جهت مشاهده کامل ویدئو و کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک نمایید

آنچه در این مقاله می خوانید:

• شروع کسب و کار آمازون تا رسیدن به موفقیت
• مشتری مدار بودن آمازون
• صحبت‌های جف بیزوس درباره طرح تجاری آمازون
• شهرت جهانی آمازون
• انقلاب آمازون در کسب و کارهای آنلاین

شروع کسب و کار آمازون تا رسیدن به موفقیت

چه کسی فکر می‌کرد شرکت آمازون که یکی از پرطرفدارترین سهام‌های تاریخ بوده و با بیشترین سرعت در تاریخ رشد نموده است، یک کتابفروشی باشد؟ درست است، کتاب. یکی از قدیمی‌ترین چیزهایی که انسان تولید نموده است. ما به هیچ عنوان فکر نمی‌کردیم چنین اتفاقی رخ دهد. به این خاطر که پیش بینی نمی‌کردیم که انقلابی توسط جف بیزوس 35 ساله رخ دهد. کسی که خودش را فرد درس خوانی می‌دانست.

او تقریباً یک شبه تبدیل به یکی از ثروتمندان بزرگ جهان شده و بسیاری از سرمایه گذاران خود را میلیونر کرده است. به این دلیل که انقلاب او، روش جدیدی برای خریدکردن ایجاد کرده است. یعنی به کمک کامپیوتر و از طریق اینترنت. در حال حاضر میلیون‌ها نفر در حال انجام این کار می‌باشند. جف اسم شرکت خود را آمازون دات کام، بزرگ‌ترین کتابفروشی جهان، گذاشته است.

کسب و کار آنلاین آمازون

شما نمی‌توانید به عنوان مشتری به آمازون سر بزنید. برای مشتری، آمازون تنها درون صفحه کامپیوتر وجود دارد. اما بیزوس یک دفتر کار دارد و ما خودمان را به آنجا دعوت کردیم. مقر اصلی آمازون کجا است؟ روابط عمومی شرکت به ما گفت که به آدرس 1516 خیابان دوم بین خیابان پایک و پاین در سیاتل برویم. اما زمانی که از کنار مغازه‌ها و رستوران‌ها رد شویم، هیچ چیزی که مبهم و بسیار مدرن باشد را نمی‌توانیم ببینیم. هیچ برج اداری یا هیچ شرکتی را در آنجا نمی‌بینیم. در این محله یک درمانگاه و یک ساختمان قدیمی به اسم کلمبیا که پلاک آن 1516 بود را مشاهده می‌کنیم.

بنابراین در نهایت آن را پیدا کرده و به داخل آن رفتیم. لوگویی که همه خریداران اینترنتی در دنیا آن را می‌شناسند. طبقه دوم هم خیلی پیشرفته به نظر نمی‌آید. بیشتر به یک خوابگاه دانشجویی، شباهت دارد تا مقر یک شرکت بزرگ. آقای رئیس را هم پیدا کردیم. معمولاً قبل از اینکه او را ببینید، صدایش را می‌شنوید. صدای خنده‌های بلند جف بیزوسِ میلیاردر.

مشتری مدار بودن آمازون

باب: «من خیلی درباره این میز که متعلق به شما می‌باشد، شنیده‌ام.»
جف: «این میز، یک درِ 4 در 4 فوت است.»

باب: «شوخی می‌کنید؟»
جف: «چرا؟»

باب: «شما می‌توانید یک میز بهتر بخرید.»
جف: «این میز یک نماد است. نماد صرف هزینه برای چیزهایی که برای مشتریان مهم می‌باشند. همچنین خرج نکردن پول برای چیزهایی که اهمیت ندارند.»

باب: «به موکت‌های تمیز هم نیازی ندارید؟»
جف: «آب هست.»

باب: «این وسایلی که روی زمین ریخته شده‌اند چطور؟»
جف: «این‌ها توپ های چسبانک هستند.»

باب: «خیلی خوبه. عالیه»
به یاد داشته باشید که این مرد، خدای تکنولوژی و غول زمانه ما است.
باب: «بسیار خب، کمی از دوران بچگی خود برای ما بگویید.»
جف: «من دانش آموز خوبی بودم. خیلی سختکوش و درس خوان بودم.»

باب: «بچه مثبت بودید؟»
جف: «بله. هنوز هم مثبت هستم.»

