتواند با نشستن کنار یک نفر دیگر و یا با قهوه یا چای خوردن او را خوشحال کند. همه چیز را با هم قاطی نکنید. این خیلی مهم است که ما در زندگی آدم شناس باشیم، شما برای مهمترین شخص در زندگیتان باید زمان بگذارید. یادتان می‌آید چندین سال پیش که کنکور می‌دادید و قصد ورود به دانشگاه را داشتید، کتاب‌های زیادی را خواندید تا فقط بتوانید در کنکور قبول شوید، حالا برای مهمترین آدم زندگی خود حاضر به خواندن چند عدد کتاب درباره موفقیت در روابط هستید؟ حاضرید چند تا کتاب در روابط بخوانید و یا چند دوره آموزشی شرکت کنید؟ یا حاضرید چند ویدیو را در این زمینه تماشا کنید؟ دوست خوبم باید طرف مقابل را بشناسید و او را درک کنید. تک‌تک جزئیات احساسات او را بفهمید، این موارد را روی آن کاغذ یادداشت کنید وبا خودتان مرور کنید. باید به نیازهای طرف مقابل خود احترام بگذارید و فقط به این نیاز ندارد که مثلاً صد میلیون برای او هزینه کنید. شاید به این نیاز دارد که شما یک شاخه گل بخرید و به حرف او بیست دقیقه گوش کنید. دوست خوبم امیدوارم به این چهار نکته خوب توجه کنید و بهترین رابطه روی کره زمین را بسازید. زیرا هیچ چیز بهتر از این نیست که ما از لحاظ درونی در زندگی خوشحال و شاد باشیم.

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشترین بهره را از مطالب مقاله چگونه می توانم یک رابطه فوق العاده خوب داشته باشم؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه، مدرس موفقیت و کارآفرین