خلاصه ای از مقاله
برای دستیابی به موفقیت و اهداف باید ابتدا عادات و رفتارهایی که ما را به موفقیت و اهدافمان میرسانند را مشخص نماییم و آنها را به لایف استایل زندگیمان تبدیل کنیم. رویاهای بزرگ یک شبه به دست نمیآیند و حاصل همین گامهای کوچک هر روزه هستند. پس اهداف خود را یادداشت نمایید و به اهداف کوچکتر تقسیم کنید و هر روز یک گام در این راه بردارید.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- هر روز با انرژی و با انگیزه باشید در سال جدید
- رمز موفقیت چیست؟
- عادتهای یک انسان موفق
- نکته دومی که باید بررسی کنید این است که شما باید هدف داشته باشید یا رویا؟
- حال به سراغ کتاب رویاها بروید:
- چگونه هدفگذاری کنیم؟
- رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن
- چگونه می توانید به آن رویا برسید؟
- عادت را از کجا می توانید بیابید؟
- چگونه برنامهریزی کنیم؟
- با قوانین مربوط به سبک زندگی، زندگی فوقالعادهای بسازید و از آن لذت ببرید
- کاری را که واقعاً دوست دارید انجام دهید
- شما می خواهید یک انسان موفق باشید یا قصد دارید فوق العاده موفق باشید؟
- چگونه همیشه خوشحال باشید؟
- خوشحالی خود را به چیزی محدود نکنید
- از تک تک مراحل پیشرفت خود لذت ببرید
- حال شما در چه زمانی به رویای خود در سال جدید می رسید، چه زمانی این اتفاق می افتد؟
- چگونه بهتر زندگی کنیم؟
- پرورش ذهن برای موفقیت
- این که آیا خود را در زمان آینده می بینید یا خیر! فوق العاده مهم است
- قدرت ذهن در رسیدن به رویاها
- موفقیت تصادفی نیست
هر روز با انرژی و با انگیزه باشید در سال جدید
در این مقاله، شما باید چهار کار را انجام دهید، اولین چیزی که شما به آن نیاز دارید کتاب رویاها است. چگونه باید کتاب رویاها را بسازید؟ یک دفتر سفید بردارید که حس قشنگی نسبت به آن دارید و احساس میکنید میتوانید رویاهای خود را در آن یادداشت کنید. دوم، تقویم سال جدید داشته باشید. ترجیحاً بهتر است یک سررسید باشد که بتوانید برای هر روز خود مطالب را در آن ثبت کنید. نکته سوم یک عدد خودکار و نکته چهارم یک لیوان آب تهیه کنید و با من همراه شوید. اکنون به موضوعی میپردازیم که شما در هر سطحی از زندگی که هستید، هر شرایطی که دارید، حتی ده نمونه بیزنس و صد نفر کارمند دارید یا موجودی شما پنجاه میلیارد در بانک است و یا در هر موقعیتی که هستید باید سطح بعدی خود را ببینید که ورژن یا نسخه بهتر شما دقیقاً چه کسی است؟ در رویایتان چه نسخهای از خود دارید که میخواهید آن را امسال بسازید. سال جدید یک سال فوقالعاده رویایی است، من در کنار شما هستم و قرار است بزرگترین رویای زندگی خود را امسال بسازیم. میخواهیم زمانی که اسفند سال جدید میرسد، رسیدن به رویاهای خود را با هم جشن بگیریم. بنابراین شما باید مصمم و با اراده باشید و تکتک این قوانین را اجرا کنید. اولین کار آماده کردن همین چهار موردی بود که در بالا به آن اشاره شد. نباید بگوئید اکنون که تشنه نیستید. چرا باید لیوان آب کنار خود داشته باشد، خیر. بلکه میخواهیم همگام با هم پیش رویم. میخواهیم کارهای فوقالعاده مهمی در این قسمت انجام دهیم. این قسمت یک مقدار متفاوتتر و طولانیتر از سایر قسمتها میباشد. همانطور که مشهود است این قسمت را قرار است ماههای زیادی مطالعه و مرور کنید و کارهایی که باید انجام میدادید را علامت بزنید. پس این چهار مورد را آماده کنید و ادامه دهید.
