خلاصه ای از مقاله
در این مقاله قصد داریم درباره آنچه در تعاملات انسانها با یکدیگر روی میدهد صحبت کنیم. در این رابطه ابتدا باید مفهوم منفعت را برای خود مشخص کنیم.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- دستیابی به سود و منفعت و ایجاد حس شادی
- چگونه انسان در یک معامله به منفعت دست مییابد؟
- برای کسب شادی هر انسانی به دنبال انجام کار مورد علاقهاش است
دستیابی به سود و منفعت و ایجاد حس شادی
اگر به تنهایی در جزیرهای دور افتاده زندگی میکردید، باید از منابع محدودی که در اختیار داشتید به نحوی استفاده میکردید تا بیشترین حس شادی و خرسندی را در خود ایجاد کنید. اما مسأله این جا است که شما در یک جامعه مدنی و همراه با انسانهای دیگر زندگی میکنید، به همین خاطر باید در نظر داشته باشید که دیگران چه کارهایی را به نفع شما انجام میدهند، چه کارهایی را با شما انجام میدهند یا چه کارهایی را ضد شما انجام میدهند.
گاهی اوقات انسان با خود فکر میکند که در زندگی خود بینیاز از کمک دیگران است. این در حالی است که اگر با دقت به محیط پیرامون خود و لذتهای زندگیتان نگاه کنید، متوجه میشوید که همه آنها را خودتان به وجود نیاوردهاید. در حقیقت، انسان در قبال آنچه در زندگی خود به دست میآورد باید هزینه بپردازد. به همین خاطر است که باید به کنشها و خواستههای افراد پیرامون خود هم توجه کند. در این مقاله قصد داریم درباره آنچه در تعاملات انسانها با یکدیگر روی میدهد صحبت کنیم. در این رابطه ابتدا باید مفهوم منفعت را برای خود مشخص کنیم.
منفعت چیست و چگونه موجب شادی می شود؟
منفعت به معنی جایگزین کردن یک موقعیت با موقعیت دیگر است به نحوی که باعث افزایش میزان شادی انسان شود. به عبارت دیگر، انسان برای دست یابی به منفعت باید بخشی از داشتههای خود را بدهد تا در قبال آن، عاملی که باعث افزایش شادی میشود را به دست آورد. مثلاً ممکن است فرد پیببرد که اگر یک کار را با روش جدیدتری انجام دهد به شادی بیشتری دست مییابد. به همین خاطر روش قدیمی را کنار گذاشته و روش جدید را پیش میگیرد، زیرا برای روش جدید، ارزش بیشتری قائل است.
یا ممکن است فرد وارد معامله با شخص دیگری شود و طی آن، یک ارزش را به فرد مقابل واگذار کند تا در قبال آن، چیزی که برایش ارزش بیشتری دارد را به دست آورد. ماهیت اصلی منفعت، افزایش ارزشها است. به این معنا که انسان، با دادن یک ارزش، ارزش بزرگتری را به دست میآورد. این موضوع به ویژه در حوزه کسب و کار بیشتر به چشم میخورد.
یک تاجر با پرداخت هزینهها میتواند کالایی بخرد و بعد آن را بفروشد. اگر درآمدی که او از راه فروش این کالاها به دست میآورد بیشتر از مقداری باشد که برای خرید آنها هزینه کرده است، او به منفعت دست مییابد. به عبارت دیگر، عاملی که باعث شادی او میشود، افزایش مییابد. این موضوع برای همه افراد و در همه موقعیتها صدق میکند. گاهی انسان منابع محدودی که در اختیار دارد را به دیگران میبخشد و در قبال آن، چیزی که باعث شادیش میشود را به دست میآورد. مثلاً یک معلم، زمان و دانش خود را در اختیار دانش آموز قرار میدهد و در قبال آن حقوق دریافت میکند. اگر این معامله به صورت هوشمندانه باشد، انسان به موفقیت دست مییابد، در غیر این صورت دچار شکست خواهد شد.
چگونه انسان در یک معامله به منفعت دست مییابد؟
برای این که نحوه دست یابی انسان به منفعت در یک معامله را بیشتر متوجه شوید، یک مثال میزنیم. فرض کنید یک فروشنده ماشین، خودروی جدیدی را در قبال دریافت 3000 دلار به فرد دیگری میفروشد. او در این معامله سود کرده است، زیرا ارزش 3000 دلار را بیشتر از خودرو میداند. او ترجیح میدهد که به جای داشتن ماشین، آن مبلغ پول را در اختیار داشته باشد، به همین خاطر با رغبت وارد معامله شده و ماشین را میفروشد.
همزمان خریدار ماشین هم که با پرداخت 3000 دلار، خودروی جدیدی را به دست آورده نیز سود کرده است، زیرا ارزشی که او برای ماشین قائل است، بیشتر از 3000 دلار است، بنابراین ترجیح میدهد به جای داشتن این پول، ماشین را بخرد. البته در حالت ایده آل، انسان دوست دارد هم ماشین و هم 3000 دلار را با هم در اختیار داشته باشد. اما از آنجا که منابع او محدود است، میتواند تنها یکی از آنها را انتخاب کند. بنابراین بر اساس ارزشهای خود دست به انتخاب خواهد زد.