باب: «خودتان آن زمان‌ها متوجه این موضوع می‌شدید؟»
جف: «یک مثالی که در این باره می‌توانم بزنم این است که ساعت اتمی من سی و شش بار در روز خودش را آپدیت می‌کند.»

باب: «واقعاً؟»
جف: «متأسفانه بله.»

باب: «پس شما خیلی زرنگ بودید؟»
جف: «در مدرسه؟ بله. من همیشه شاگرد خوبی بوده‌ام.»
بیزوس، زمانی که سه سال داشت به یک مدرسه در مونته سوری رفت. زمانی که او کلاس سوم بود معلمان همگی می‌دانستند که جف فرد با استعدادی است. یک سال بعد او شروع به بازی با کامپیوتر کرد. در دبیرستان، جف بیزوس، سخنران مراسم فارغ التحصیلی کلاس خود بود.

باب: «از لحاظ اجتماعی؟»
جف: «از لحاظ اجتماعی بی دست و پا بودم.»
باب: «مشخص است.»

جف: «چرا نباشم؟»

مقاله پیشنهادی: بیوگرافی جف بیزوس

صحبت‌های جف بیزوس درباره طرح تجاری آمازون

شاید به خاطر شور و هیجانی که دارد، باشد. شاید هم به خاطر طرز حرف زدن او باشد. ببینید جف در ادامه درباره طرح تجاری شرکت خود چه می‌گوید.
جف: «زمان حال برای ما زمانی بسیار مهم و شکل دهنده‌ای است.»
بیزوس زمانی که صحبت می‌کند از واژه‌های مخصوص وال استریت استفاده می‌نماید. برای مثال می‌گوید از زندگی چه چیزی می‌خواهد.
جف: «نحوه تصمیم گیری من برای ترک وال استریت ممکن است به نظر شما یک حرکت مثبت باشد اما در چهارچوب به حداقل رساندن حسرت‌هایم بود. به این شکل تصمیم خود را گرفتم.»

باب: «آیا امکان آن وجود دارد که به شکلی صحبت کنید که من هم بتوانم منظور شما را بفهمم؟ منظور شما این است که چند صباح بعد، از نوع زندگی خود پشیمان نشوید؟»
جف: «دقیقاً همینطور است. من می‌خواهم به شکلی زندگی کنم که وقتی هشتاد ساله شدم، تا حد امکان کمترین حسرت‌ها را داشته باشم. به نظر من خیلی از مردم این کار را می‌کنند. ممکن است اسم آن را چهارچوب به حداقل رساندن حسرت‌ها نگذارند اما به هر حال به همین شکل عمل می‌کنند و به همین شکل فکر می‌کنند.»

باب: «پس شما با تفریحات دنیوی از حال خود لذت نمی‌برید؟»
جف: «نه. من به این چیزها اعتقادی ندارم. من به حداقل رساندن حسرت‌ها معتقد می‌باشم.»
زمانی که بیزوس در سال 1994 شغل خود را در وال استریت رها کرد، در حقیقت به یک توصیه معروف آمریکایی عمل کرد. «برو به غرب، مرد جوان.» او و همسرش نمی‌دانستند که می‌خواهند به کجا بروند. در واقع کارگران، وسایل آنها را جمع کرده و در جاده بودند که ناگهان جف در همان جاده با آنها تماس گرفت و گفت که تصمیم دارد به سیاتل برود. یک تصمیم بزرگ دیگری که جف گرفت، کتاب بود. فروش کتاب، آن هم نه در مغازه بلکه در اینترنت. شرکت او خیلی سریع پیشرفت کرد.

شهرت جهانی آمازون

باب: «امروز صبح روزنامه نیویورک تایمز را مطالعه کرده‌اید؟»
جف: «بله. امروز صبح آن را خواندم.»

باب: «در یک نقطه از روز جمعه، قیمت سهام آمازون دات کام از 30 میلیارد دلار که به ارزش یک شرکت صنعتی بزرگ مانند Texaco می‌باشد، گذر کرده است. زمانی که این خبر را خواندید دود از سرتان بلند نشد؟»
جف: «اگر شما به دنبال یک واکنش احساسی از سمت من هستید، به نظرم این خبر باعث ایجاد حس فروتنی در من شده و مسئولیت من را افزایش می‌دهد.»

باب: «طبق محاسبات من، امروز، ثروت شما چیزی نزدیک به 9 یا 10 میلیارد دلار است. این موضوع را عنوان کردم تا یک سؤال دیگر را مطرح نمایم.»
جف: «بپرسید.»