رمز موفقیت چیست؟
یکی از مجلات موفقیت در تورنتو با من مصاحبهای داشت که جنجالی ترین سوال خود را اینگونه مطرح کرد: "دقیقاً رمز موفقیت چیست؟" جواب من به این نحو بود که رمز موفقیت فقط ساختن یک روتین یا عادت و سبک زندگی است. ساختن عادتهای موفقیت است. شما نیز اگر میخواهید در هر زمینهای اعم از مالی، روابط عاطفی، خانوادگی، اجتماعی یا مهاجرت موفق باشید، باید سبک زندگی خود را بسازید. سوالاتی که بسیاری از دوستان در جلسات حضوری و کلاسها از من میپرسند این است که چه کسب و کاری را شروع کنند؟ آیا درست است فلان فروشگاه اینترنتی را ایجاد کنند یا محصولاتی را در سایت آمازون به فروش برسانند و سوالات دیگری از این قبیل. جواب درست این است که شما باید سبک زندگی یک آدم موفق را بسازید که من آن را نابغه میلیونر مینامم، کسی که راه و الفبای موفقیت را میداند. من بر این باورم که نباید راه را به شما یاد دهم یا هیچکسی نباید به دیگری راه را یاد دهد. هر انسانی که زیر بنای موفقیت را یاد بگیرد؛ میتواند به موفقیت برسد. دلیل محکم این است که تمام آدمهای روی کره زمین میتوانند به بالاترین سطح از زندگی خود برسند. ولی فقط یک شرط دارد و آن هم این است که آنها الفبای موفقیت را یاد بگیرند. شما اگر بخواهید رانندگی را یاد بگیرید، آیا رانندگی با پراید یا پژو یا لکسوس را جداگانه یاد میگیرید؟ خیر، شما فقط گواهینامه رانندگی میگیرید، به این معنا که شما با هر ماشینی میتوانید رانندگی کنید.
عادتهای یک انسان موفق
زمانی که میخواهید انگلیسی یا هر زبان دیگری را یاد بگیرید. ابتدا الفبا را میآموزید. بعد جملهسازی را یاد میگیرید ولی هیچوقت در ابتدا با جملههایی که در رشته فنی استفاده میشود، شروع نخواهید کرد. اینطور نیست و این راه درست نیست. اول از الفبای هر کاری باید شروع کنید که موفقیت هم دقیقاً همینطور است. یعنی عادات انسان موفق را بسازید. در این بخش بر روی همین موضوع کار خواهیم کرد، درسال جدید به این علت که شما زیربنای موفقیت را یاد خواهید گرفت، میتوانید موفق شوید. زمانی این نکات را یاد گرفتید. در هر کاری که ورود پیدا کنید، جزو 10% بهترینهای آن کار میشوید. حال میتواند در ورزش، کسب و کار یا در هنر و هر کار دیگری باشد. هر فردی باید این امر را به خودش ثابت کند و در کاری که وارد میشود، جزو ده درصد برترینهای آن رشته باشد. چگونه این اتفاق میافتد؟ با ساخت عادتهای یک انسان موفق.
