خلاصه ای از مقاله
در این مقاله، بخش سوم و آخر مصاحبه با برایان چسکی، پایهگذار استارتاپ Airbnb را میخوانید که توانست از یک ایده بهظاهر ساده، کسبوکار موفق و تاثیرگذاری را بهوجود آورد. در این بخش او به شما میگوید که چطور ایده کسبوکار خود را به دیگران معرفی کنید تا بهتر بتوانند آن را درک کنند.
آنچه در این مقاله میخوانید:
- تجربه برایان چسکی و شباهت آن به سایر کارآفرینان
- چگونه ایده کسب و کار خود را به دیگران معرفی کنیم؟
- چگونه یک ایده ساده پولساز شد؟
- جف بزوس و آمازون الگوی مدیریتی برایان چسکی
- هدف شرکت Airbnb برای ده سال آینده
تجربه برایان چسکی و شباهت آن به سایر کارآفرینان
-: تجربه شما از سرمایهگذارانی که ردتان کردند، بسیار شبیه به تجربه بسیاری از شرکتهای مشابه است. وقتی یک شرکت با دو نفر کارمند در گاراژ خانهتان یا خوابگاه دانشگاه هستید و تلاش میکنید سرمایهگذار پیدا کنید، اما خیلیها شما را رد میکنند. بعد که شرکت موفق شد، خودشان را سرزنش میکنند. بعضی از این سرمایهگذاران که شما را رد کردند، بعداً پیشتان آمدند و بعضی هم سرمایهگذاری کردند، درست است؟
+: بله، بعضی از آنها، بعداً سرمایهگذاری کردند.
-: آیا آرزو میکردند که کاش زودتر سرمایهگذاری کرده بودند؟
+: بله، معلوم است که میتوانست تصمیم خوبی باشد. این موضوع را به خود آنها هم گفتم. البته آنها را سرزنش نمیکنم که برای ما سرمایهگذاری نکردند، چون نه تنها ایده من دیوانگی به نظر میرسید، بلکه من یک دانشجوی رشته هنر بودم. یادم است یکی از این سرمایهگذاران گفت: «هنرمندان که نمیتوانند شرکت فناوری راهبیندازند. بهنظر من هم حرف درستی است، اما حالا نه. شاید اکنون یک طراح دیگر هم بتواند یک شرکت راه بیندازد و سرمایهگذار پیدا کند.
مقاله پیشنهادی: چالش هایی که کارآفرینان با آن رو به رو هستند
چگونه ایده کسب و کار خود را به دیگران معرفی کنیم؟
-: ممکن است عده زیادی بگویند ما Airbnb برای فلان چیز داریم. خیلیها نظر شما را میخواهند و میگویند ما Airbnb برای بهمان هستیم.
یکی از سرمایهگذاران ما، پل گراهام نام دارد که برنامه Y combinator را هم طراحی کرده است. او مردم را تشویق میکرد که نسخه یک چیز دیگر بشوند تا مردم ایده را بهتر درک کنند. ما ده سال پیش، نه سال پیش، فکر میکردیم که چطور به مردم توضیح بدهیم Airbnb چیست. پل گفت: «باید بگویی ما Ebay در حوزه اقامت هستیم.» من گفتم: «چرا ما باید چنین چیزی بگوییم؟» او گفت: «چون سرمایهگذاران فکر میکنند که ایدهات احمقانه است، اما اگر به آنها این را بگویی، چون ایبی شرکت بزرگی است، میفهمند منظورت چیست.» بنابراین کاملاً درک میکنم که چرا مردم این کار را انجام میدهند. میشود همه چیز را مشتق یک چیز دیگر در نظر گرفت. به نظرم قبلاً مردم راهی برای پیوند دادن بقیه با هم نداشتند. بعضی از آنها دارند، اما این حس پیوند فردی، خیلی منحصربهفرد است و بعضی از آنها دارند. مثلاً Airbnb برای سگ داریم که بهنظرم خیلی خوب است.
-: یعنی مثلاً سگ میگیرید؟
+: بهنظرم سگ شما را میگیرد.
-: بله، عالی است.
+:بله. دارم فکر میکنم که چه شکلی میشود.
