خلاصه ای از مقاله
اگر شما به دنبال پیشرفت در کار و تغییر زندگی خود هستید، باید مهارت خود را افزایش بدهید. نیاز است که بدانید، چیزی را باید تغییر بدهید. اگر همه آدمها بنشینند و منتظر این باشند که دیگران چیزی را تغییر بدهند، به نظر شما تغییری اتفاق میافتد؟ تغییر از خود ما شروع میشود.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- اشتباهات خود را بپذیرید
- از زیر بار مسئولیت فرار نکنید
- موفقیت، نتیجه کار تیمی
- تقویت مهارتها را فراموش نکنید
- پذیرش تغییر در جهت مثبت زندگی و کسب و کار
- همه چیز تقصیر من است
- حرکت جهان به سمت خود یادگیری
- ضرورت همگام شدن با تغییرات جهان برای کسب موفقیت و یادگیری
- تحقیق از ملزومات موفقیت
- سعی کنید در رشته خود بهترین باشید
- علایق زندگی خود را پیدا کنید
- چگونه از زندگی لذت ببریم؟
اشتباهات خود را بپذیرید
همه چیز تقصیر من است. این جمله را در زندگی شاید تنها یکبار بشنویم و تنها یکبار هم حاضر شویم آن را به زبان بیاوریم. آن هم معمولاً زمانی است که با شخصی دعوا کردهایم و میخواهیم آن دعوا تمام بشود. اینکه چه کسی باید شرایط را درست کند و چه کسی مسئول خطاها و اشتباهات است، موضوعی است که قصد داریم به آن بپردازیم. گفتن این جمله کار دشواری است. همین الان جلوی آینه یا هر جایی که کسی شما را قضاوت نمیکند، بایستید و محکم و قوی بگویید که همه چیز تقصیر من است. آیا حاضر هستید این جمله را تکرار کنید؟ آخرین باری که این جمله را تکرار کردهاید، چه زمانی بوده است؟ اجازه بدهید کمی عمیقتر به این موضوع بپردازیم.
موضوع این است که ما اشکالات را همیشه از سمت بیرون میبینیم. مثلاً اگر شما در شرکتی کار میکنید و خیلی از موارد صحیح نیست، شما به این فکر میکنید که مدیر آن شرکت شایسته نیست یا سیستم مدیریتی شرکت مشکل دارد. البته این گفته میتواند درست باشد. شما به عنوان یک کارمند حقوق ماهیانه 2 میلیون تومان را دارید اما بنا به هر دلیلی به دنبال حقوق 5 میلیون تومانی هستید. شاید شما صاحب پنج فرزند هستید، مجبور هستید که مخارج 2 خانواده را تامین کنید یا هر دلیل دیگری که باعث شده است شما به این میزان حقوق نیاز داشته باشید. در این حالت کاری که شما انجام میدهید این است که مدام به سیستم و شرکتی که در آن مشغول به کار هستید، اعتراض میکنید. اما آیا آن کارفرما باید فقط به این دلیل که شما صاحب پنج فرزند هستید به شما این حقوق را بدهد؟ یا باید بر اساس مهارت و کاری که شما در شرکت انجام میدهید به شما حقوق دهد؟ مطمئناً زمانی که وظیفه شما در آن شرکت خیلی کوچک باشد، نمیتوانید انتظار حقوق خیلی بالایی داشته باشید.
از زیر بار مسئولیت فرار نکنید
خیلی از ما با وجود داشتن مهارت پایین، انتظارات خیلی بالایی داریم. خیلی اوقات ما به دنبال این میگردیم که مدیر شرکت یا سیستم آن، مشکلات را حل کنند و بدین ترتیب موضوع را به طور کلی از دایره خود به بیرون میبریم. اما مسئله این است که شما نمیتوانید کسی را تغییر بدهید یا شاید آنها خودشان هم قصد درست کردن هیچ چیزی را ندارند. پس در نهایت هیچ چیزی درست نمیشود چرا که شما از دنیای بیرون خود چیزی را میخواهید. حال کمی فرمول را تغییر بدهید. زمانی که احساس کردید چیزی تقصیر شما است و مسئولیت کاری برعهده شما است، احتمال درست کردن آن وجود دارد. باید خودتان را تغییر بدهید. برای مثال در سیستم کاری، شما به راحتی میتوانید با بالا بردن مهارت خود، درآمدتان را به 5 میلیون تومان برسانید. در این دایره استثنا هم وجود دارد اما اگر شما به دنبال پیشرفت در کار و تغییر زندگی خود هستید، باید مهارت خود را افزایش بدهید. نیاز است که بدانید، چیزی را باید تغییر بدهید. اگر همه آدمها بنشینند و منتظر این باشند که دیگران چیزی را تغییر بدهند، به نظر شما تغییری اتفاق میافتد؟ تغییر از خود ما شروع میشود. آیا من حاضر هستم که خود را به یک مرحله بالاتر ارتقا دهم یا ترجیح میدهم سر جای خودم بمانم و تنها اعتراض کنم.