نکته دومی که باید بررسی کنید این است که شما باید هدف داشته باشید یا رویا؟
آیا تفاوت این دو را میدانید؟ اهداف مواردی هستند که شما بهطور مثال روی کاغذ یادداشت میکنید که میخواهید به این رتبه شغلی برسید و یا میخواهید در کنکور فلان رتبه را بیاورید. یا به ایکس مقدار درآمد برسید و فکر میکنید که باید به آن برسید. اصولاً اهداف از محیط و آدمهای اطراف شما گرفته میشود و شاید بسیاری از افرادی که در کنار هم هستند اهداف مشترک داشته باشند که از آن اقتباس میشود. اما رویا مواردی هستند که از درون خود شما میآیند، رویای شما با رویای فردی دیگر صددرصد فرق دارد. زیرا رویای آنها از درون خودشان است و رویای شما هم از درون خود شما میآید. هیچ ربطی به این ندارد که مثلاً دوست، همکار یا پدر من چه شغلی دارد و چه کاری را انجام میدهد. رویای آن شخص یک چیز است و رویای شما چیز دیگری میباشد. حال چرا شما نباید اهداف را بنویسید، بلکه باید رویاسازی کنید؟ زیرا اهداف قدرتی ندارند. آیا میدانید پشت هر کلمهای که میگویید، احساسی وجود دارد و آن احساس است که به آن کلمه معنی میدهد. میدانید چرا بعضی از افراد مانند شعرا یا بازیگرها تأثیر زیادی روی افراد میگذارند. زیرا میتوانند آن حس و انرژی که پشت آن کلمات و بازی دارند را به شما منتقل کنند. زمانی که شما در ذهن خود رویا میسازید، پشت تکتک آن رویاها احساس خیلی خوب شما قرار دارد و همین احساس است که حامل انرژی است و باعث میشود شما به رویای خود برسید.
مقاله پیشنهادی: چرا باید اهداف آینده خود را تعیین کنید؟
حال به سراغ کتاب رویاها بروید:
صفحه اول آن را باز کنید و جملاتی را در آن یادداشت کنید. رویای زندگی شما چیست؟ از شما میخواهم آن را یادداشت کنید. اکنون به چه شکل بفهمید که از صمیمقلب و درون خود آن را دوست دارید؟ شما تصور کنید تمام مهارتهای دنیا را در اختیار دارید و هر کاری که بخواهید انجام دهید را بلد هستید. مثلاً وبسایتهایی هستند مثل لیندا دات کام که در آن تمام دورههای آموزشی وجود دارد. شما فرض کنید تمام مطالب لیندا دات کام را یاد گرفتهاید یا تمام مهارتهای ورزشی و تمام کسب و کارهای دنیا را بلد هستید. الآن چه کاری را انجام میدادید. شروع به نوشتن یک، دو، صد، هزار یا هر تعداد صفحه که میدانید، کنید و آنها را یادداشت کنید. اما هرگز قوه تخیل خود را محدود نکنید. اکنون باید از هدفگذاری فاصله بگیرید، هدفگذاری چیزی است که با شرایط اکنون شما سازگار است و جور در میآید و با شرایط الآن شما باید تطابق یافته است. بهطور مثال ممکن است خودرویی که الآن سوار میشوید، پراید یا پژو باشد، شما میتوانید به خودرویی که مازراتی یا لامبورگینی باشد فکر کنید؟ اما نکته اینجا است اولین چیزی که به ذهن شما میآید، این است که ماشین خود را میفروشید و بیست یا سی میلیون هم وام میگیرید، اما باز هم به مبلغ مازراتی نرسیدید بنابراین میبینید این پول برای خرید مازراتی کم است پس آن رویا را رها میکنید.
