جهت مشاهده کامل ویدئو و کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک نمایید
خلاصه ای از مقاله
اگر کارمند هستید، به دنبال ارتقای شغلی میباشید و اگر خودتان صاحب کسب و کاری هستید، میخواهید بیزینسی که دارید رشد مشخصی داشته باشد، شما باید مسیری را برای خودتان تعریف کنید. اگر شما برای کسب و کار خود هدفی ندارید، با یک مشکل بزرگ رو به رو میشوید. شما باید همانطور که برای زندگی خود هدف گذاری داشتهاید، برای بیزینسی که دارید نیز هدف داشته باشید.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- نقش مهم هدف گذاری در تمامی کسب و کارها
- دلیل عدم توانایی افراد در بیان مشخص اهداف
- مشکلات خود را قبل از بزرگتر شدن حل نمایید
- با یک ایده کوچک بیزینس خود را متحول کنید
- کار روی باورها به منظور دستیابی به موفقیت
نقش مهم هدف گذاری در تمامی کسب و کارها
در این مقاله قصد داریم درباره برنامه ریزی و هدف گذاری شغلی صحبت کنیم. نقش برنامه ریزی شغلی در موفقیت غیرقابل انکار است. همه ما در مسیر کاری خود اهدافی را برای خود قرار میدهیم. این اهداف میتوانند هدف مالی باشند. برای مثال میگوییم که ما تا یک سال آینده به میزان مشخصی از درآمد ماهیانه برسیم یا موقعیت شغلی خاصی را به دست بیاوریم.
اگر کارمند هستید، به دنبال ارتقای شغلی میباشید و اگر خودتان صاحب کسب و کاری هستید، میخواهید بیزینسی که دارید رشد مشخصی داشته باشد. اصولاً روش کار باید به این شکل باشد و شما باید مسیری را برای خودتان تعریف کنید.
اگر شما برای کسب و کار خود هدفی ندارید، باید همانطور که برای زندگی خود هدف گذاری داشتهاید، برای بیزینسی که دارید نیز هدف داشته باشید. اما در این بخش با یک مشکل بزرگ رو به رو میشویم. استاد حسین عزت خواه در مشاورههایی که داشتند، متوجه شده اند که خیلی از افراد نمیتوانند هدف خود را بنویسند.
همانطور که استاد بارها عنوان کردهاند شما باید یک کاغذ و قلم بردارید و شروع به نوشتن اهداف خود نموده و بررسی کنید که از زندگیتان، کارتان و روابطی که دارید، چه چیزهایی را میخواهید. اما نکته مهم این است که شما اکثراً نمیتوانید این کار را انجام دهید.
دلیل عدم توانایی افراد در بیان مشخص اهداف
طبق تحقیقی که روی 120 هزار نفر انجام شده است، 20 درصد افراد میتوانند اهداف خود را به صورت روشن و واضح روی کاغذ یادداشت کنند و 80 درصد دیگر نمیتوانند. اما برای آن 80 درصد راه حل مناسبی وجود دارد. زمانی که از آن 80 درصد میپرسند که چرا هدفی ندارند یا چرا اهداف خود را نمیدانند، آنها معمولاً تنها درباره مشکلات صحبت می کنند. برای مثال ممکن است بگویند که من میخواهم بدهیهای خود را تسویه کنم یا میخواهم اقساط خانه را داده و شهریه مدرسه فرزندم را پرداخت نمایم یا حتی ممکن است بگویند میخواهم ازدواج کنم. این افراد در ذهن خود به جای اهداف، در اصل یک سری از مشکلات را قرار دادهاند.