مقاله پیشنهادی: مسئولیت چه چیزی در دستان ماست؟
موفقیت، نتیجه کار تیمی
یک شرکت بزرگ که درآمد میلیاردی دارد، اگر مدیریت خوبی داشته باشد و محصول خوبی هم ارائه بدهد باز هم موفق نیست. باید کارمندان این شرکت هم خوب باشند. چرا که تمامی کارمندان هستند که باعث پیشرفت این شرکت میگردنند. در شرکتهای بزرگی مثل آمازون، والمارت، گوگل، فیسبوک یا اینستاگرام، تنها ایده یا مدیر قوی نبوده است، بلکه هزاران حلقه زنجیر برای موفقیت این شرکت وجود داشته است. بیشتر این حلقهها را کارمندان تشکیل میدهند. خیلی از کارمندان میگویند که من تنها به اندازه حقوقی که به من پرداخت میشود کار میکنم، با این طرز فکر شرکت را به نابودی میکشانند. چرا که فکر میکنند وظیفه آنها نیست. برای یکبار فکر کنید که وظیفه شما است که تغییری ایجاد نمایید. وظیفه شما است که پیشرفت کرده و مهارتهای خودتان را افزایش داده و بیشتر تلاش کنید. چندین سال پیش ژاپن هیچ چیزی نداشت. تنها چیزی که داشت پشتکار و تلاش بود. در آنجا آنها به یکدیگر نمیگویند که تقصیر من نیست. هر اتفاقی که میافتد، همه مسئولیت آن را میپذیرند و سعی میکنند آن را درست کنند. هر کسی هر مسئولیتی دارد باید آن را به بهترین نحوه انجام بدهد.
تقویت مهارتها را فراموش نکنید
سعی کنید مهارت خود را بالا ببرید. اگر مهارت داشته باشید، مطمئن باشید میتوانید درآمد خوبی هم داشته باشید. بزرگترین مشکل این است که مهارت کافی وجود ندارد و دلیل آن هم نداشتن انگیزه و اشتیاق است. افراد با خود می گویند که برای چی باید یاد بگیرند؟ بعضی از افراد دوست دارند که تنبل باشند. آنها راحت طلب هستند و دوست دارند سریعاً یک میز ریاست به آنها داده شود. باید یاد بگیرید که هر زمان که درآمد پایینی داشتید از خودتان دلیل آن را بپرسید و تا آنجا که به شما ربط پیدا میکند، خودتان را درست کنید و مهارت خود را افزایش دهید. برای مثال اگر شما در یک هتل کار میکنید، از خودتان بپرسید چقدر به زبان انگلیسی مسلط هستید؟ چند کتاب درباره هتل داری خواندهاید؟ چقدر اطلاعات شما درباره بحث توریستی بالا است؟ آیا حرفهایی که الان میزنید با حرفهای ده سال پیش شما یکسان است؟ آیا هنوز به همان شکل کسبوکار خود را مدیریت کرده و در همان سیستم کار میکنید یا به طور مرتب خود را به روز میکنید؟ چقدر ویدئو آموزشی میبینید یا کتاب میخوانید؟ همه این نکات را میتوان آنالیز کرد.
پذیرش تغییر در جهت مثبت زندگی و کسب و کار
تا زمانی که در این باره به درک درستی نرسید، هیچ اتفاق مفیدی برای شما نمیافتد. باید درک کنید که اگر قرار است چیزی تغییر کند، نقطه ابتدایی دقیقاً همین جا است. هیچکس با تغییر قوانین شرکت مخالف نیست اما مسئله این است که شما نمیتوانید آن را تغییر بدهید. شما زمانی میتوانید آن را عوض کنید که به قدرت رسیده باشید و علم و مهارت لازم را پیدا کرده باشید. تنها زمانی که حرفی برای گفتن داشته باشید، میتوانید به دنبال تغییر دادن سیستم باشید. اینکه صرفاً بنشینید و از دور فریاد بزنید که قوانین این شرکت باید تغییر کنند و من این رئیس را نمیخواهم یا با کارمندان آنجا نمیتوانم کنار بیایم، سودی ندارد.