چگونه هدفگذاری کنیم؟
سپس سراغ هدفگذاری می روید، در هدفگذاری چه اتفاقی میافتد، به این صورت که شما فرض میکنید ابتدا خودروی مگان میخرید، بعد مورانو میخرید، بعد از آن خودروی بهتر میخرید و مرحله به مرحله به جلو میروید، تا به خودروی پورشه برسید. این حالت در نقطه خیلی مثبت قضیه اتفاق میافتد. اینکه شما اینقدر منطقی هستید که قدمبهقدم به پورشه برسید که قطعاً هشتاد درصد افراد نه اعتمادبهنفس این را دارند و نه انرژی این را دارند و نه مثبتاندیش هستند که به پورشه یا به هدف بزرگ خود فکر کنند. فقط به این موضوع فکر میکنند که در نهایت پنجاه یا شصت میلیون پول میتوانند، جمعآوری کنند که به اندازه خرید یک مگان یا نوع دیگری در همین حد است. به نظر شما همینطور نیست؟ اکنون همه این موارد را فراموش کنید و تخیل و رویا داشته باشید، رویای شما اصلاً ماشین است یا خیر؟ اصلاً خانه است یا خیر؟ مسائل مالی است یا خیر؟ بهطور مثال شما میخواهید، بهترین خواننده دنیا شوید باید رویای ذهن خود را بیرون بکشید و خوب فکر کنید و از شرایطی که الآن دارید رها شوید. فرض بگیرید تمام مهارتهای دنیا را میدانید، هر مهارتی که در ذهن شما است. فرض کنید آن را دارید و همچنین پول آن را نیز دارید. مثلاً پنجاه میلیارد در حساب بانکی شما وجود دارد، الآن رویای زندگی شما چیست؟
مقاله پیشنهادی: نقش هدفگذاری هوشمندانه در دستیابی به موفقیت شغلی
رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن
اکنون یک لیست بلند و بالایی داشته باشید. حداقل ده، بیست یا سی رویا را باید بنویسید. با شوق این کار را انجام دهید و چیزی که واقعاً میخواهید و دوستش دارید را بنویسید. تا حالا افرادی را دیدهاید که میگویند اگر پول داشتند فلان کار را انجام میدادند، دقیقاً دنبال همین چیزها باشید، اینها را بنویسید. فرض بگیرید الآن پول را دارید، چه کاری انجام میدادید و شغل شما چه چیزی بود؟ کارتان چه چیزی بود و صبح که از خواب بیدار میشدید به کجا میرفتید؟ به کدام شهر یا کشور میرفتید؟ سراغ چه کاری میرفتید؟ آن را یادداشت کنید آن رویای زندگی شما است. بعد از این که یادداشت کردید ساخت سبک زندگی را در ادامه به شما آموزش خواهم داد. من در دورهای که با عنوان پاراسل زندگی برای دوستانی که مصمم به تغییر بودند و میخواستند سبک زندگی بسیار موفقی برای خود بسازند برگزار میکنم. به بررسی صفر تا صد کارآفرینی و تبدیل شدن به یک انسان موفق را بررسی میکنیم و بهطور مثال این دورهها رویای خود را کسب مبلغ سه میلیارد تومان در کمتر از دو سال در نظر گرفتیم که در ادامه پیشرفته و به نتیجه رسیدیم. شما نیز باید ذهن خود را برای رویاهای خود باز کنید و رها سازید.
چگونه می توانید به آن رویا برسید؟
شاید این امر سطح بعدی خیلی از افراد باشد و خیلی از آنها با شنیدن تصور کنند که خیلی رقم بالایی است. در کسب و کار یا در روابط عاطفی یا در زند گی خود دقیقاً راه موفق شدن آنها این بود که یک سبک زندگی ساختند. قسمت عمده ساخت یک سبک زندگی نظم است. شما باید در زندگی خود نظم داشته باشید. مثلاً اولویتبندی کارهای خود در زندگی را بدانید. برای مثال در نظر بگیرید سه یا چهار کار در برنامه روزانه شما قرار می گیرد و اگر در خاطر شما باشد قرار بر این شد یک تقویم هم در اختیار داشته باشید و اکنون زمان آن رسیده است این اولویتبندی ذهن خود را انتخاب کند و آن را اول لیست بنویسید. متأسفانه همه آدمهای روی کره زمین فقط بیست و چهار ساعت در طول روز وقت دارند و اگر هوشمندانه انتخاب نکنند که چه کارهایی را باید انجام دهند، مسلماً به نتیجهای نمیرسند. علت این که یک نفر سه ماه کار میکند، تلاش میکند ولی درآمدی ندارد یا درآمد او آنقدر خوب نیست که بتواند هزینههای خود را بپردازد، اصلاً هیچ پیش رفتی ندارد و اوضاع اقتصادی او بد است، اولین مشکل فرد این است که اولویتبندی در کارها و مشتریان خود را ندارد. شاید در آن کسب و کار خیلی از مشتریان باید حذف شوند. با مثالهایی که بیان شد متوجه شدید که باید اولویتبندی داشته باشید و در ادامه ساخت عادت را آغاز کنید.
