خلاصه ای از مقاله
تاکنون به ویژگی های یک مدیر موفق دقت کرده اید؟ چه ویژگی هایی آنها را از دیگر مدیران متمایز می نماید؟ در این مقاله آنچه که باید برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق بدانید را بیان می کنیم.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- ویژگیهای مدیران موفق
- قوانین پایه و اصولی مدیریت چیست؟
- ویژگیهای یک مدیر خوب
- مهارتهایی که یک مدیر موفق باید داشته باشد
چگونه یک مدیر موفق باشیم؟
در عصر حاضر موضوع مدیریت موفق و شایسته در تمام زمینهها به یک چالش تبدیل شده است و در آینده نیز این مسئله اهمیت ویژهای مییابد. همه ما باید استراتژی یک مدیر موفق را بدانیم تا بتوانیم در هر نقشی که داریم مدیریت خوب و شایسته ای را به اجرا بگذاریم. اولین مرحلهای که مدیریت خودش را نشان میدهد در خانه و خانواده و در نقش والدین است.
اکنون به این مورد توجه داشته باشید که در هر نقشی قرار بگیرید و بخواهید مسئولیت مدیریت را قبول کنید باید از ویژگیهایی برخوردار باشید. در جایگاه یک مدیر باید این توانایی را داشته باشید افرادی را جذب کنید که از مهارت، استعداد و تواناییهای لازم در حوزه کاری شما برخوردار باشند. تمام مدیران موفق در ابتدا روی ویژگیهای خودشان کار میکنند تا بتوانند مدیریت درستی را در گروه به اجرا بگذارند.
ویژگیهای مدیران موفق
1. قوی و با اراده باشید
یاد بگیرید عملکرد قدرتمندانهای داشته باشید اما در عین حال بیادب یا گستاخانه رفتار نکنید. برخی افراد گستاخی را با قدرت عمل اشتباه میگیرند و جایگزین نادرستی را انتخاب میکنند.
2. نسبت به افراد گروه مهربان باشید
اشتباه دیگری که گاهی اوقات رخ میدهد تمایز قائل نشدن میان ضعف و مهربانی است. به عبارت دیگر مهربانی به این معنا نیست که خودتان را ضعیف نشان دهید بلکه برعکس نوع خاصی از قدرت را در بر میگیرد. باید آنقدر قوی باشید که بتوانید حقایق را به دیگران بگوئید و آنقدر مهربان باشید که بتوانید وقایع را همانطور که هست عنوان کنید نه اینکه در دوراهی قرار بگیرید.
3. جسارت و شجاعت داشته باشید
در صورتی که میخواهید هر روز حس برنده بودن را داشته باشید، باید شجاعت داشته باشید. با جسارت و جرأت از تمام لحظهها استفاده کنید، فرصتها را به بهترین نحو به دست آورید و از شانسهای خودتان استقبال کنید.
4. فروتن باشید نه ترسو
فروتنی یک صفت و ویژگی پسندیده به شمار میرود اما ترسو بودن نوعی ضعف است. با این عادت بد مبارزه کنید تا سایه آن به طور کلی از زندگی شما محو شود. فروتنی به این معنا است که شما نسبت به روح انسانی خودتان حس غرور داشته باشید. آیا می دانید بهترین و موثرترین راه غلبه بر هر ترسی در زندگی چیست؟
5. متفکرانه عمل کنید
برای انجام دادن هر کاری در ابتدا لازم است کمی تأمل کنید، به کاری که میخواهید انجام دهید، عواقب و نتایج آن فکر کنید و البته سپس اقدام کنید. شما نیاز دارید در ابتدا رویا داشته باشید اما نباید صرفاً یک رویا پرداز باشید. بله شاید رویاهای شما در آسمان باشند اما به این توجه کنید که روی زمین گام بر میدارید.
6. حس غرور داشته باشید اما مغرور و خود بین نباشید
برای ساخت آرزوها و یک مدیریت تیمی خوب نباید به خودتان مغرور باشید و تنها خودتان را مورد توجه قرار دهید. بلکه باید حس غرور داشته باشید و در جهت یک مدیریت شایسته گام بردارید.