همه چیز تقصیر من است
بعضی اوقات با خودتان تکرار کنید که همه چیز تقصیر من است. اگر من وارد مسیری شدم که در آن دچار مشکل شدم و مثلاً سرم را کلاه گذاشتند، همه چیز تقصیر من است. چرا که من با قوانین آشنایی نداشتم و به اینکه چه برگههایی را امضا کردهام، دقت نکردهام. جناب وارن بافت یک سرمایهدار بسیار بزرگ است اما همین شخص هم در کسبوکار خود بارها ضررهای بزرگی را متحمل شده است. اما اگر با او صحبت کنید یا مصاحبههای او را ببینید، او مدام میگوید که تقصیر من بود. من آن قرارداد اشتباه را بستم، آن شرکت را اشتباه خریدم یا دقت نکردم که چه کسی را به عنوان مدیر انتخاب میکنم. او میپذیرد و اشکالات را به شرایط اقتصادی جهان، جنگ در بخشی از دنیا یا موارد دیگر ربط نمیدهد. زمانی که میپذیرید، چشمانتان باز میشود و از اشتباهات خود درس میگیرید و در دفعات بعد این اتفاق برایتان نمیافتد. اما اگر آن را نپذیرید، یعنی شما مشکلی نداشتهاید، در نتیجه همان اتفاق دوباره برایتان میافتد. بدین ترتیب تمام عمر، این اتفاق برایتان پیش میآید. چرا که دائماً به خودتان گفتهاید که کار من ایرادی نداشته است و تقصیرات را بر گردن دیگران انداختهاید. برای مثال اگر شما به کشوری بروید که زبان و فرهنگ آنها را بلد نیستید، آنها به راحتی میتوانند سر شما کلاه بگذارند. اما اگر زبان آنها را یاد گرفتید و چند کتاب درباره فرهنگ آنها خواندید و فهمیدید که در کدام بخش شهر هتل یا خانه اجاره کنید، دیگر سرتان کلاه نمیرود.
حرکت جهان به سمت خود یادگیری
حال که شما این را پذیرفتهاید که خود را از لحاظ علمی، تحصیلاتی و مهارتی به جایگاه مورد نظر برسانید، سؤال این است که چگونه این کار را انجام دهید؟ آیا با رفتن به دانشگاه میتوانید به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید؟ امروزه دنیا در حال پیشرفت به سمت خود یادگیری است. اینکه شما خودتان یاد بگیرید و این یک دلیل خیلی بزرگ دارد. زمانی که شما وارد یک سیستم برای یادگیری میشوید، درگیر یک چهارچوب مشخص خواهید شد. تعدادی کتاب به شما داده شده و از شما میخواهند که آنها را بخوانید. اما در دنیای واقعی شما به این ده کتاب نیاز ندارید. چرا که صدها نفر با صدها هدف مختلف به این کلاسها میروند. در نتیجه شما باید چیزی را یاد بگیرید که برای زندگیتان مفید است. پس باید یاد بگیرید که خودتان به دنبال آموزش بروید و کتاب بخوانید. همه چیز در دنیا در حال تغییر است اما متاسفانه سیستم یادگیری ما و شکلی که به ما آموزش دادهاند کاملاً متفاوت است و به روز نشده است.
ضرورت همگام شدن با تغییرات جهان برای کسب موفقیت و یادگیری
اگر به چند سال پیش برگردیم، به زمانی میرسیم که تلفنهای هوشمند وارد بازار شدند، به ویژه هنگامی که صفحات گوشیها لمسی شدند و سیستم عامل اندروید و ios ایجاد شدند. در گذشته برنامهها در سیستمهای کامپیوتر نشان داده میشدند اما الان همگی به موبایلها انتقال داده شدهاند. همه چیز در عرض چند سال دگرگون شد. در حال حاضر چند کاربر تلفن همراه وجود دارد؟ تعداد این افراد بسیار بالا است. آیا برای همه آنها کلاس آموزشی گذاشتند یا در دانشگاه واحدی با این عنوان ارائه شده است؟ تمامی این موارد تنها به عنوان یک محصول یا سرویس در بازار ارائه شدهاند اما افراد خودشان از روی کنجکاوی شروع به یاد گرفتن کردند. اگر دقت کنید، در ابتدا نسل جوان درگیر این موضوع شدند و بعدها یک نسل قبلتر به دنبال آن رفتند. در نتیجه آن پدر و مادرها برای کنترل بچههای خود شروع به یاد گرفتن نمودند اما به مرور زمان متوجه شدند که مجبور هستند که این موارد را یاد بگیرند. چرا که دنیا در حال عوض شدن است. خیلی از کارهای روزمره ما از قبیل انتقال پول، پرداخت قبوض یا هر چیز دیگری توسط گوشیهای تلفن صورت میگیرند. نکته این است شما خودتان کم کم هر چیزی که به گوشیهای موبایل مربوط میشود را یاد میگیرید. شاید در ابتدا اگر به شما میگفتند که آیا حاضرید این موارد را یاد بگیرید جواب منفی میدادید. چرا که آدمها معمولاً در برابر چیزهای جدید گارد میگیرند. فرقی هم نمیکند چه چیزی باشد، این گارد همیشه وجود دارد. در حال حاضر درصد زیادی از افراد میدانند که به چه شکلی با گوشیهای موبایل کار کنند و کارهای خود را انجام بدهند. خیلی از افراد هستند که در طول زندگی خود هیچ وقت با لپتاپ یا کامپیوتر کار نکردهاند اما در حال حاضر با گوشیهای هوشمند کار میکنند. دلیل این اتفاق خود یادگیری است.