البته داشتن این طرز فکر ایرادی ندارد. چرا که این فرد در طول زمان باورهایی را ساخته است که در نتیجه آن بیشتر، مشکلات در ذهن او بزرگ شده و پر رنگ میشوند. به همین دلیل اول آنها را میبیند. برای مثال اگر از چنین فردی بپرسید که بهتر است برای مسافرت به کجا بروید، ممکن است در جواب شما بگوید امکان دارد در سفر پولهایتان را بدزدند. در حالت بهتر در جواب شما میگوید ما در سفر جایی را بلد نیستیم، شهرها یا کشورهای دیگر ناامن است، هوا سرد است یا اگر به مسافرت بروید ممکن است هزاران اتفاق بد به وقوع بپیوندد.
او تنها شروع به دیدن مشکلات میکند و خیلی کم پیش میآید که در جواب بگوید که شهری جاذبههای دیدنی خوبی دارد یا میتوانید با رفتن به سفر برای مدتی از کار و زندگی روزانه فاصله بگیرید و تفریح داشه باشید. تنها نکات منفی به چشم آنها میآید.
اهداف خود را به صورت واضح روی کاغذ بیاورید
ما میخواهیم به شما روشی را آموزش دهیم که اگر جزء آن 80 درصد میباشید، بتوانید به آن 20 درصد تبدیل شده و سپس به سراغ خلق اهداف و رسیدن به آنها بروید. شما اگر مشکلات را روی کاغذ یادداشت میکنید، میتوانید آن را به یک هدف تبدیل کنید. چرا که به اعتقاد استاد حسین عزت خواه بیشتر اوقات، خیلی از افراد در موقعیتی نیستند که بتوانند به سمت پیشرفت حرکت کنند. چرا که آنها افرادی با ذهنیت منفی میباشند. اگر منفی بودن را بین صفر تا صد در نظر بگیریم، برخی از افراد در زندگی خود منفی 50 میباشند. این افراد حتی از نقطه صفر نیز پایینتر میباشند.
اگر شما نیز چنین هستید و کسی را میشناسید که به نوعی در زندگی خود منفی است، برای مثال در گذشته موقعیت خاصی داشته اما اکنون آن را ندارد یا باید برای رسیدن به نقطه صفر خیلی تلاش کند، خودتان و این دسته از افراد میتوانید مشکلات خود را روی کاغذ بنویسید. سپس در مرحله بعد آنها را به هدف تبدیل کنید. یعنی باید حل این مشکلات را به هدف تبدیل کرده و هنگامی که به این هدف رسیدید، تازه به نقطهای میرسید که اهداف و دستاوردهای جدیدی را برای خودتان روی کاغذ آورده و به آنها دست پیدا کنید. پس شما میتوانید مشکلاتی که دارید را روی کاغذ یادداشت نموده و سپس به این فکر کنید که راه حل تک به تک آنها چیست.
مشکلات خود را قبل از بزرگتر شدن حل نمایید
مورد بعدی بسیار مهم است و باید به آن توجه زیادی داشته باشید، در غیر این صورت ممکن است خیلی چیزها را از دست بدهید. استاد حسین عزت خواه یک قانون برای خود دارند و اسم آن را گلوله برفی گذاشتهاند. تصور کنید که شما بالای یک کوه هستید که روی آن برف آمده است، اگر شما یک گلوله برفی در سایز کوچک درست کنید و آن را به پایین پرتاب کنید، مطمئناً در برنامههای مختلف دیدهاید که این گلوله برفی کم کم بزرگتر شده و حتی در نهایت میتواند دهکدهای که زیر این کوه وجود دارد را خراب کند. دومینو نیز دقیقاً به همین شکل است. ما در زندگی خودمان چه از لحاظ کاری و چه از لحاظ روابط یا هر بعد دیگری که به زندگی نگاه کنیم، یکسری ضعفها یا مشکلات را داریم.
زمانی که آن مشکلات را درست نکنیم، آن مشکلات مثل همین گلوله برفی خواهند شد و میتوانند کاری کنند که شما را به طور کلی نابود کنند. برای مثال شما در حوزه کاری خود محصولاتی را دارید که میخواهید آنها را به فروش برسانید اما نمیتوانید فروش خوبی داشته باشید. شاید هم شما به عنوان یک مغازه دار از میان هر 10 فردی که به داخل مغازه شما میآیند، تنها میتوانید یکی از آنها را برای خرید متقاعد کنید.