7. خوش اخلاق و شوخ طبع باشید
با افراد تیمتان برخورد خوبی داشته باشید. رفتار احمقانه و شوخ طبعی کاملاً متفاوت هستند و افرادی که در تیم شما فعالیت دارند تفاوت این دو مورد را کاملاً میفهمند.
قوانین پایه و اصولی مدیریت چیست؟
تمام مدیران باید قوانین پایه و اصول مدیریت را یاد بگیرند تا بتوانند برای بازدهی و بهرهوری بهتر از آنها استفاده کنند. در ادامه به چند مورد اشاره میشود که همه آنها حائز اهمیت هستند.
-
شما بازخورد اعمال و رفتار خودتان را دریافت خواهید کرد
آیا تا به حال شنیدهاید که هر چه بکارید همان را برداشت خواهید کرد. برای برداشت کردن ملزم به کاشتن هستید و باید در فصل بهار کاشت خوبی داشته باشید تا در پائیز نتیجه عالی بگیرید. شما نمیتوانید در فصل کاشت بنشینید و تنها نظاره گر باشید ولی انتظار دیگری داشته باشید. در مورد مدیریت این مسئله به وضوح خود نمایی می کند. نمی توانید با یک جا نشستن و بدون مدیریتی شایسته انتظار پیشرفت و ترقی را داشته باشید.
-
قانون هشتاد بیست
قانونی وجود دارد که در زمینههای مختلف و متفاوت کارآیی دارد. این قانون میگوید بیست درصد از افراد هشتاد درصد از بیزینسها را اداره میکنند. در این مورد نیازی نیست شما چیزی را دوباره تغییر دهید. بنابراین شما از قانون هشتاد بیست چگونه استفاده میکنید؟ قسمتی از این قانون را میتوانید در مدیریت زمان به کار ببرید.
بیست درصد از زمانتان را به انجام هشتاد درصد از کارهایی که دارید اختصاص دهید، زیرا این نوع کارها تنها بیست درصد نتیجه دارند. اکنون میتوانید هشتاد درصد از زمان را صرف بیست درصد از کارهای باقی ماندهتان کنید که مطمئناً نتایجی شگفت آور خواهند داشت.
مقاله پیشنهادی: قانون 8020 برای بهبود بهره وری و مدیریت زمان
-
افراد شایستهای را برای تیمتان انتخاب کنید
هر گاه میخواهید افرادی را برای همکاری انتخاب کنید به این نکته توجه داشته باشید که به خاطر شایستگیشان استحقاق به دست آوردن این پست را داشته باشند نه به خاطر نیازشان. پیش از تصمیم گیری برای انتخاب اعضاء تیمتان اهداف و برنامه کاری را مشخص کنید تا بهتر متوجه شوید چه فرد یا افرادی شایسته هستند.
-
به اعضاء تیمتان اجازه رشد و پیشرفت بدهید
انتظار نداشته باشید که میوه درخت سیب، هلو باشد. به عبارت دیگر اجازه دهید افرادی که در تیم شما فعالیت دارند کارهایی را که می توانند، انجام دهند. به آنها اجازه دهید نگرش و طرز فکرشان را تغییر دهند تا بتوانند رشد و پیشرفت بیشتری را تجربه کنند. شما نمیتوانید افراد را تغییر دهید اما آنها خودشان میتوانند این تغییرات را ایجاد کنند.
حتی به خاطر کوچکترین و جزئیترین پیشرفتهای حاصل شده نیز خوشحال باشید و رضایت خودتان را به آنها ابراز نمایید. گاهی با افراد تیم صحبت کنید، به آنها یادآور شوید که توانستهاند گامهای مثبتی را بردارند و اگر توانستهاند به پله دوم صعود کنند مطمئن باشند که میتوانند به مرحله صد نیز برسند.
ویژگیهای یک مدیر خوب
1. یک مدیر موفق باید نگرش و عملکردی یکپارچه و جامع داشته باشد. به عنوان مثال شما نمیتوانید در یک موقعیت به یک روش عمل کنید و در شرایطی متفاوت رفتار دیگری داشته باشید. باید در کل پروسه، شما به حالتی از یکپارچگی و جامعیت برسید تا افرادی که از شما تبعیت و پیروی میکنند بتوانند اعتماد کامل به شما داشته باشند.