باب: «با این ثروت چرا همچنان این ماشین هوندا را دارید؟»
جف: «برای اینکه این ماشین واقعاً خوب است.»
در جولای سال 1995، از این خانه روستایی محقر در بیرون سیاتل، بیزوس اولین کتاب خود را به فروش رساند. او اکنون 5 انبار عظیم در آمریکا و اروپا دارد. این انبارها نه تنها پر از کتاب می‌باشند بلکه تعداد زیادی سی دی و فیلم هم درون آنها وجود دارد. سال گذشته آمازون بیش از 300 میلیون دلار کالا، در اینترنت به فروش رسانده است. در خصوص سهام این شرکت باید گفت که اگر در سال 1997 سهام آمازون که معادل 1000 دلار بود را خریداری کرده بودید، الآن ارزش آن چیزی بین 30 تا 60 هزار دلار بود. بزوس اسمیت تحلیلگر شرکت Jeffries& company در نیویورک در ادامه همراه ما خواهد بود.

باب: «آیا این کار سرمایه گذاری است یا قمار؟»
بزوس: «در حال حاضر، در این آشفته بازار، به نظر من این کار بیشتر قمار است تا سرمایه گذاری.»

باب: «این کار دیوانگی است.»
بزوس: «صادقانه بگویم به نظر من هم اصلاً منطقی نمی‌باشد.»

باب: «پارسال 1000 درصد رشد داشته است. تا کنون چنین چیزی را دیده‌اید؟»
بزوس: «اصلاً.»

باب: «اما ریسک‌های زیادی وجود دارند.»
بزوس: «اینترنت واقعی است و پول واقعی نیز در حال خرج شدن می‌باشد. این روند قرار نیست متوقف شود اما ممکن است ارزش سهام بین 50 تا 75 درصد کاهش پیدا کند.»

گسترش شرکت موفق آمازون در گذر زمان

تعداد سرمایه گذاران در حال افزایش می‌باشند. سال گذشته آمازون دو میلیون مشتری جدید جذب کرد. آمازون مثل همه شرکت‌های اینترنتی سریع‌تر از هر ابر شرکت دیگری، در حال رشد می‌باشد. برای مثال، غول اینترنتی یاهو روی کاغذ نسبت به جمع ارزش هتل‌های Kmart Hilton و Delta Airlines، از ارزش بالاتری برخوردار است. اسم آن را «انتقام بچه درس خوان‌ها» بگذارید. انتقام بچه درس خوان‌های کامپیوتری.
جف: «پرفروش‌ترین کتاب‌ها در این مکان قرار دارند.»

باب: «در اینجا آثار استیون کینگ، دانیل استیل و موضوعات روز دنیا دیده می‌شود.»
باب: «در انبارهای آمازون، هیچ قانونی مربوط به پوشش یا مدل مو برای کارمندان وجود ندارد. چرا که مشتریان آنها را نمی‌بینند. تمامی کارها را کامپیوتر انجام می‌دهد. روی بسته‌ها اسامی کشورهایی مثل استرالیا، ژاپن و شهر کالیفرنیا به چشم می‌خورد. به طور کلی، کتاب‌ها خیلی سریع به دست مشتریان می‌رسند.»

باب: «نمی‌توانید این کار را انجام دهید.»
جف: «شما نمی‌توانید به کتاب دست بزنید. نمی‌توانید صدای ورق زدن آن را بشنوید. نمی‌توانید بوی کاغذ را حس کنید.»

باب: «چقدر بوی خوبی دارد.»
جف: «بله. به همین دلیل است که یک تجربه متفاوت به شمار می‌رود.»
به کمک این کامپیوترها، بیزوس کتاب‌های الکترونیک را به دوستداران کامپیوتر می‌فروخت. امروز آمازون همه جا وجود دارد.
جف: «امروز آمازون همه جا است. پرفروش‌ترین کتاب تاکنون کتاب "the greatest generation" از تام براکو است.»

باب: «فکر می‌کنید قرار است این را هم در تلویزیون نشان دهند؟»
جف: «نمی‌دانم. با این کار اعتبار شما مورد آزمایش قرار می‌گیرد.»