مقاله پیشنهادی: تاثیر یادگیری در موفقیت
تحقیق از ملزومات موفقیت
هر زمان که سوالی در ذهنتان به وجود آمد برای پیدا کردن پاسخ آن تحقیق کنید. این نکته خیلی مهم است. در هر زمینهای از قبیل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، کسبوکار و غیره تحقیق کنید. اگر برای مثال درباره بورس کنجکاو هستید به گوگل مراجعه نموده و تحقیق نمایید. در ویکی پدیا صفحات مختلف را بخوانید. در دورههای آنلاین شرکت کنید. راههای یادگیری گسترده و موجود است. این خود شما هستید که باید خودتان را بالاتر ببرید. اگر شما جوشکاری هستید که به روش سنتی جوشکاری را یاد گرفتهاید، آیا تا به حال به این فکر کردهاید که در استرالیا، کانادا، آمریکا یا اروپا به چه روشی جوشکاری میکنند؟ شاید یک روش جدید آمده باشد. تا به حال در گوگل یا از روشهای دیگر درباره آن تحقیق کردهاید؟ این کار را انجام دهید. مهم نیست چه شغلی داشته باشید. مثلاً فرض کنید شما مکانیک ماشین هستید، آیا میدانید که سیستم ماشین تسلا به چه شکلی کار میکند؟ آیا تا به حال به آن فکر کردهاید؟ درباره آن جستجو کرده و شروع به یاد گرفتن کنید. یادگیری دقیقاً همین است. باید به روتین و سبک زندگی شما تبدیل شود. اگر شما مکانیکی هستید که فقط ماشینهای ارزان قیمت را تعمیر میکنید، نگویید که شرایط بازار بد شده است. شاید دلیل این باشد که افراد ماشینهای گران قیمت دارند و از آنجایی که شما بلد نیستید دیگر به سراغ شما نمیآیند. مطمئناً اگر یاد بگیرید که پورشه را تعمیر کنید، دستمزدی که میگیرید با دستمزد تعمیر تویوتا فرق دارد. کسی که تعیین میکند میزان درآمد شما چقدر باشد، خود شما هستید. اگر شما مهارت خود را بالاتر ببرید، مطمئناً میتوانید درآمد بیشتری داشته باشید. اگر هم مهارت خود را افزایش دادید اما نتوانستید به درآمد بیشتری دست پیدا کنید، دلیل آن کاملاً ساده و مشخص است. شما بیزینس را بلد نیستید. پس به دنبال یاد گرفتن بیزینس و جذب مشتری و از همه مهمتر بازاریابی بروید. تحقیق کنید تا متوجه شوید به چه شکلی باید کار کنید. برای مثال شاید در گذشته برای تبلیغات از رادیو استفاده میکردند اما اکنون بزرگترین شرکتها هم از رسانههای جمعی استفاده میکنند.