2. مدیر موفق همواره در رفتار و کردارش صداقت دارد و این یکی از بارزترین ویژگیهای مدیران موفق به شمار میرود. به این موضوع کمی فکر کنید. چرا برخی از افراد حقیقت را عنوان نمیکنند؟ به طور معمول دو دلیل وجود دارد: یا از عواقب آن میترسند یا میخواهند چیزی را پنهان کنند. در هر دو حالت، اتفاقی که میافتد این است که اعتماد دیگران نسبت به شما خدشه دار خواهد شد. حتی در صورتی که فردی صداقت را بگویید، با توجه به اینکه میداند به دیگران دروغ گفتهاید اعتماد خودش را به شما از دست خواهد داد. مدیریت شما به اعتباری که نزد دیگران دارید وابسته است بنابراین به راحتی به اعتبارتان لطمه نزنید.
3. یکی از ویژگیهای افراد موفق حس وفاداری میباشد. هر کسی میتواند در لحظات خوب دوست و همراه شما باشد. اما مهم این است که چه کسی همواره و در هر شرایطی همراه شما میماند. در حوزه مدیریت نیز همین امر صادق است. افراد تمایل دارند از مدیری پیروی کنند که موجب رشد و پیشرفت آنها شود، به آنها اجازه تلاش دهد و در صورتی که با شکست مواجه شدند همراهشان بماند تا بتوانند در ادامه موفق شوند. در صورتی که مدیر نسبت به اعضاء تیمش وفادار بماند، میتواند اعتماد و حس وفاداری این افراد را نسبت به خودش و سازمانش جلب کند تا برای موفقیت سازمان هر کاری را که نیاز باشد انجام دهند.
4. مسئولیت پذیری یکی دیگر از ویژگی های مدیر موفق است. این افراد با آغوشی باز مسئولیتپذیری را قبول کردهاند. حقیقت این است که همه ما نقاط ضعفی در زندگی داریم و در نتیجه نیاز به افراد و دوستانی داریم که آنقدر به ما نزدیک باشند تا بتوانند در پیمودن مسیر موفقیت در کنار ما باشند. در صورتی که مدیر یک مجموعه حس مسئولیت پذیری نداشته باشد، افراد تیم را آزرده خاطر میکند. یک مدیر موفق باید مسئولیت عملکرد و اشتباهاتش را پذیرا باشد و بتواند کل مجموعه را در همین راستا تشویق کند.
5. مدیر موفق باید نسبت به رفتار و تصمیماتش کنترل داشته باشد و بتواند در شرایط موجود تصمیمات خوبی را اتخاذ نماید. اگر فردی که مسئولیت مدیریت را پذیرفته است نتواند کنترل خوبی نسبت به خودش داشته باشد مطمئناً توانایی مدیریتش را زیر سئوال میبرد. افراد احترام کمتری برای او قائل خواهند شد و بالتبع پیروی کمتری از او خواهند داشت. خود کنترلی به این معنا است که بتوانیم انتخاب درستی داشته باشیم، چه کاری را باید انجام دهیم و از انجام چه کارهایی باید اجتناب بورزیم. هر گاه بتوانیم خود کنترلی را اجرا و به نمایش بگذاریم میتوانیم اعتماد اعضاء تیم را به دست بیاوریم.
تقویت ویژگیهای فردی
همه افراد در ابتدای تولد به لحاظ ویژگیهای رفتاری پاک و بیعیب هستند. در طول زمان و با رشد انسان، موارد بسیاری بر ویژگیهای شخصیتی فرد اثر گذار خواهد بود. والدین، اساتید، دوستان و انتخابهایی که در گذر زمان داشتهایم همه از مواردی هستند که شخصیت درونی فرد را شکل میدهند. نکته این جا است که مهم نیست الان در چه نقطهای هستید، میتوانید برای قوی شدن ویژگیهای رفتاری خودتان تصمیمی جدی بگیرید.