حتی گاهی میبینید که آنها پشت ویترین میایستند اما در نهایت از آنجا می گذرند، بدون اینکه حتی قیمت محصولی را از شما بپرسند. با مثالهای گفته شده میتوان به این نتیجه رسید که شما در فروش مشکل دارید. در نتیجه باید به این فکر کنید که چرا این افراد از شما خرید نمیکنند. اگر شما همین الآن این مشکل را حل نکنید، بعد از گذشت مدتی و داشتن میزان فروش پایین، ذهنتان به هم ریخته و کنترل خود را از دست میدهید. در نتیجه ممکن است زمانی که به خانه بازمیگردید با افراد حاضر در خانه رفتار مناسبی نداشته باشید، کم کم از دوستان خود فاصله میگیرید و دیگر فرصتی برای خندیدن نداشته باشید.
مقاله پیشنهادی: نکات طلایی برای حل مشکلات کسب و کار
نقش پررنگ باور در موفقیت یا عدم موفقیت
شاید شما دائماً در حال فکر کردن به این موضوع هستید که چرا نمیتوانید در کار خود موفق شده و فروش خوبی داشته باشید. در نتیجه، زمانی که شما نتوانید فروش خوبی داشته باشید، فکر میکنید که این بیزینس خوب نمیباشد و جواب نمیدهد. ممکن است بگویید که قیمت دلار بالا رفته است، همه آدمها فقیر شدهاند، تحریم وجود دارد یا درصد مالیات ها بالاتر رفتهاند. شما میتوانید هزاران دلیل مختلف پیدا کنید که ثابت کند بیزینس شما مناسب نیست و برای اینکه بتوانید این واقعیت را به خودتان ثابت کنید، دنبال دلیل میگردید.
سپس زمانی که به این باور رسیدید که بیزینس شما پرسود نیست، به این نتیجه میرسید که دیگر نمیتوان بیزینس را ادامه داد، نمی توان به دیگران اعتماد کرد یا جنسی را فروخت. پس در آخر به این باور میرسید که باید بازار را تعطیل کرده و شغلی که در حال حاضر دارید را تغییر دهید.
شما ممکن است ضرر زیادی را متحمل شوید چرا که به این باور رسیدید که نمیتوانید پول در بیاورید و بهتر است که بیزینس خود را تعطیل کنید. تفاوتی هم نمیکند که شرکتی داشته باشید که ده هزار کارمند دارد یا مغازهای دارید که تنها متعلق به شما میباشد. شما به این باور رسیدهاید که نمیتوانید بیزینسی داشته باشید. شما زمانی که بیزینس خود را از دست دادید، مطمئناً در روابط خود نیز با مشکل مواجه خواهید شد. در زندگی شخصی نیز شرایط به همین شکل است. شما دیگر حتی حوصله ورزش کردن یا غذا خوردن را نیز نخواهید داشت و سعی می کنید به هر طریقی خودتان را آرام کنید و نشان دهید که بی تفاوت هستید.
چرا در زندگی و کسب و کار احساس بی تفاوتی می کنیم؟
در جامعه ما خیلی از افراد به بی تفاوتی رسیدهاند. به این حالت که اگر همه چیز هم خراب شود، اصلاً برای آنها اهمیتی ندارد. این حالت به ویژه در میان قشر جوان زیاد است. چرا که آنها به این باور رسیدهاند که دیگر نمیشود هیچ کاری کرد. در نتیجه دیگر به دنبال راه حلی نیز نمیباشند. پس حواستان به گلوله برفی زندگیان باشد. اگر در قسمتی از زندگی خود مشکل دارید، همین امروز، لحظه یا حتی ثانیه یک کاغذ و قلم بردارید و به این فکر کنید که چگونه آن مشکل را حل کنید.
