آنچه در این مقاله می خوانید:

• نسبت به نوع نگرشتان کنترل داشته باشید
• کلمات و عبارات مثبت را به خاطر بسپارید
• چگونه افکاری شاد داشته باشیم و ذهنمان را برای شاد بودن پرورش دهیم؟

چگونه زندگی ایده آل داشته باشیم؟

همه ما به خوبی تمایز میان مثبت و منفی را می‌دانیم. درست همانند تفاوتی که میان سیاه و سفید، خوب و بد یا درست و غلط وجود دارد. بنابراین تمایل انسان برای یک زندگی خوب و مثبت طبیعی و ذاتی به نظر می‌رسد. به طور کلی یک زندگی مثبت را می‌توان متفاوت از یک خواسته یا هدف خاص دانست.

اگر در زندگی به دنبال خواسته‌ای مشخص همانند ثروت، شغل یا فرد خاصی هستید، شاید همین الان هم آن را در اختیار داشته باشید اما در کنترل دائمی و همیشگی شما قرار ندارد. به این نکته توجه کنید که ساخت یک زندگی ایده‌آل کاملاً در حیطه انتخاب و اختیار شما قرار دارد.

چرا که شما می‌توانید یک زندگی کاملاً رضایت‌بخش داشته باشید فارغ از اینکه الان در کجا هستید، چه کسی هستید یا چه کاری انجام می‌دهید.

گام‌هایی که در ادامه اشاره می‌شود به شما کمک می‌کند منفی‌گرایی را از زندگی خود دور کنید و همان زندگی مثبتی را آغاز نمایید که استحقاقش را دارید.

1. نسبت به نوع نگرشتان کنترل داشته باشید

آیا می‌دانید که اکثر کنش‌ها و واکنش‌های ما تحت کنترل عادات ما قرار دارند؟ اجازه دهید با ذکر یک مثال موضوع را کمی روشنتر کنیم. شاید عادت داشته باشید هر روز صبح با هشدار ساعت از خواب برخیزید و این عادت اثری منفی بر شما خواهد داشت؟ چرا؟

خوب به این خاطر که در ذهن و نظر شما صبح زود بیدار شدن به عنوان یک ایده بد شکل گرفته است. بنابراین ذهن صدای زنگ ساعت را یک نشانه می‌داند و این صدا را به چیزی منفی مرتبط می‌کند. احساس کسالت در ابتدی صبح عادی ومعمولی است اما نباید روزتان را بدخلقی و ترشرویی شروع کنید.

حتی اگر به خودتان بگوئید نشان دادن این رفتار یک واکنش نرمال و عادی است، در حقیقت خودتان این طرز تفکر را در ذهن برنامه‌ریزی کرده‌اید.

• تغییر نگرش به مرور زمان اتفاق می‌افتد

تغییر طرز تفکر نیازمند زمان است چراکه باید روش تفکر خود را دوباره طراحی کنید. اما جای نگرانی نیست و مراحل بسیار ساده‌ای دارد. خبر خوب این است که انسان بر خلاف سایر موجودات دارای ویژگی تفکر است و می‌تواند تغییراتی در نوع افکار خود به وجود بیاورد.

شاید با خودتان بگوئید که روزانه نسبت به مواردی از زندگی واکنش منفی نشان می‌دهید و این رفتار خارج از کنترل شما می‌باشد چراکه واکنش‌ها به طور ناخودآگاه شکل می‌گیرند.

• ذهن ناخودآگاه را در کنترل خود درآورید

باید توجه داشته باشید ذهن ناخودآگاه، مغز دوم شما نیست که قوانین منحصر به خودش را اجرا کند بلکه در کنترل شما قرار دارد و می‌توانید برنامه‌ریزی مجددی برای آن داشته باشید. بله، ذهن ناخودآگاه قابل کنترل است اما در صورتی که خود فرد بخواهد.

هر شخص تنها یک مغز منحصر به فرد دارد که به دو شکل خودآگاه و ناخودآگاه فعالیت می‌کند. به عبارت دیگر، شما می‌توانید طرز تفکرتان را تحت کنترل داشته باشید و چشم اندازتان را نسبت به هر چیز تغییر دهید.

به خاطر داشته باشید که مثال مربوط به صدای هشدار ساعت نمونه‌ای از یک عادت یا روتین روزانه بود که بدون اطلاع و آگاهی قبلی طرز فکر شما را تحت کنترل قرار می‌دهد. در حقیقت، مشکلی درمورد صدای زنگ ساعت یا حتی واکنش شما نسبت به آن وجود ندارد.

