خلاصه ای از مقاله
مسیر کارآفرینی، مسیری است که با چالش های زیادی رو به رو است. برای موفقیت در این راه باید مشکلات را شناسی کرده و آنها را برطرف نمود. در این مقاله به برخی از این چالش ها می پردازیم.
آنچه در این مقاله می خوانید:
دشواریهای موفقیت در کسب و کار کدامند؟
از آنجا که از هر 10 استارت آپ، 9 مورد آن دچار شکست میشود، بنابراین باید چالشهای کارآفرینی را شناسایی و برطرف کنید. اصولاً در استارتآپها، شکست امری متداول است. اگر به کسب و کاری که شروع کردهاید، واقعاً علاقه داشته باشید، سختیها و موانع آن را نیز میپذیرید و در صدد برطرف کردن آنها برمیآیید.
از طرفی احتمالاً با خودتان میگویید چرا من جزء آن ده درصد موفق نباشم؟ در این مقاله قصد داریم به معرفی 10 مانعی بپردازیم که هر کارآفرینی برای موفقیت در کسب و کار خود، باید آن را از جلوی راه بردارد.
1. تبدیل شدن به یک رهبر قدرتمند
موفقیت در هر زمینهای به ویژه کسب و کار، نیازمند برخورداری از قدرت رهبری گروه است. یک رهبر خوب و شایسته میداند که باید افراد مناسبی را استخدام کرده، وظایف مربوطه را به آنها محول کند و به آنها اعتماد داشته باشد. آنها همچنین باید شرایط را برای همافزایی و مشارکت اعضای گروه خود فراهم کنند. از طرفی، چون باور عمیقی نسبت به کسب و کار خود دارند، باید دائماً به دنبال ایجاد چشم اندازی برای آینده شرکت خود باشند.
رهبری، نقش مهمی در موفقیت یک استارتآپ دارد. رهبران قوی، تصمیمات مهمی برای شرکت خود میگیرند، ایدههای جدید ارائه میکنند، تیمسازی میکنند و تصویری از شرکت و مجموعه خود به دیگران نشان میدهند. اگر به تازگی، شرکت جدیدی را تأسیس کردهاید، وظایف بزرگی بر عهده شما خواهد بود. خلاصه این که اگر مجموعه شما فاقد لیدر و رهبری قدرتمند باشد، سایر پیشنهاداتی که در ادامه دادهایم بیفایده خواهد بود.
2. حضور در یک بازار رقابتی
صرفنظر از نوع کسبوکاری که دارید، استارتآپ شما برای بقا در بازار، ناچار از حضور در یک رقابت تنگاتنگ است. این رقابت یا باعث پیشرفت و به جلو بردن استارتآپ شما میشود و افقهای جدیدی را پیش رویتان قرار میدهد یا برعکس باعث شکست شما میشود. اگر به دنبال بقا در این رقابت هستید، باید راه مواجهه با رقابتهای مستقیم و غیر مستقیم را بیاموزید.
نتیجه تحقیقات نشان میدهد اگر راه پایداری در بازار رقابت را بیاموزید، زمینه برای موفقیت و بقای طولانی مدت شما فراهم خواهد شد. رقابت باعث میشود که شرکتهای تازه تأسیس، بیشتر تمرکز خود را بر نیازهای مشتریان قرار دهند و قیمتها را پایین و در حد معقول نگه دارند.
مقاله پیشنهادی: مهارت های کارآفرینی برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار
3. به کارگیری مهارتهای لازم
اگر رهبر قدرتمندی باشید، به خوبی میدانید که برای موفقیت در کار خود باید از افراد مناسبی استفاده کنید که سابقه، مهارت و شخصیت مرتبط با کسب و کار شما را داشته باشند. البته مسأله، صرفاً استخدام افراد شایسته نیست بلکه قرار دادن تیمی منحصربهفرد از افرادی است که بتوانند در کنار هم کار کنند، تجربیاتشان را در اختیار هم قرار دهند، در مواقع لازم به یکدیگر کمک کنند و هیجان و تمرکز خود را برای شروع و ادامه یک استارت آپ موفق حفظ کنند.
هنگام استخدام افراد، به خاطر داشته باشید که آنها یا باعث موفقیت کسب و کار شما میشوند یا در نهایت آن را به شکست میکشانند. این فرآیند، وقت زیادی از شما خواهد گرفت. بنابراین، باید از این زمان به گونهای استفاده کنید که دیگر در آینده نیازی به تکرار این فرآیند نباشد. برای این که وقت کمتری را صرف پیدا کردن افراد مناسب کنید، لازم است ویژگیهای داوطلبان را به دقت مشخص کنید تا تنها افرادی که واجد این خصوصیات هستند به شما مراجعه کنند.
همچنین میتوانید جلسهای برگزار کنید که این افراد با سایر اعضای تیمتان ملاقاتی داشته باشند و بررسی کنند آیا میتوانند در کنار هم کار کنند یا نه. اگر قبل از این که کسب و کار خود را به طور جدی شروع کنید، بهترین تیم ممکن را برای خود ایجاد کنید، در دراز مدت میتوانید صرفه جویی بزرگی در زمان و هزینههای خود داشته باشید.