از خودتان بپرسید که چرا هر روز 100 نفر به داخل مغازه شما میآیند اما خریدی نمیکنند؟ دلیل آن میتواند قیمت بالای اجناس، کیفیت پایین اجناس و یا موقعیت جغرافیایی نامناسب مغازه شما باشد. ممکن است شما اصلاً فروشنده خوبی نبوده و نتوانید با خریدار به شکل مؤثر ارتباط برقرار کنید. شما باید هر مشکلی که وجود دارد را حل کنید. در غیر این صورت به نقطه بی تفاوتی که درباره آن صحبت کردهایم، خواهید رسید. چند مرحله بعد از بی تفاوتی میتواند افسردگی یا حتی خودکشی باشد.
مقاله پیشنهادی: تاثیر ویروس کرونا بر روی کسب و کارها
با یک ایده کوچک بیزینس خود را متحول کنید
اگر پله پله به عقب برگردید، متوجه می شوید که روش حل مشکل خیلی ساده است. برای مثال اگر شما صاحب یک فست فود هستید و همبرگر میفروشید، میتوانید با یک تکنیک ساده بیزینس خود را متحول کنید. مثلاً اعلام کنید که در کنار آن سیب زمینی یا نوشابه رایگان نیز میدهید. یک ایده خیلی کوچک میتواند مسیر شما را به شدت تغییر دهد و باعث شود که بیزینس خود را تعطیل نکرده یا دچار افسردگی نشوید. پس قانون کلی این است: اگر در زندگی خود مشکل دارید، حال این مشکل میتواند در هر مقطعی باشد، مثل بیزینس، روابط یا هدف گذاری، به دنبال حل مشکلات باشید. اگر مشکلات را میدانید، پس مطمئن باشید یک نقطه جلو هستید و تنها از خودتان بپرسید که باید به چه شکلی مشکلات را حل کنید.
اما اگر مشکلات را ندانید و به دنبال حل آنها نیز نروید، شروع به برچسب زدن به خودتان میکنید. اگر این اتفاق بیفتد باید برای آن روز نگران شوید. برای مثال زمانی که بلد نباشید که به چه شکلی فروش داشته باشید، روز اول به خودتان این برچسب را میزنید که من فروشنده خوبی نیستم، روز دوم خودتان را فرد بدشانسی میدانید که روی هر کاری که دست میگذارید، در آن شکست میخورید. در روز سوم این برچسب را میزنید که در این شهر و در جایی که هستم، نمیتوانم بیزینس خود را انجام دهم، یعنی شما تمام راههایی که به سمت فرصتهای شغلی موجود در شهرتان هست را به روی خود میبندید و حتی اگر بهترین فرصتهای شغلی را هم به شما پیشنهاد کنند، شما در برابر آن گارد دارید. بدین ترتیب هر روز یک برچسب به خودتان میچسبانید و شروع به باور کردن آنها میکنید.
واقعیت ترسناک موفقیت
موفقیت واقعاً ترسناک است، اما چرا؟ مسئلهای که استاد حسین عزت خواه روی آن تأکید دارند این است که همانطور که ایشان درباره موفقیت حرف زده و تکنیکهایی را به شما یاد میدهند که بتوانید در زندگی موفق شوید، باید بدانید که اگر دقت کافی نداشته باشید، میتوانید به همان اندازه بدبختتر نیز شوید. چرا که ذهن شما قدرت بسیار زیادی دارد و میتواند هر روز صدها عیب در شما پیدا کرده و آنها را به یک باور تبدیل کند. باور چیزی است که شما برای خودتان میسازید. مثل یک اتاق تاریک میماند که به شما گفته نمیشود که درون آن اتاق چه چیزهایی وجود دارد و شما چیزهایی را تصور میکنید که از باورهایتان نشأت میگیرند.
