تغییر باورها و نقش آن در دستیابی به موفقیت
لحظهای تأمل کنید و به این فکر کنید که موفقیت را چطور برای خودتان تعریف میکنید. اگر تعریف شما تحت تأثیر مواردی مثل پول یا جایگاه اجتماعی است، در نتیجه باید بگوییم که تصور شما از موفقیت اشتباه است. بسیاری از افراد هستند که از دارایی زیادی برخوردارند، اما احساس موفق بودن نمیکنند. سطح درآمد برخی از این افراد بسیار بالا است، اما در طول روز، آنچنان کار میکنند که دیگر عملاً زندگی بعد از کار برای آنها معنایی ندارد. در این صورت، آیا میتوان این افراد را موفق به حساب آورد؟ مسلماً نه.
واقعیت این است که موفقیت به معنی دستیابی به شادی و به سرانجام رساندن یک هدف است. با این حال، برای موفقیت، بیش از یک تعریف میتوان ارائه کرد. کافی است دوباره مثال بالا در مورد فردی که برای کسب درآمد سخت کار میکرده است را در نظر بگیرید. اگر این افراد از زندگی خودشان راضی بودند، نباید از مدل موفقیتشان انتقاد کنیم. شما چطور؟ آیا تعریف مشخصی از موفقیت برای خودتان دارید؟ اگر پاسخ شما منفی باشد، در این صورت، مجبور هستید دائماً ایدههایی که دیگران برای موفقیت عملی میکنند را دنبال کنید و در نهایت احساس شکست و ناکامی خواهید کرد. خبر خوب این که در ادامه این مقاله، راهکارهایی در اختیار شما قرار خواهیم داد که به تصویر شفاف و روشنی در مورد موفقیت دست یابید.
1. مثبت اندیش باشید
داشتن نگرش درست و واقع بینانه، باعث میشود دستیابی به هر هدفی امکان پذیر باشد. مثلاً اگر از کار خود ناراضی هستید و احساس دلزدگی میکنید، اما هیچ کاری برای تغییر دادن آن انجام ندهید، سالها در آن کار گرفتار خواهید بود. اما اگر به شغل خود به عنوان وسیلهای برای پیشرفت و بهتر شدن نگاه کنید، در نتیجه نه تنها از کار خود لذت بیشتری خواهید برد، بلکه هدف مثبت و بزرگتری برای دستیابی خواهید داشت (مثلاً ارتقا شغلی یا یافتن یک کار جدید). مثال بالا، یکی از فاکتورهای کمتر شناخته شده موفقیت به نام رنج را به شما معرفی میکند. اگرچه بیشتر افراد به دنبال دوری از رنج هستند، اما افراد موفق به آن به چشم سکویی برای دستیابی به موفقیت استفاده میکنند. در این جا طرز فکر است که افراد موفق را از بازندهها جدا میکند. کار دیگری که میتوانید انجام دهید این است که با پیگیری پیشرفتهایی که در مسیر دستیابی به هدف خود کسب کردهاید، به تدریج اعتماد به نفس و مثبت اندیشی را در خودتان ایجاد کنید. به این منظور، هر زمان که اقدامی مثبت ولو کوچک انجام میدهید، حتماً آن را جشن بگیرید.
2. هدف واقعی خودتان را در زندگی مشخص کنید
هدف شما در زندگی واقعاً چیست؟ به شما پیشنهاد میکنیم حتماً زمانی را صرف فکر کردن عمیق به این سؤال کنید. برای این که بتوانید جواب این سؤال را پیدا کنید، به این نکته توجه کنید: اگر هدف شما دستیابی به یک شغل است، آنچه در نهایت به دست خواهید آورد، همان شغل خواهد بود. در مقابل، اگر به دنبال یافتن هدف باشید، چیزی فراتر از یک شغل به دست خواهید آورد و با دنبال کردن آن به حس شادی، رضایت و موفقیت دست خواهید یافت. نتیجه تحقیقات علمی نیز همین موضوع را ثابت میکند. دانشمندان نشان دادهاند افرادی که در زندگی خود هدف مشخص و معناداری دارند از نظر سلامت عمومی و بهداشت روحی و روانی، انعطاف پذیری و عزت نفس در وضعیت بهتری نسبت به افراد فاقد هدف هستند. با این حال شما نباید دستیابی به شادی و موفقیت را به عنوان هدف خود قرار دهید، چون این دو نتیجه طبیعی هدف شما هستند.