انتخاب با خود شما است که تصمیم بگیرید اطرافیانتان را طوری انتخاب کنید که شما را به چالش بکشند، نگرشی مثبت در ذهن و قلبتان بسازید، سبک زندگیتان را تغییر دهید و بالتبع ویژگی های شخصی و رفتاریتان را تغییر دهید. شما میتوانید تغییر کنید البته اگر خودتان بخواهید.
تقویت مهارتهای مدیریتی
همانطور که قبلاً نیز اشاره شده است مدیریت یعنی اینکه شما از حد متوسط و میانگین بالاتر باشید، در نتیجه باید مهارتهای خودتان را ارتقاء دهید و در یک حالت ثابت نمانید. نه تنها در جایگاه مدیریتی بلکه همه افراد باید همواره به دنبال ارتقاء مهارتها و پیشرفت باشند زیرا انسان برای رشد آفریده شده است.
چرا تقویت مهارتها اهمیت دارد؟
1. مهارتها موجب تکامل فرد میشوند. هر فرد با پرورش مهارتها به خاطر یاد گرفتن چیزهای جدید نسبت به خودش حس رضایت پیدا میکند. نه تنها موارد جدیدی را یاد گرفته است بلکه آنها را به طور عملی اجرا کرده و موفق بوده است.
2. با یادگیری مهارتها میتوانید پیشرفت و ارتقاء شغلی داشته باشید. حس رقابت، پیشینهای به اندازه قدمت بشر دارد و فرد برنده همیشه کسی بوده است که مهارتهای بیشتری داشته است.
3. با آموختن مهارتهای جدید میتوانید به دیگران کمک کنید. یکی از مواردی که مدیران موفق و ماهر باید انجام دهند این است که باید به دیگران کمک کنند خودشان را بهتر از آنچه که هستند، ببینند. زمانی که شما مهارتهای جدیدی یاد بگیرید قادر خواهید بود به دیگران در این راه کمک کنید و در طولانی مدت اثر گذار واقع خواهید شد.
مهارتهایی که یک مدیر موفق باید داشته باشد:
1. مدیر موفق باید برای دیگران ایجاد انگیزه کند. همه افراد نیاز دارند با ارسال پیام به مغزشان، ذهن را تحریک کنند والبته شور و شوقی نیز باید در قلب ایجاد کنند. مدیری که تنها منطق را در نظر بگیرد برای اعضاء تیمش خسته کننده خواهد بود و مدیری که صرفاً احساسی عمل کند موجب هیجان زدگی افرادش میشود و افراد تیمش نمیدانند باید چه کاری را انجام دهند. هر دو مورد باید به همراه هم به کار برده شود.
شما باید این توانایی را در خودتان پرورش دهید که افراد تیمتان را به صورت منطقی، تشویق به همراهی کنید و از لحاظ احساسی انگیزهای برای همراهی با شما و سازمانتان را در میان آنها به وجود آورید. سعی کنید تصویر تغییر و پیشرفت بزرگ حاصل شده توسط اعضاء تیم را به آنها نشان دهید.
2. مدیران موفق ارتباطات خوبی برقرار میکنند و از اهمیت اخلاق مداری در محیط کار کاملاً آگاه هستند. در این صورت اعضاء تیم به راحتی میتوانند صحبتها و نگرششان را درک کنند و در همان جهت گام بردارند. بسیاری از مدیران نگرش و چشم اندازهای خوبی دارند اما نمیتوانند مدیریت درستی داشته باشند و شکست میخورند. نگرشی که تنها در ذهن باقی بماند، یک نگرش به شمار نمیرود بلکه رویا است.
نگرش یک مدیر موفق به طور واضح و شفاف بیان میشود. بنابراین افراد میتوانند کاملاً آن را درک و اجرایی کنند. از این طریق شما میتوانید گروهتان را چه کوچک یا بزرگ به سطحی بالاتر هدایت کنید.
3. برای موفق شدن در مدیریت، شما باید توانایی برون سپاری برخی از کارها را در خودتان تقویت کنید. مدیران موفق میدانند که خودشان نمیتوانند همه امور را بر عهده بگیرند. شاید قادر باشند حجم عظیمی از کارها را انجام دهند اما تا زمانی که برخی امور را به دیگران واگذار نکنند شاهد اثرات شگفتی نخواهند بود.