باب: «چند وقت پیش من چند کتاب از آمازون خریداری کردم. اکنون که دوباره وارد سایت شدم، کامپیوتر به من خوش آمد گفت.»
جف: «این صفحه کاربری شما است؟»

باب: «بله.»
همچنین کامپیوتر، سفارش‌های قبلی من را نیز به خاطر داشت و من را با سایر مشتریانی که همان کتاب‌ها را خریداری کرده بودند، مقایسه کرد. محاسبه کرد که چه کتاب‌های جدیدی را ممکن است دوست داشته باشم که خریداری نمایم.
جف: «غیرقابل لمس، راحتی بیگانه‌ها، مرگ در تابستان، صبحانه در پلوتون، با یک کمونیست ازدواج کردم.»

باب: «همه آنها خوب هستند. اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم که قبلاً دو عدد از این کتاب‌ها را از کتابفروشی خریده‌ام.»
باب: «خیلی ترسناک است. من خیلی از این کتاب‌ها را مطالعه کردم. یکسری از آنها را نیز خریده‌ام.»

جادوی کامپیوتری آمازون

باب: «با استفاده از همان جادوی کامپیوتری، آمازون حدس زد که من به چه نوع موسیقی علاقه‌مند می‌باشم.»
جف: «الویس کاستلو، باب دیلن و ون مورسیون. البته می‌توانید آنها را گوش کنید. شما می‌توانید به نمونه آهنگ‌ها گوش دهید.»

باب: «هر بار که من از وبسایت شما استفاده کنم، شما بیشتر در مورد من اطلاعات کسب می‌کنید.»
جف: «بله.»

باب: «یکی از کارمندان شما عنوان کرد که شما هر روز نصف گیگا بایت را صرف اطلاعات مشتریان خود می‌کنید. این یعنی 350 فلاپی دیسک. شما با این اطلاعات چه می‌کنید؟»
جف: «این اطلاعات به ما کمک می‌کنند تا پیش بینی کنیم که مثلاً چه کتاب‌ها، فیلم‌ها و آهنگ‌هایی را دوست دارید که هنوز خودتان آنها را کشف نکرده‌اید.»
تمامی اطلاعات و داده‌ها در مورد علایق و سلایق میلیون‌ها مشتری در این کامپیوترهای گران قیمتِ فوق سری، محافظت شده و ذخیره می‌شوند. بیزوس احتمال فروش اطلاعات ارزشمند به دیگر شرکت‌ها در آینده را رد نمی‌کند اما فکر نمی‌کند که مشتریانش در این باره نگرانی داشته باشند. وال استریت درباره اینکه آمازون تاکنون سودی نداشته است، به هیچ عنوان نگران نیست. در واقع آمازون سال گذشته 125 میلیون دلار ضرر کرده است. شرکت اعلام کرده است که در حال سرمایه گذاری برای آینده است. منتقدان می‌گویند که آمازون مجبور خواهد شد هر کتابی که در حال حاضر در دنیا به فروش می‌رود را به فروش برسانند تا قیمت سهام خود را توجیه کند.

انقلاب آمازون در کسب و کارهای آنلاین

بزوس: «ارزش سهام آمازون 20 درصد بیشتر از ارزش سهام Sears است.»
باب: «نظر شما درباره اینکه ارزش سهام آمازون 20 درصد بیشتر از Sears است چیست؟»
بزوس: «سرمایه گذاران به آینده چشم دوخته‌اند. آمازون پتانسیل رشدی را دارد که Sears آن را ندارد.»

باب: «چند متخصص که یک نرم افزار را طراحی کرده‌اند می‌توانند Sears Roebuck را نابود کنند؟»
بزوس: «زیبایی فناوری به همین است و ریزپردازنده چیزی است که ما تا کنون مشابه آن را ندیده‌ایم.»

تاریخ همیشه شاهد انقلاب‌ها بوده است و همیشه چیزی جایگزین چیز دیگری می‌شود. آیا آمازون و زیرمجموعه‌ها می‌توانند به سمت مراکز خرید بروند و آنها را نابود کنند؟ این سوالی است که زمانی که آمازون به بزرگی و معروفیت کنونی خود دست پیدا نکرده بود، به شدت مطرح می‌شد. اما اکنون می‌توانید مشاهده کنید که آمازون و مدیر او، جف بیزوس تا چه اندازه در رسیدن به این مهم موفق عمل کرده‌اند. آمازون نه تنها، کسب و کارهای فیزیکی را تحت تأثیر خود قرار داده است، بلکه توانسته است در بیزینس آنلاین نیز تحول عظیمی ایجاد کند.