-: بله. نسخههای زیادی از Airbnb هست مثلاً Airpnp برای کسانی که دنبال دستشویی میگردند. البته ایدهاش موفق نشد.
+: این ایده که خوب است
-: بله، ولی موفق نبود.
+: بله، ولی تقاضا زیاد بود و عرضه کافی نبود.
-: بله، نکته جالبی بود، ولی بعضیها حواسشان نبود.
+: بله. البته هنوز هم میشود از ایده آن استفاده کرد.
-: به نظر من زود شکست خورد.
+: بله. اما باید از آن درس گرفت. این که برخی از ایدهها هستند که در نهایت بهتر است از آنها دست بکشید.
-: بار چندم؟
+: شاید بار چهارم. البته در مورد این ایده مطمئن نیستم، ولی در هر حال، از بعضی ایدهها باید دست کشید.
مقاله پیشنهادی: چگونه ایده کسب و کار را اجرا کنیم؟
چگونه یک ایده ساده پولساز شد؟
-: شما زیاد مسافرت میروید. آیا در شهر خاصی، Airbnb مورد علاقه دارید؟ این که مکان جالبی را کشف کرده باشید و بخواهید در مورد آن به مردم بگویید؟
+: بله. یک مورد است که به نوعی جالب است. در برلینگام کالیفرنیا، نزدیکی فرودگاه سانفرانسیسکو، جایی برای اقامت وجود دارد که در واقع خانه درختی است. داستان آن جالب است. فردی هست به اسم داگ و همسر مرحومش که مکنزی نام داشت. آنها، وقتی دخترانشان کوچک بودند، یک خانه درختی برایشان ساختند. نام یکی از دختران، کلویی است که وقتی کودک بود، در این خانه بازی میکرد. تا اینجا خیلی عجیب و غریب نیست. یک نفر برای بچهاش خانه درختی ساخته است. اما کلویی بزرگ میشود، به کالج میرود و آن خانه درختی، همانطور توی حیاط پشتی میماند. داگ نمیداند با این خانه چه کار کند. کلویی که از کالج برمیگردد به پدرش میگوید: «باید اسم این خانه درختی را بگذاریم Airbnb.
-: واقعاً؟
+: بله، خیلی بزرگ نیست.
-: دستشویی دارد؟
+: نه.
-: پس باید از Airpnp استفاده کنند.
+: بله. پس همانطور که میبینید، موقعیت هست، اما از همان خانه خودشان استفاده میکنند. در نهایت از اجاره دادن خانه درختی آنقدر پول درمیآورند که با آن میتوانند وام مسکن خانه اصلیشان را پرداخت کنند. لیست انتظار این خانه، شش ماهه است و تابهحال، هزار نفر در آن اقامت داشتهاند. در حال حاضر، خانههای درختی، درآمدی در حد صدهزار دلار دارند و ساختن آنها، هزینهای ندارد. این یک مثال عجیب است، اما یک مقصد با شکوه است. نمونهای از این تفکر است که: «چهکسی فکرش را میکرد یک چیزی که هیچ ارزشی نداشت و برای بچهها بود، مقصدی برای ماه عسل بشود. پس پیام این است که خانه درختی بسازید.
جف بزوس و آمازون الگوی مدیریتی برایان چسکی
-: بهعنوان مؤسس و مدیرعامل یک شرکت جوان و رو به رشد، آیا شرکت یا مدیری هست که شما بهعنوان الگو به او نگاه کنید و بخواهید برای امور مدیریتی از آنها الگوبرداری کنید؟
+: بیشتر ما از بین افرادی که قبل از ما آمدند، یک نفر را به عنوان الگو انتخاب میکنیم و درسهای زیادی از آنها میگیریم. یکی از اینها آمازون و جف بیزوس است که پارسال هم اینجا بوده است. نکتهای در مورد او که برای من بسیار جذاب میباشد این است که او نگرش بلندمدت دارد. همه میگویند که نگرش بلندمدت دارند، اما جف بیزوس حقیقتاً بلندمدت فکر میکند و فرهنگ مختص به خودش را داد که «روز اول» نامیده میشود. من شخصاً در مورد کارهایی که میتوانم در یک ماه یا یک سال انجام بدهم اغراق میکنم و همیشه کارهایی که میتوانم در ده سال انجام بدهم را دستکم میگیرم. مثلاً ده سال پیش فکر میکردم، در عرض یک سال به بزرگترین حد ممکن میرسیم. فکرش را نمیکردم که یک سال بعد بخواهم غلات صبحانه بفروشم. اما فکر نمیکردم که ده سال بعد، صدها میلیون نفر مشتری داشته باشیم. بهنظر من، طرز تفکر ما بسیار خطی است و تصاعدی نیست. ما تفکر بلندمدت نداریم. نکته دیگری که جف بیزوس به ما یاد داده این است که به جای تمرکز بر رقبا، بر روی مشتری تمرکز کنیم. یک راه برنده شدن این است که نسبت به بقیه تفکر بلندمدتتری داشته باشید. شما میخواهید در یک سال موفق بشوید، من میخواهم در ده سال . هر دوی ما هم احتمالاً درست فکر میکنیم. اما در حقیقت چه کسی برنده میشود؟ در هر حال، من افراد زیادی را تحسین میکنم، اما جف بیزوس را بهخاطر تفکر بلندمدتش بیشتر از همه.