زمانی که شما یک سری از کارها را به دیگران محول کنید، بهرهوری و کارآمدی را افزایش دادهاید. متأسفانه بسیاری از مدیران به همین علت نمیتوانند عملکرد موفقی داشته باشند. یاد بگیرید برخی کارها را به افراد شایسته واگذار کنید و در جهت درست گام بردارید.
4. مدیران موفق میتوانند اصول و قوانین مهم را به دیگران آموزش دهند. اگر نگاهی به مدیران موفقی که در طول تاریخ وجود داشتهاند بیندازید، مردان و زنانی را خواهید یافت که توانایی آموزش داشتهاند. به عنوان یک نمونه خوب میتوان از Jack Welch مدیر عامل سابق جنرال الکتریک نام برد.
نکته کلیدی مدیریت او چه بود؟ آموزش. جنرال الکتریک دانشگاه مربوط به خودش را داشت و مدتها قبل از آنکه این کار برای سایر شرکتها مرسوم شود برای این کار اقدام کرده بود. ولچ میدانست که افراد باید آموزش ببینند و خودش ساعتهای زیادی را در این دانشگاه صرف آموزش میکرد.
5. استراتژی یک مدیر موفق چیست؟ مدیران موفق اهداف و استراتژیهایشان را تعیین و برای آنها زمانبندی تعیین میکنند. یک مدیر، مسئول موارد کلیدی است و نگرش یکی از آنها میباشد. مورد دیگر تعیین اهداف است. مدیران موفق با کمک افراد دیگر مشخص میکنند که تیم در چه جهتی باید حرکت کند. این هدفها باید آنقدر بزرگ باشند که اعضاء تیم را ترغیب کند و البته نباید غیر واقعی و موجب دلسردی آنها باشند.
همچنین مدیر باید استراتژیهای رسیدن به هدف را نیز مشخص کند. زمانی که مدیران متوجه شدند که سازمان باید در چه جهتی حرکت کند باید برای آن نقشهای تهیه کنند. پس از آن نوبت به زمان بندی برای انجام کارها میرسد. در هر مرحله مواردی برای اعضاء تیم مشخص میشود.
با تعیین اهداف، شما افراد تیمتان را متوجه این موضوع میکنید که برای چه چیزی باید تلاش کنند، با مشخص کردن استراتژی آنها میدانند چطور و چگونه باید به هدف برسند و با زمانبندی صورت گرفته نظم بیشتری در انجام کارهایشان خواهند یافت.
6. مدیران موفق افراد تیم را نسبت به هدف متمرکز نگه میدارند. معمولاً افراد یک تیم بر مبنای روزانه کارهای خودشان را به پایان میرسانند. کارهایی به آنها سپرده میشود که باید در طول یک روز، هفته یا نهایتاً یک ماه انجام پذیرد و تحویل داده شود.
اما مسئله در مورد مدیران متفاوت است. آنها باید تصویر بزرگتری را در ذهنشان متصور شوند. چشم انداز آنها باید یک سازمان خوب و کامل را در بر بگیرد نه صرفاً یک فرد را. آنها باید پایان کار را در نظر بگیرند. بنابراین مدیریت نه تنها باید وظایفی را که مربوط به زمان حال است مشخص کند بلکه باید دید وسیعتری نسبت به آینده داشته باشد.
به خاطر داشته باشید که شما همیشه میتوانید مهارتهای خودتان را افزایش دهید. اگر بتوانید اندکی پیشرفت داشته باشید، کارآمدی، بازدهی و اثر گذاری شما به عنوان مدیر افزایش خواهد یافت. حتی کوچکترین تغییرها در خط سیر شما به معنای تغییرات بزرگ در گذر زمان است.
دوست خوبم تلاش ما بر این است نقشی در موفقیت تو داشته باشیم. اگر شما دوست عزیز مشتاق یادگیری فروشندگی آنلاین در سایت آمازون هستید میتوانید با مطالعه مطالبی که در صفحه دوره آربی ارائه شده است، مسیر درستی را انتخاب کنید. آموزش های دوره آربی شما را از صفر تا صد با نحوه فروش در آمازون آشنا میکند.
پاسخ به نظر