4. برآورده کردن انتظارات
فرض کنیم استارتآپ شما به درجهای از موفقیت دست یافته است. اوضاع همانطور است که انتظار داشتهاید و میزان فروش محصولاتتان هم بسیار خوب بوده است. شاید در این لحظه با خودتان فکر کنید که اوضاع کسب و کارتان به همین منوال باقی خواهد ماند. اما باید این واقعیت را بدانید که موفقیت، همیشگی و دائمی نیست. حتی وقتی ظاهراً اوضاع بر وفق مرادتان است، باید احتیاط پیشه کنید.
اگر گمان کنید که شرایط همیشه همین قدر خوب خواهد بود، در واقع دارید خودتان را در معرض شکست قرار میدهید. استمرار در موفقیت، نیازمند تلاش مداوم و سخت کوشی است. شما نباید به موفقیتهای قبلی یا پتانسیلهایی که تصور میکنید برای رشد دارید، تکیه کنید.
صرفنظر از کسب و کاری که دارید، باید همیشه آماده باشید، برای رسیدن به هدفتان سخت تلاش کنید و بدانید که حتی اگر امروز به موفقیت دست یافتهاید، همیشه رقبایی هستند که بتوانند از غفلت شما به نفع خودشان استفاده کنند. موفقیت واقعی، زمانی نیست که اوضاع کاملاً مطابق میل شما باشد بلکه در واقع بستگی به واکنشی دارد که شما در زمان سختیها از خود نشان میدهید.
5. بودجه و مسائل مالی
مسائل مالی، یکی از مشکلاتی است که بیشتر استارتآپ ها با آن مواجه هستند. شرکتهای تازه تأسیس تحت فشار و تنشهای مالی ممکن است به راحتی از هم پاشیده شوند. هزینههای پیش بینی نشده و شرایط فوق العاده باعث ایجاد این تنش میشوند. گاهی اوقات ممکن است کسب و کار شما بر روی کاغذ سودآور به نظر برسد، اما در واقعیت، تنها زمانی که مشتریان کالای شما را بخرند، میتوانید به سود برسید.
خلاصه این که بیشتر استارتآپها، حداقل در چند سال اول به خاطر پرداخت هزینهها و تلاش برای رشد، نمیتوانند پیشرفت کنند. تنظیم دقیق بودجه و برنامه ریزی درست، دو کلید غلبه بر مشکلات مالی اولیه به حساب میآیند. بنابراین نوشتن جریان نقدینگی و برنامه مالی میتواند در این زمینه به شما کمک کند. همچنین پیشبینی هزینهها و میزان درآمد به شما کمک میکند تا بتوانید هرچه زودتر مشکلات را پیشبینی کنید.
6. تعریف کردن محصول و بازار
از نظر بیشتر کارآفرینان تازه کار، تصمیم گیری درباره نوع محصول یا خدماتی که باید ارائه دهند، مهمترین مانع برای راه اندازی کسب و کارشان است. این مشکل به ویژه برای کارآفرینانی که میخواهند در حوزه تجارت الکترونیک فعالیت کنند، بیشتر مشهود است. به این خاطر که باید تصمیم بگیرند تمرکز خود را روی چه بازاری قرار دهند. به همین خاطر باید دست به تحقیق بزنید. هنگامی که قصد تعریف بازار و محصول مورد نظرتان را دارید، این سؤالات را در نظر داشته باشید:
- مشتریان شما چه کسانی هستند؟
- علایق شما و حوزه تخصصی شما کدامند؟ (شما در حوزهای باید فعالیت کنیدکه به طور طبیعی به آن علاقه دارید)
- در حال حاضر گرایش بازار و مشتریان، بیشتر به کدام سمت است؟
به خاطر داشته باشید هر اقدامی که انجام میدهید باید در راستای ایجاد برند باشد.
7. شناخت مشتریان
اگر میخواهید مشتریان وفاداری داشته باشید، لازم است از ابتدا در جهت کسب اعتماد آنها قدم بردارید. داشتن مشتریان همیشگی، از جمله اهدافی است که هر استارتآپی به دنبال دستیابی به آن است. اما در این میان یک مسأله وجود دارد و آن این که هیچ استارت آپی نمیتواند به همه مشتریان، محصول بفروشد. به عبارت دیگر همه مردم مایل به خرید محصول یا خدمات شما نیستند.
بنابراین برای دستیابی به موفقیت لازم است شناخت درستی از مشتریان و نحوه جذب آنها داشته باشید. توجه داشته باشید که دانستن سن، جنسیت و میزان تحصیلات مشتریان به تنهایی کافی نیست بلکه در کنار آن باید انگیزههای آنها را هم بشناسید. همچنین باید بدانید آنها قرار است با محصول یا خدمات شما چه کاری انجام دهند و در این راه ممکن است با چه چالشها یا موانعی رو به رو شوند.