عادت را از کجا می توانید بیابید؟
هر شخصی رویایی در ذهن دارد و تا این بخش باید رویای خود را نوشته باشید و بتوانید آن را تا انتهای این بخش انتخاب کنید. اکنون شروع کنید و در موتورهای جستجو مانند گوگل جستجو کنید، آدمهای برتر در آن رشته را پیدا کنید. حتی اگر رشته شما اسکی کردن است، کسب و کار آنلاین یا ایمیل مارکتینگ است، هر چیزی که میخواهد باشد، آدمهای برتر آن رشته را پیدا کنید و شروع به تحقیق در مورد آنها کنید، ببینید آنها چه کاری انجام میدهند. شما برای شروع کار باید کپی کنید، کارهایی که آنها انجام دادند را در زندگی خود کپی کنید، دورههایی که دیدهاند یا کتابهایی که خواندهاند، همه آنها را قدمبهقدم انجام دهید. ولی نکته این است که اولویتبندی کنید که کدام یک از کارهای خود را باید اول انجام دهید. ساعت هشت تا یازده صبح بهترین زمان برای انجام مهمترین کارهای زندگی شما است و در این زمان هرگز خود را با تلفن همراه یا شبکههای اجتماعی سرگرم نکنید. بنابراین اولویتبندی از زمان و ساعت انجام کار شروع میشود. شما دیگر در طول روز زمان زیادی ندارید و این یک واقعیت است. هرگز از کارهای آسان شروع نکنید. درست است که انسان ذاتاً تنبل است و دوست دارد ابتدا کارهای ساده را انجام دهد. مثلاً یک موزیک را گوش کند یا با فلان دوست خود تماس بگیرد. بعد که سرحال شدند به سرکار میروند. اما این افکار درست نیست اینها را کنار بگذارید، شما میخواهید که موفق شوید و به رویای خود در سال جدید برسید. پس باید حواس شما جمع باشد که از ساعت هشت تا یازده صبح چه کارهایی را انجام میدهید، بدانید مهمترین وظیفه زندگی شما چه چیزی است تا شما به رویای خود برسید.
چگونه برنامهریزی کنیم؟
رویای هرکسی با فرد دیگر فرق دارد و به تعداد تمام آدمهای کرهزمین رویا وجود دارد. پس دیگر از هیچ فردی نخواهید که به شما بگوید صبحها باید چکار کنید و به شما برنامه دهند. برای شما تعیین کند از ساعت هشت فلان کار را انجام دهید و تا آخر روز برای شما برنامه مشخص کند. بلکه خود شما باید برنامهریزی کنید و بستگی به رویای ذهنی خود شما دارد. شما میتوانید از افراد متخصص مشاوره بگیرید که قدمبهقدم با شما کار کرده و پیش روید. بهطور مثال من میتوانم خودم را جای شما قرار داده و بگویم که اگر من بودم این کارها را انجام میدادم ولی هرگز برنامه دو نفر نمیتواند شبیه هم باشد. زیرا رویاهای افراد با هم فرق دارد. ولی یک سری تکنیکها را باید بدانید، مانند نظم داشتن، در تقویم خود یادداشت کنید؛ که تکتک روزهای هفته چه کاری را باید انجام دهید. همانطور که تولد خود را در تقویم یادداشت کردید. آیا ممکن است در روز دهم اسفند تولد بگیرید؟ مشخص است که هرگز اینکار را نمیکنید. پس باید کارهای شما همینطور باشد اگر کاری که یازدهم خرداد باید انجام دهید را روز دوازدهم خرداد انجام دهید، عصبانی شوید. تقویم را به یک طرف پرت کنید و به خود گیر دهید که چرا آن کار را انجام ندادهاید، نه این که بگویید حالا مشکلی نیست فردا یا بعدا انجام خواهم داد.