-: سؤال آخر که میخواهم بپرسم در همین راستا است. آگوست امسال، شرکت شما ده ساله میشود. باید به خاطر ده ساله شدنتان برایتان گل بفرسیتم.
+: بله گل خوب است.
-: گل کاغذی یا ...؟
+: نه، کاغذی نه.
هدف شرکت Airbnb برای ده سال آینده
-: حالا که بحث برنامه بلندمدت شد، ده سال دیگر خودتان را کجا میبینید؟
+: در این رابطه، دو نکته هست.
-: و بگویم که من ده سال دیگر شما را چک میکنم ببینم کجا هستید.
+: بله قرار بگذاریم. همینجا من و شما و بقیه همینجا باشیم. دو نکته هست. اول این که شعار ما وقتی Airbnb را شروع کردیم، «مکان اقامت ارزان» بود. این ایده پایه ما بود. امیدوارم ده سال دیگر، Airbnb برای شما خاطرهانگیزترین سفر زندگیتان را رقم بزند. این که مردم به Airbnb بیایند و ما تمام بخشهای سفر را برایشان مهیا کنیم، نه فقط محل اقامت، بلکه تمامی تجربیات در کل سفر را فراهم کنیم. این که مردم فقط به Airbnb بیایند و تصمیم بگیرند کجا را انتخاب کنند. میخواهیم شرکتی باشیم که علاوه بر اقامت، کل تجربیات را هم فراهم کند. هدف ده ساله ما این است که یک میلیارد نفر از پلتفرم ما استفاده کنند و این یک میلیارد نفر، نه اینکه فقط در اینترنت با هم تعامل داشته باشند، بلکه در دنیای واقعی با هم آشنا بشوند. این کار بدون قدرت اینترنت امکانپذیر نیست، اما باید مردم را از اینترنت بیرون کشید و در دنیای واقعی از حاشیه امنشان بیرون آورد.
نکته آخر این است که ما باید یک شرکت متفاوت باشیم. بهعنوان یک شرکت قرن بیست و یکمی، باید از شرکتهای قبلی یاد بگیریم، از اشتباهها و مشکلاتشان و راه را برای بقیه بیزینسها هموار کنیم. این هدفی است که در بلندمدت انجام پذیر است، نه کوتاهمدت. حتی شاید یک افق بینهایت باشد دیگر این که شرکتی باشیم که به تمامی سرمایهگذاران اهمیت بدهد و این که باید شرکت را بهطور گسترده مدیریت کرد. اگر بقیه بتوانند از ما الگوبرداری کنند، خوب است، چون برای بقیه میراث به جا میگذاریم.
-: ممنون برایان چسکی
داشتن یک ذهنیت درست برای ساخت تجربهای از زندگی که با پذیرش همه اتفاقات غیرقابل پیشبینی آن، شما را به موفقیت برساند، چهقدر برای شما حائز اهمیت است؟ اگر علاقهمند هستید در خصوص راهنمایی که شما را برای تجربه یک زندگی موفق آماده میکند، بیشتر بدانید، مطالعه مقاله معرفی دوره شگفت انگیز پاراسل زندگی را از دست ندهید.
پاسخ به نظر