سعی کنید در رشته خود بهترین باشید
اگر در حال درجا زدن هستید، به خودتان برگردید و از خودتان بپرسید که چرا این چنین است؟ شما توانایی حل مشکلات را دارید چرا که شرایط نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده است. شما اکنون میتوانید با استفاده از اینترنت چیزهای زیادی را یاد بگیرید، حتی بدون اینکه هزینهای پرداخت کنید. میلیونها صفحه مختلف وجود دارند که میتوانند اطلاعات شما را آنقدر بالاتر ببرند که شما بتوانید در رشته خودتان حرفی برای گفتن داشته باشید. زمانی که شما بتوانید این کار را بکنید، میتوانید حق اعتراض داشته باشید. مثلاً بگویید در سیستم مکانیک این حرف اشتباه است یا در سیستم عمران نباید ساختمانها را بدین شکل طراحی کنیم و برای تمام حرفهای خود دلیل محکمی داشته باشید. خیلی از ما بعد از اینکه فیلمی را میبینیم به بازیگران آن اعتراض میکنیم اما تا به حال ازخودمان پرسیدهایم که ما درباره بازیگری چقدر اطلاعات داریم؟ چند فیلم دیدهایم یا چند کارگردان را میشناسیم؟ چقدر درباره این رشته تحقیق کردهایم؟ شما زمانی میتوانید اعتراض کنید و این اعتراض مورد قبول واقع شود که دانش کافی درباره آن موضوع را داشته باشید. پس از همین الان شروع کنید تا در رشتهای که به آن مشغول هستید، بهتر شوید. فرقی نمیکند نویسنده هستید، بازیگر یا مهندس. هر کسی که باشید اگر به این شکل فکر کنید، میتوانید پیشرفت کنید. اما اگر این چنین فکر نکنید، هر روز در جا خواهید زد چرا که همه چیز را از دیگران میخواهید و آنها هم به شما هیچ چیز نمیدهند.
علایق زندگی خود را پیدا کنید
اگر میخواهید برای خودتان زندگی را بسازید که در آن هر روز در حال تلاش و به روز شدن باشید، باید علایق زندگی خود را پیدا کنید. اگر کاری را انجام میدهید، باید عاشق آن باشید. یکی از نشانههای اینکه شما به کاری علاقه ندارید این است که دیگر حاضر نیستید آن کار را انجام دهید. باید حواستان را جمع کنید و تمام تلاش خود را به کار ببرید تا زندگی را آنطور که دوست دارید، زندگی کنید. اگر الان چنین نیست، میتواند یک سال دیگر باشد. پس از همین الان شروع کنید. اگر وارد مسیری شدهاید که در آن به یک چرخه باطل رسیدهاید که مدام کارهایی را انجام میدهید که به آنها علاقه ندارید، مسیرتان را تغییر دهید. ممکن است خیلی از شما در جوانی بنا به دلایل مختلف وارد کاری شدهاید و سالهای زیادی در آن مشغول بودهاید اما همین الان تصمیم گرفتهاید که تغییر کنید.
چگونه از زندگی لذت ببریم؟
اگر علایق زندگی خود را به یاد دارید و میدانید که مثلاً میخواستید مربی فوتبال، بهترین شناگر، بهترین نقاش، عکاس یا هر چیز دیگری شوید اما الان مهندس عمران شدهاید، روی سابقه درخشان خود یک خط قرمز بکشید. اگر متوجه شدهاید که عشق و علاقه شما کاری که الان انجام میدهید، نیست، همین الان آن را کنار بگذارید. چرا که هر زمانی که وارد کاری شوید که عاشق آن هستید، به مرور حس زندگی کردن به شما دست خواهد داد. هیچ چیز به اندازه لذت بردن از تمام لحظاتی که به کار مورد علاقه خود مشغول هستید، مهم نیست. زمانی که به شما میگویند که مهارت خود را بالا ببرید اما شما در این زمینه کمی تنبل هستید، شاید دلیل آن این است که کاری که انجام میدهید را دوست ندارید. اگر در زندگی شکست خوردید یا ضررهای زیادی را متحمل شدید، به آن فکر کنید اما هیچوقت در آن غرق نشوید. هیچگاه شکستهای خود را داخل کولهپشتی خود نگذارید و با خودتان به همه جا نبرید. از شکستهای خود درس بگیرید اما آنها را رها کنید. شاید در مسیر آینده این شکست وجود نداشته باشد. پس مسیر قبلی را همراه خودتان نبرید چرا که این مسیر تنها فکر شما را مسموم کرده و فرصتها را از شما میگیرد.
دوست خوبم تلاش ما بر این است نقشی در موفقیت تو داشته باشیم. اگر شما دوست عزیز مشتاق یادگیری فروشندگی آنلاین در سایت آمازون هستید میتوانید با مطالعه مطالبی که در صفحه دوره آربی ارائه شده است، مسیر درستی را انتخاب کنید. آموزشهای دوره آربی شما را از صفر تا صد با نحوه فروش در آمازون آشنا میکند.
پاسخ به نظر