مشکل اینجا است که این واکنش بدون اطلاع یا توجه شما نسبت به آن شکل گرفته است. اگر تلاش کنید و نسبت به این شرایط  واکنشهای مثبتی را نشان دهید در این صورت می‌توانید هر روز که می‌گذرد خودتان را مجدداً برنامه ریزی کنید.

مقاله پیشنهای: 5 راه دست یابی به نگرش ذهنی مثبت

• شروع یک روز ایده‌آل را تصور کنید

بله، مجبور هستید صبح زود از خواب بیدار شوید اما تمایلی ندارید از خواب شیرین بیدار شوید و به سر کار یا هر جای دیگر بروید. در این شرایط چه کاری باید انجام دهید؟ مجبور هستید از رختخواب خود بلند شوید و روز کاری‌تان را شروع کنید.

بنابراین به جای اینکه در ذهن خود این تصور را پروبال دهید که آه دوباره شروع یک روز کاری دیگر، به خودتان نوید شروع یک روز ایده‌آل و موفق را بدهید. نعمتی که یک بار دیگر در اختیار شما قرار گرفته است.

2. کلمات و عبارات مثبت را به خاطر بسپارید

لیستی از کلمات مثبت را ملکه ذهنتان کنید. ذهن خود را مجبور به استفاده مکرر از عبارات مثبت و جملات انگیزشی نمایید. این کار به شما کمک می‌کند در همه حال زندگی مثبتی داشته باشید. اگر تا به حال چنین عادتی نداشته‌اید، ایرادی ندارید برنامه‌ریزی مجدد ذهن و افکار امکان پذیر است.

این کلمات را جایی یادداشت کنید و هر روز نگاهی به آنها بیندازید تا در ذهنتان ثبت شوند. با مداومت در طول زمان، به طور ناخودآگاه بر زبان شما جاری خواهند شد و نوع نگاهتان به زندگی تغییر خواهد کرد.

برخی روانشناسان کلمات را به لحاظ بار معنایی مثبت و منفی در ترازوی قیاس قرار داده‌اند اما شما خودتان هم می‌توانید متوجه شوید کلماتی که از آنها استفاده می‌کنید چه باری دارند.

• به استفاده از جملات انگیزشی عادت کنید

زمانی که استفاده از عبارات مثبت یکی از عادت‌های شما شود نه تنها بر خودتان اثر مثبت می‌گذارد بلکه بر افرادی که در اطراف شما نیز هستند اثرات مثبتی خواهد گذاشت.

آیا تا به حال توجه کرده‌اید که افراد شاد و مثبت تمایل دارند اطرافیانشان را نیز تحت تأثیر قرار دهند؟ معمولاً یک لبخند با لبخند پاسخ داده می‌شود. مکالمات مثبت در حین برقراری ارتباط به طور معمول با همان حس و حال مثبت پاسخ داده می‌شوند.

3. بر آنچه اتفاق می افتد تمرکزداشته باشید

شما باید بدانید که در زندگی همیشه موارد مثبت و منفی در کنار یکدیگر وجود دارند ولی این خود شما هستید که می‌توانید تصمیم بگیرید کدام موارد بر شما اثر بگذارند. مطمئناً توانایی کنترل آنچه اتفاق می‌افتد را دارید.

این اتفاق به همین سادگی است. نگاهی به آینده، حال وگذشته خود داشته باشید. چقدر از زمان و انرژی خود را صرف مواردی کرده‌اید اصلاً نتیجه‌ای برای شما نداشته است؟ حقیقت این است که نباید تمرکز و توجه شما صرف هر چیزی شود.

مثلاً ذهنتان نباید درگیر این مسئله پیش پا افتاده شود که یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌تان چه نظری درباره شما دارد یا در رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی دیگران چه تصوراتی در مورد شما شکل داده‌اند یا از اینکه یکی از همکارانتان پشت سر شما در محیط کار صحبت کرده است خودتان را برنجانید.

پر واضح است که هرگز نمی‌توانید در همه جوانب زندگی برنده تمام عیار باشید و نمی‌توانید انرژی‌تان را صرف همه چیز کنید.

مهم این است که برای کارهای موردنظر اولویت بندی داشته باشید. چه چیزهایی برای شما اهمیت دارد؟ تمرکز شما باید معطوف به چه مواردی باشد؟ پاسخ این سئوالات را مشخص کنید و هر چیزی که خارج از این محدوده قرار می‌گیرد را حذف کنید. پاسخ‌هایتان را نسبت به اهمیتی که دارند اولویت‌بندی کنید.