3. باورهای محدود کننده خود را مشخص کنید
یکی از گامهای بسیار مهم برای غلبه بر افکار محدود کننده این است که کاملاً با خودتان صادق باشید و افکار محدود کننده خود را مشخص کنید. یک تکه کاغذ بردارید و افکار محدود کنندهای که می دانید مانع رشد شخصی شما شدهاند را بنویسید. این افکار میتواند شامل موارد مختلفی از جمله ترس، بهانههای گوناگون، تجربههای قبلی و غیره باشد. مثلاً: «من نمیتوانم در مقابل جمعیت سخنرانی کنم.»، «من نمیتوانم با دیگران ارتباط برقرار کنم.»، «نمیتوانم درهای قلب خود را باز کنم و کسی را واقعاً دوست داشته باشم.» و غیره.
4. دلیل اصلی باورهای خود را مشخص کنید
بعد از این که فهرستی از تمام باورهای محدود کننده خود را مشخص کردید، سعی کنید دلایل ایجاد این باورها را پیدا کنید. این دلایل مختلف هستند، اما معمولاً تجربیات دوران کودکی یا مناسبات اجتماعی عامل این موضوع است. مثلاً: « نمیتوانم قلبم را به روی دیگران بگشایم و کسی را واقعاً دوست داشته باشم، زیرا در گذشته عمیقاً آسیب دیدهام.»، «علت این که نمیتوانم مقابل جمعیت بزرگی از افراد صحبت کنم این است که این افراد من و هر حرکتی که انجام میدهم را قضاوت خواهند کرد.» یا «دلیل این که نمیتوانم با افراد جدید تعامل داشته باشم این است که این کار برای من وحشت انگیز است و پدر و مادرم من را از این کار منع کردهاند.»
5. باورهای خود را همیشه صد در صد نپذیرید
اگر نگاهی به مثالهای بالا بیندازیم، متوجه میشویم که بیشتر آن باورها، نادرست و غیر قابل توجیه هستند. معمولاً علت پیدایش این باورها، داشتن یک یا چند تجربه بد در مورد آنها است. در نتیجه مغز، دیگر توانایی شما برای انجام آن کارها را غیر ممکن تلقی میکند. با این حال، با کسب یک نگرش قوی، میتوانید این طرز فکر را در خودتان تغییر دهید. فراموش نکنید که بسیاری از این باورها نادرست هستند و مبنای آنها خیالی است.
6. خودتان را به باورهای جدید و نیرومند مجهز کنید
بعد از این که نادرست بودن باورهای قبلی خود را پذیرفتید، گام بعدی ایجاد باورهای جدید در خود است. البته برای انتخاب آنها باید با دقت عمل کنید، زیرا این باورهای جدید در زندگی شما تجلی پیدا خواهند کرد. پس از آن که نگرشهای جدید، مثبت و انگیزهبخش را جایگزین باورهای محدودکننده کردید، باید به شکلی رفتار کنید که گویی انسان جدیدی هستید و تمام این باورهای مثبت را درون خودتان دارید. شاید تا هفتهها یا ماهها، تغییر دادن کار دشواری باشد، اما با صبر و تلاش میتوانید، به نقطه مورد نظر خود برسید. مثلاً میتوانید باور «من نمیتوانم در مقابل جمع سخنرانی کنم»، را به «من برای صحبت کردن در مقابل جمعیت بزرگی از افراد کاملاً راحت هستم و از تواناییهای بسیار خوبی برای سخنرانی کردن برخوردارم» تغییر دهید. پس از این که باور خود را تغییر دادید، به صورتی عمل کنید که گویا صحبت کردن در مقابل جمعیت، کار راحتی برای شما است. شما میتوانید این کار را پس از یادگیری راهکارهای سخنرانی در جمع انجام دهید و در کنار آن به یک انجمن سخنرانی بپیوندید و برای اثبات باورهای جدید، خودتان را به چالش بکشید.
7. به نسخه بهتری از خودتان تبدیل شوید
اگر تصور میکنید که باورها و اعتقاداتی که دارید مانع دستیابی شما به موفقیت شدهاند، در این قسمت، سه راهکار به شما آموزش میدهیم که به کمک آنها از تله ذهنی خودتان نجات پیدا کنید:
- اعتماد به نفس خودتان را افزایش دهید: برای این منظور باید چالشهایی که بر سر راهتان وجود دارند را بردارید. مثلاً اگر از صحبت کردن در جمع هراس دارید، میتوانید به طور منظم از طرف شرکت خود در سخنرانیها شرکت کنید. این کار به از بین رفتن ترس شما کمک خواهد کرد.