اگر تصور کنید که در آن اتاق هیولا وجود دارد، به احتمال زیاد حدستان درست خواهد بود. اگر هم فکر کنید در آن اتاق تاریک هیچ چیزی وجود ندارد، باز هم حدس شما درست میباشد. باور شما نسبت به دنیا و کائنات میتواند تأثیر شگرفی روی زندگی شما داشته باشد. اگر فکر میکنید که فروشنده خوبی نیستید، پس واقعاً فروشنده خوبی نخواهید بود چرا که شما این را باور میکنید. پس حواستان باشد که باورهای خود را ثابت کنید. لازم است این را بدانید که اگر دقت کافی را به گلوله برفیتان داشته باشد، میتوانید زندگی خیلی بهتری برای خود رقم بزنید. خیلی از مسائلی را که باید 10 سال پیش آنها را حل میکردید را همین امروز حل نمایید. این کار را دوباره به 10 سال بعد موکول نکنید.
کار روی باورها به منظور دستیابی به موفقیت
اگر به دنبال حل مشکلات زندگی خود نباشیم، این مشکلات به جزئی از زندگی ما تبدیل خواهند شد. مثل یک کوله پشتی آن را روی دوش خود قرار میدهیم و آن را برای سالهای زیادی با خود به همه جا میبریم. خیلی از افراد وجود دارند که از یک موضوع ترس داشتهاند اما به جای حل، آن ترس را با خودشان حمل میکنند و این ترس به همان گلوله برفی تبدیل شده است.
پس حواستان باشد که اگر اتفاق بدی در زندگیتان میافتد یا عیب و ضعفی دارید، آن را حل کنید و بی تفاوت از کنار آن رد نشوید. همین بی تفاوتی باعث میشود که آن مشکل با شما بماند. اگر از سلامتتان یا ظاهری که دارید خوشتان نمیآید و احساس میکنید که باید ورزش کنید، اجازه ندهید که به این باور برسید که شما آدم چاق و تنبلی هستید. فکر دیگران در اینجا اهمیتی ندارد، این خودتان هستید که نباید به این طرز فکر برسید که آدم چاق و تنبلی هستید.
از همین لحظه ورزش کردن را آغاز کنید. در بیزینس نیز به همین شکل است. اجازه ندهید که خودتان به این باور برسید که فروشنده خوبی نیستید یا در برقراری روابط با دیگران، فرد ضعیفی هستید. اجازه ندهید برچسبهایی مثل اینکه نمیتوانید همسر، فرزند، رفیق یا دوست خوبی باشید به شما بچسبد و دیگر امکان جدا کردن آن وجود نداشته باشد. احتمالاً دیدهاید که در خیابان روی برخی از دیوارها تبلیغاتی چسبانده شده است که آنقدر قدیمی هستند که امکان جدا کردن آنها وجود نداشته و به جزئی از آن دیوار تبدیل شدهاند.
اجازه ندهید که این اتفاق در زندگی شما نیز پیش بیاید. این کار را شما تنها برای خودتان انجام می دهید، نه هیچ کس دیگری. پس اگر عیب یا مشکلی دارید از همین امروز شروع به حل آن کنید. کتاب بخوانید، ویدئو ببینید، از کسانی که قبلاً آن مشکل را داشتهاند مشورت بگیرید یا با افراد قدرتمندی که میتوانند به شما مسیری را نشان دهند، ارتباط برقرار کنید. اگر در هر زمینهای مثل فروش، شغل، داشتن همکاری با بقیه، برقراری رابطه با دیگران، اعتماد به نفس یا حتی حرف زدن با دیگران مشکل دارید، سعی کنید آن را حل نمایید.
داشتن یک ذهنیت درست برای ساخت تجربهای از زندگی که با پذیرش همه اتفاقات غیرقابل پیشبینی آن، شما را به موفقیت برساند، چهقدر برای شما حائز اهمیت است؟ اگر علاقهمند هستید در خصوص راهنمایی که شما را برای تجربه یک زندگی موفق آماده میکند، بیشتر بدانید، مطالعه مقاله معرفی دوره شگفت انگیز پاراسل زندگی را از دست ندهید.
پاسخ به نظر