4. نه گفتن را یاد بگیرید

برخی افراد «نه گفتن» را کاری سخت و مشکل می‌دانند. چراکه تصور می‌کنند «نه گفتن» به معنای تحقیر شخص یا از دست دادن یک فرصت است. به کلمه «بله» و «خیر» توجه کنید، اکثر افراد کلمه خیر را کلمه‌ای منفی و بدون بار معنایی مثبت می‌دانند.

نکته‌ای که اغلب افراد فراموش می‌کنند این است که نمی‌توانند به همه موارد پاسخ «بله» بدهند. زمانی که به چیزی پاسخ بله می‌دهید، قطعاً به موارد دیگر نه گفته‌اید. اگر همکارتان از شما بخواهد در اجرای یک پروژه به او کمک کنید و پاسخ شما مثبت باشد تا او را نرنجانیده باشید،

به این معنا خواهد بود که به تمام کارهای دیگری که می‌توانید در این زمان انجام دهید از قبیل یک تفریح خانوادگی یا انجام کارهای عقب افتاده‌تان نه گفته‌اید. بنابراین با پاسخ مثبت به یک درخواست به کارهای دیگری نه خواهید گفت. هر گاه برای انجام کاری تصمیم بگیرید، این زمان را برای انجام کار دیگری از دست داده‌اید.

اگر می‌توانستیم همه کارها را همزمان انجام دهیم بسیار عالی بود اما متاسفانه این امکان وجود ندارد. باید نه گفتن را یاد بگیرید. این مرحله کار ساده‌ای است و در واقع ادامه گام قبل است.

اگر بدانید چه چیزهایی برای شما در اولویت قرار دارند و مهم‌تر هستند می‌توانید به موارد دیگر نه بگوئید. در این شرایط، اگر جواب رد به شخصی بدهید احساس پشیمانی نخواهید داشت زیرا می‌دانید که در واقع به موارد مهم‌تری پاسخ مثبت داده‌اید.

چگونه افکاری شاد داشته باشیم و ذهنمان را برای شاد بودن پرورش دهیم؟

ذهن شما افکار شاد تولید می‌کند یا افکار ناراحت کننده؟ گاهی اوقات تصور می‌کنیم ژنهای ما موجب شده همین شخصیتی باشیم که الان هستیم. به هرحال این تمام ماجرا نیست.

گاهی آنقدر درگیر شرایط موجود می‌شویم که از یاد می‌بریم این توانایی و قابلیت را داریم تا همان شخصی باشیم که می‌خواهیم. اگر شادی همان چیزی است که به دنبالش هستید باید بدانید که با پرورش ذهن می‌توان ذهن را برای شاد بودن برنامه‌ریزی کرد.

1. خودتان باید برای شادی تصمیم بگیرید

چگونه؟ با نوع افکاری که دارید. افکار مثبت موجب شادی می‌شوند و افکار منفی در جهت عکس عمل می‌کنند.

• «من خیلی چاق هستم»: این یک فکر منفی است که هیچ کمکی به شما نخواهدکرد.
• «من هرگز نمی‌توانم به فلان خواسته‌ام برسم»: این تصور هم یک فکر منفی است.
• «دوست دارم زمانم را با خانواده‌ام بگذرانم» یک فکر مثبت که موجب احساس خوب شما خواهدشد.
• «می‌خواهیم با عزیزانم به یک مسافرت تفریحی برویم» یک ایده هیجان‌انگیز و خوشحالی همین جا است.

تا این مرحله همه چیز به خوبی پیش رفت اما چطور باید افکار مثبت بیشتری تولید کنیم تا خوشحال‌تر باشیم؟

2. به ذهنتان یاد دهید افکار مثبت تولید کند

اگر ذهن را پرورش دهید که به جای افکار منفی، تفکرات مثبت بیشتری داشته باشد می‌توانید زندگی شادتری را تجربه نمایید. به این مثال‌ها توجه کنید:

• آیا تا به حال توجه کرده‌اید برخی افراد هنگامی که مورد نقد قرار می‌گیرند چه احساس بدی دارند در حالی که برخی دیگر تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند و ناراحت نمی‌شوند؟ اکثر افراد نمی‌دانند که واکنش نسبت به انتقاد، نوعی عادت است، یک عادت فکری. برخی افراد در مواجهه با انتقادها سریعاً یک برداشت شخصی دارند و ناراحت می‌شوند در حالی که برخی دیگر نسبت به انتقادات بی‌اعتنا هستند. تنها در مورد انتقاد چنین اتفاقی نمی‌افتد. درباره همه چیز این موضوع صادق است: نسبت به شکایت‌ها چه واکنشی دارید؟ واکنشتان نسبت به یک رانندگی بد چیست؟ اگر آگاهانه تفکرات متفاوتی را انتخاب کنید می‌توانید مثبت اندیشی را تقویت و از حجم تفکراتی که بار منفی دارند بکاهید. اما در مورد شرایطی که واقعاً منفی هستند چه باید کرد؟ آیا باید حقیقت را انکار کرد و چشم بر حقیقت بست و عینک خوش‌بینی داشت؟

3. مثبت اندیش و در عین حال واقع گرا باشید

برخی «مثبت اندیشی» را همان عینک خوش بینی می‌دانند.