- عادتهای سالم در خودتان ایجاد کنید: منظور عادتهای مثبتی است که در تمام عمر خود بتوانید از مزایای آنها استفاده کنید. یادگیری مداوم، خوردن غذاهای سالم و زود بیدار شدن از جمله این عادتهای سالم هستند. وقتی این عادتها به صورت خودکار دربیایند، مزایای غیر قابل باوری از آنها به دست خواهید آورد. مثلاً با خوردن غذای سالم، هم احساس بهتری خواهید داشت، هم زیباتر به نظر خواهید رسید و انرژی بیشتری برای انجام دادن کارها خواهید داشت.
- از جادوی هدف گذاری استفاده کنید: بدون وجود هدف، زندگی شما همانند یک بطری پلاستیکی سرگردان در دریا خواهد بود. در عوض، وجود هدف باعث میشود همانند یک دونده دو 100 متر به سمت خط پایان حرکت کنید. داشتن هدف واقعاً ابزار قدرتمندی است. زیرا تمرکز و انرژی شما را هدایت میکند و به شما امکان میدهد پیشرفت خود را در زندگی دنبال کنید. همچنین همیشه به خاطر داشته باشید که خودتان را با دیگران مقایسه نکنید، بلکه خودتان را با دیروز خود مقایسه کنید. هر گامی که برای رفتن به جلو برمیدارید، به ساخت نسخه بهتری از شما کمک خواهد کرد.
8. به خاطر داشته باشید موفقیت یعنی دوست داشتن خود
به شما توصیه میکنیم از نکاتی که در این مقاله به شما ارائه شده است به شکل عملی در زندگی خود استفاده کنید. حالت ایده آل این است که از همین الان شروع کنید. به این منظور طرز فکر خود را تغییر دهید. به این معنی که با چالشهای زندگی خود رو به رو شوید و بر آنها غلبه کنید. پس از آن، وقت خود را برای پیدا کردن هدف صرف کنید. پس از پیدا کردن هدف، شروع به دنبال کردن آن کنید. تغییر و تبدیل شدن به فردی بهتر، فرآیندی زمانبر است، اما در عین حال ارزش انتظار کشیدن را دارد. به این صورت، نه تنها به پتانسیلهای کشف نشده زندگی خود پی خواهید برد، بلکه احترام و عشق را هم به زندگی خود خواهید آورد. بنابراین اجازه ندهید باورهایتان شما را از مسیر موفقیت دور نگه دارند. در عوض این شما باید باشید که خودتان را از آنها جدا کنید و از داشتن یک زندگی شاد، سالم و موفق لذت ببرید.
9. هر روز 10 تا 15 دقیقه به مدیتیشن بپردازید
این کار مزایای زیادی دارد. از جمله این که به شما کمک میکند آرام شوید، انگیزه بیشتری به دست بیاورید، استرس را از خودتان دور کنید و از نظر خلق و خو و سطح انرژی در وضعیت مطلوبی قرار بگیرید. در نتیجه قدرت باورهای محدود کننده در شما کاهش مییابد و میتوانید به دستیابی به هدف خود امیدوار باشید.
10. از قدرت کلمات استفاده کنید
به شما توصیه میکنیم بارها و بارها جملات تاییدی مثبت را بنویسید تا ذهن شما آن را باور کند و در ضمیر ناخودآگاه شما جای بگیرد. بعد از آن، هر زمان که گفتوگوی درونی شما به سمت منفی بودن سوق پیدا کرد، فوراً به خودتان بگویید "ایست" و در عوض جمله تأییدی متضاد آن را به خودتان بگویید. مثلاً اگر در زندگی احساس بی کفایتی میکنید یا از گفت و گوی درونی خود، چنین صدایی را میشنوید، به خودتان دستور توقف بدهید و با خودتان بگویید: « من همیشه انسان با کفایتی هستم، همیشه فرصتهای جدیدی در مسیر خود میبینم که لایق آن هستم.» با این کار ذهن شما کمکم به این باور میرسد که تواناییهای زیادی برای دستیابی به هدف خود دارید.
در این مقاله، با راهکارهای مقابله با افکار محدود کننده آشنا شدید. این مراحل به شما کمک میکنند کلیه باورهای محدود کننده قبلی خود را حذف کنید و با شناخت و اعتماد به نفس جدید، بر مشکلات زندگی غلبه کنید.
پاسخ به نظر