خلاصه ای از مقاله: 9 عادتی که موجب سلب شادی می شوند
مثلاً فردی که میخواهد ماشین را بخرد، بر این باور است که اگر ماشین را بخرد نسبت به زمانی که 3000 دلار را در بانک نگه دارد یا صرف کار دیگری کند، خوشحالی بیشتری خواهد داشت. او با استفاده از منابع محدودی که در اختیار دارد، به منفعت یعنی همان افزایش حس رضایت دست مییابد. همین موضوع درباره کار کردن هم صدق میکند. شما بخشی از زمان و انرژی خود را در محل کار صرف میکنید تا در قبال آن درآمد کسب کنید. در این مورد، شما برای پولی که به دست میآورید (و چگونگی خرج کردن آن) بیشتر از وقت و انرژیتان ارزش قائل هستید.
در هر یک از مثالهایی که آوردیم، فرد بخشی از ارزشهای خود (پول، انرژی یا وقت) خود را در اختیار دیگران قرار میدهد تا در قبال آن، ارزش بیشتری به دست آورد و به احساس خرسندی بیشتری دست یابد. حتی کسی که وقت خود را صرف تفریح میکند، هم طبق ارزشهایی که برای خود تعیین کرده است، در حال کسب منفعت است. او بخشی از پولی که میتواند پس انداز کند را میبخشد تا در قبال آن تفریح کند. در این مورد برای فرد، تفریح کردن، ارزش بیشتری نسبت به پول دارد. بنابراین همان طور که مشاهده کردید، یک فرد به واسطه پول، دانش، قناعت و حتی تفریح، به منفعت دست مییابد.
همه انسانها به دنبال دستیابی به سود هستند
هر انسانی به روش خود سعی در کسب سود دارد. طبق تعاریفی که در بالا گفتیم، هر انسان، به هر شیوهای که به آن اعتقاد دارد، تلاش میکند شادی و خرسندی را در زندگی خود افزایش دهد. مجدداً این مطلب بیانگر این حقیقت است که انسان در استفاده از منابع محدود خود مختار بوده و آن را به روشی که دوست دارد به کار میگیرد.
البته به این معنی نیست که انسان نمیتواند زندگی شادی را برای خود تصور کند بلکه از نظر منابع و گزینههایی که پیش رو دارد، تصمیم میگیرد چه کاری را انجام دهد. برای یک نفر، به دست آوردن یک میلیون دلار و سپس خرج کردن آزادانه آن ارزش دارد. شاید شخص دیگری، انجام کارهای بشر دوستانه را راهی برای کسب رضایت خود در زندگی میداند. به هر حال، در هر مورد، این خود شخص است که تصمیم میگیرد بر اساس استانداردهایش عمل کند.
برای کسب شادی هر انسانی به دنبال انجام کار مورد علاقهاش است
اولین گام برای سازگاری و کنار آمدن با دیگران، توجه به این نکته است که هر کسی میخواهد کاری که دوست دارد را انجام دهد. اگر با دقت به کنشهای اطرافیانتان دقت کنید و به انگیزههای آنها برای انجام این کنشها پی ببرید، کمکم متوجه علت انجام آنها توسط فرد خواهید شد.
شادی یک پدیده نسبی است
از آنجا که شما در این دنیا تنها نیستید، بنابراین جای تعجب نخواهد بود که افراد دیگری هم مثل شما به دنبال دستیابی به سود و منفعت خودشان هستند. شاید در نظر اول، این وضعیت مشکل آفرین به نظر برسد و تصور کنیم که دو نفر نتوانند با هم کنار بیایند. چون این باور در ذهن ما جای گرفته است که وقتی کسی چیزی به دست میآورد، یعنی فرد دیگری ضرر کرده است.
بیشتر انسانها، این گفته را یک حقیقت محض میدانند، در صورتی که کاملاً اشتباه است. شاید بپرسید چرا؟ برای این که شادی یک پدیده نسبی است و آنچه برای کسی خوشایند است، الزاماً برای شخص دیگر این طور نخواهد بود. به عبارتی دو نفر که هر یک ارزشهای متفاوتی دارند، میتوانند وارد معاملهای شوند که رضایت هر دو در آن تأمین خواهد شد.
هیچ کس در این معامله بر دیگری پیروز نمیشود بلکه هر دو طرف به منفعت دست یافتهاند. در همان مثال فروش ماشین دیدیم که فروشنده و خریدار ماشین به یک اندازه سود میکنند، چون هر یک از آنها ارزشی را به فرد دیگر واگذار کردهاند (پرداخت پول در قبال به دست آوردن ماشین و بر عکس). هیچ کس به خاطر دیگری فدا نمیشود.
دوست خوبم تلاش ما بر این است نقشی در موفقیت تو داشته باشیم. اگر شما دوست عزیز مشتاق یادگیری فروشندگی آنلاین در سایت آمازون هستید میتوانید با مطالعه مطالبی که در صفحه دوره آربی ارائه شده است، مسیر درستی را انتخاب کنید. آموزش های دوره آربی شما را از صفر تا صد با نحوه فروش در آمازون آشنا میکند.
پاسخ به نظر