• «من تناسب اندام ندارم» یک فکر منفی که موجب احساس بد خواهد شد.
• « اندام متناسبی ندارم اما ورزش می‌کنم و هر روز نسبت به روز قبل بهتر می‌شوم» درست است که این عبارت با یک تصور منفی شروع شد اما در ادامه چرخشی به سمت مثبت داشت و در نتیجه یک قدم به شادی نزدیکتر شد.

همانطور که ملاحظه نمودید کلمه «اما» یک کلمه جادویی است و باعث می‌شود افکاری واقع بینانه داشته باشید که در عین حال موجب ناراحتی و عدم شادی شما نیز نمی‌شوند.

4. از کلمه جادویی «اما» برای تبدیل حس ناراحتی به شادی استفاده کنید

در صورت امکان کلمه اما را به افکار منفی‌تان اضافه کنید و تصور منفی را به مثبت تبدیل نمایید. نتیجه این کار چیست؟ می‌توانید از این طریق احساس ناراحتی را به شادی تبدیل کنید. به مثال‌ها توجه کنید:

• تبدیل جمله «فکر می‌کنم هرگز نمی‌توانم وزنم را کم کنم» به «فکر می‌کنم هرگز نمی‌توانم وزنم را کم کنم اما می‌دانم افرادی مثل من بوده‌اند و موفق شده‌اند»
• تبدیل جمله «هرگز نمی‌توانم قرض‌هایم را پرداخت کنم» به «هرگز نمی‌توانم قرض‌هایم را پرداخت کنم اما اگر ماهانه 100 دلار پس‌انداز داشته باشم می‌توانم با پرداخت مقداری از آن شروع کنم»

ملاحظه کردید که کلمه اما چه قدرت عجیبی دارد؟ یک کلمه جادویی که بار مثبت به افکار شما می‌دهد.

5. عادت به استفاده از کلمه «اما» شادی بیشتری را به همراه خواهد داشت

لازم است برای استفاده از این کلمه تمرین کنید. در ابتدا به کاربردن «اما» در عبارات و افکار منفی به طور خودکار و طبیعی اتفاق نمی‌افتد. ولی هرچه این عادت در شما تقویت شود، ذهن می‌تواند هنگام بروز تفکرات منفی کلمه «اما» را به طور اتوماتیک اضافه کند.

تکنیک استفاده از «اما» به مرور زمان ساختار ذهن را تغییر و سطح شادی شما را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد.

6. از عبارات تاکیدی مثبت استفاده کنید

برخی افراد می‌خواهند مستقیماً از افکار منفی، چرخشی به سمت افکار مثبت داشته باشند. بنابراین یک‌باره به جای عبارت «من اندام بسیار نامتناسبی دارم اما هر روز ورزش می‌کنم و به مرور زمان بهتر می‌شوم» از عبارت «من اندام متناسبی دارم» استفاده می‌کنند.

این یک تغییر 180 درجه از «اندام نامتناسب» به «اندام کاملاً متناسب» است. مشکل این جا است که این عبارات و افکار شاد در واقع شادی حقیقی را به دنبال ندارند و بیشتر موجب ناراحتی فرد می‌شوند. چرا؟ به این دلیل که خود فرد آنها را باور ندارد.

اگر معتقد هستید اندام نامتناسبی دارید نمی‌توانید به یک باره چرخش عقیده داشته باشید اما این امکان وجوددارد که باور کنید می‌توانید به اندام دلخواه و متناسب برسید. به همین علت است که تکنیک استفاده از کلمه اما نتایج شگفت‌آوری را به دنبال خواهد داشت.

در عین حال که می‌پذیرید در حال حاضر کجا ایستاده‌اید مسیری را به روی خودتان برای رسیدن به هدف بازخواهید کرد. اندکی فکر کنید، ببینید افکار منفی شما چه مواردی هستند و چگونه می‌توانید با به کاربردن «اما» شما نیز به گروه افراد مثبت اندیش بپیوندید.