بنابراین لازم است زمانی را صرف صحبت کردن با آنها کنید تا به شناختی کامل و حقیقی از آنها دست یابید. در این راه سعی کنید شخصیتی فرضی از مشتری در ذهن خود بسازید. این کار به شما کمک میکند تا به درک روشنتری از مشتری خود دست یافته و به راحتی آنها را پیدا کنید.
8. بازاریابی و ایجاد برند
هر شرکتی، شخصیت ویژه خود را دارد که البته منظور صرفاً داشتن لوگو یا شعار تبلیغاتی نیست. منظور از شخصیت، همان عنصری است که شرکت از روی آن شناخته میشود و مشتریان جذب آن میشوند. اغلب اوقات، کسبوکارهای جدید، با نادیده گرفتن اهمیت تبلیغات و بازاریابی، از شخصیت شرکت خود غافل میشوند. بازاریابی، ساخت برند و تبلیغات، تأثیر بسیار مهمی بر هویت یک مجموعه و به رسمیت شناخته شدن آن دارد.
هرچه یک استارت آپ زودتر به بازاریابی و ساخت برند رو بیاورد، زودتر میتواند هویت خود را ساخته و از رقبا متمایز شود. ساخت برند، مستلزم این است که شرکت پایگاه مشتریان خود را به خوبی درک کند و سپس ویژگیهایی که آن را از سایر رقیبان متمایز کرده است، اعلام کند. برند سازی باید از همان ابتدا، جزء چشم اندازهای هر شرکت باشد.
9. تعریف دقیق چشم انداز و اهداف
هر استارتآپی، قطعاً با تغییرات مداوم رو به رو است. این تغییرات همانند این است که با تیمی که قبلاً هرگز با هم رقابتی نداشتهاید در یک مسابقه رالی طولانی شرکت کنید. برای موفقیت در این رقابت، باید از قبل مسیری که قرار است طی کنید را به درستی بشناسید، زیرا در غیر این صورت پیش از شروع، بازنده خواهید بود. داشتن یک چشم انداز یا به اصطلاح ویژن تعریف شده، باعث میشود سرعت شما برای رسیدن به خط پایان و موفقیت افزایش یابد.
10. مدیریت زمان
در میان تصمیمات بیشماری که باید بگیرید و مسائلی که برای راه اندازی شرکت خود با آنها مواجه هستید، احتمالاً زمانی به این نتیجه میرسید که زمان با شما سر ناسازگاری دارد. زیرا احساس میکنید که وقت کافی برای انجام همه وظایف را ندارید. اگر یاد بگیرید که زمان را به درستی مدیریت کنید، میتوانید کارها و مسئولیتهایی که بر عهدهتان گذاشته شده است را به خوبی انجام دهید.
در این میان باید به یک نکته توجه کنید و آن این که برای موفقیت، باید به دنبال هوشمندانه کار کردن باشید نه زیاد کار کردن. اما آیا این کار واقعاً امکان پذیر است. در پاسخ باید بگوییم بله، به شرط این که بر مسئولیت خود متمرکز باشید و از انجام دادن کارهایی که باعث هدر رفتن زمانتان میشود خودداری کنید. به علاوه، به دنبال بالا بردن هرچه بیشتر بهرهوری خود باشید و محدودیتهای زمانیتان را به خوبی بشناسید.
همچنین باید سعی کنید هدفی هفتگی برای خود انتخاب کنید و در طول هفت روز آن را به سرانجام برسانید. شما علاوه بر این که باید در ابتدای کار، اهداف اصلی شرکت را مشخص کنید و چشم انداز روشنی از آینده کاری که میخواهید انجام دهید، داشته باشید، در کنار آن بایستی هدفهای بزرگ خود را به هدفهای کوچکتر تقسیم کنید و مثلاً هر هفته یکی از آنها را انجام دهید. به این ترتیب میتوانید تمرکز خود را تا رسیدن به هدف نهایی حفظ کنید.
در این مقاله، با 10 مانعی که هر کار آفرین باید از جلوی راه خود بردارد تا به موفقیت برسد آشنا شدید. در انتها باید گفت، در کنار این کارها نباید از استراحت دادن به خودتان غافل شوید. انجام پیاده روی و مدیتیشن میتواند به افزایش بازدهی شما کمک کند. به علاوه فرصتی را در اختیارتان قرار میدهد تا تصمیمات بهتری بگیرید و با تمام قوا، سازمان خود را هدایت و رهبری کنید.
تا به حال به خرید محصولات فیزیکی از کارخانههای چینی با قیمت بسیار مناسب و فروش آن در یک مارکت پلیس بزرگ و جهانی مانند آمازون فکر کردهاید؟ بیزینسی که با آزادی از المان زمان و مکان مسیر یک کسب درآمد 24 ساعته و دلاری را برای شما فراهم میکند. هر چند کار آسانی به نظر نمیرسد اما اگر راهنمای جامع و گامبهگام در این خصوص وجود داشته باشد، مسیر خیلی آسانتر و سریعتر طی میشود. تماشای ویدیوهای معرفی کسب و کار آمازون و مشاهده نتایج شگفتانگیز دوره آربی شاید نقطه عطف زندگی و کسب و کار شما باشد. پس این پیشنهاد را از دست ندهید.
پاسخ به نظر