با قوانین مربوط به سبک زندگی، زندگی فوقالعادهای بسازید و از آن لذت ببرید
چند سال است که رویایی در ذهن خود دارید و فقط افسوس میخورید که چرا به آن نرسیدهاید؟ الآن وقتش است در سال جدید به رویای خود برسید، باید مصمم باشید و در تقویم یادداشت کنید که در فلان روز من فلان کار را انجام خواهم داد، بعد سراغ سبک زندگی افراد موفق رشته خود بروید و آنها را بررسی کنید. این کار را همین امروز باید انجام دهید. بنابراین اولین مورد این است که شما باید رویای زندگی خود را پیدا کنید، مورد دوم این است که افراد موفق را پیدا کنید، مورد سوم این است که عادت و سبک زندگی خود را بسازید و مورد چهارم این است که اجرای قوانین سبک زندگی را انجام دهید. به طور مثال ساعت هشت تا یازده صبح از یاد نبرید چه کارهای مهمی را باید انجام دهید. یعنی دیسیپلین یا همان نظم را اجرا میکنید و در تقویم آنها را یادداشت کنید. برای یک هفته دیگر، دو هفته دیگر یا سه هفته دیگر مشخص باشد چه کاری را باید انجام دهید. یکی از مهمترین مواردی که در دوره پاراسل زندگی دانشجویان و کاربران با آن کار میکنند؛ نوشتن رویای خطی است. بهطور مثال شما میخواهید در خرداد، در مرداد یا در شهریورماه کجا قرار گرفته باشید، پس آن را باید یادداشت کنید. همان به شما انگیزه میدهد که محکمتر قدم بردارید، اولش قدم بر میدارید و راه میروید. بعد شروع به دویدن میکنید و بعد پرواز میکنید. شما باید رویای خطی خود را بنویسید و بدانید که همهچیز دارد با رویا کار میکند، رویا هم دقیقاً چیزی است که پشت آن احساس و انرژی قرار دارد. اما وقتی که به جای رویا، هدف در پشت آن قرار گیرد و چیزی باشد که از بقیه گرفته شده باشد موفقیتی در پی خود ندارد. مثلاً درس خواندن چیز خوبی است نه برای همه افراد، رویا و عشق یک ورزشکار ورزش است، اگر به او بگویید ریاضی بخواند؛ نمیتواند موفق شود اما اگر خواست ریاضی بخواند آن وقت است که موفق میشود.
کاری را که واقعاً دوست دارید انجام دهید
رمز موفقیت دقیقا این است که شما باید کاری را انجام دهید که عاشق آن کار هستید. به این صورت که صبح از خواب بلند می شوید با ذوق و اشتیاق بگویید که باید زود صبحانه را بخورید و کار خود را شروع کنید. یک قدم جلوتر پیش بروید، ده قدم بپرید و پرواز کنید نه این که با ناراحتی بگویید فردا هم دوباره باید سرکار بروید، مثلاً چه کسی حوصله دارد این درسها را بخواند یا چه کسی حوصله دارد، این کتاب را مطالعه کند. کتابی را که دوستش نداشته باشید سه یا چهار ماه زمان میبرد تا فقط ده صفحه از آن را بخوانید ولی وای به حال زمانی که شما عاشق آن کتاب باشید. آیا باور میکنید من هر دو یا سه روز یک کتاب را تمام میکنم یا بهطور میانگین روزانه یک کتاب مطالعه میکنم و به این دلیل است که من عاشق آن کتابها هستم، اصلا متوجه نمیشوم که چه اتفاقی دارد میافتد، سریع آنها را میخوانم زیرا آن کتاب عشق من است. خیلی از افراد این موضوع را باور نمیکنند، اما برای این امر تکنیکی نیز وجود دارد و اگر به دنبال این هستید. باید تکنیکها را هم یاد بگیرید، موضوع یکی از بخشهای کتاب این است که چگونه در سریعترین زمان مطالعه کنید، بسیار موثر خواهد بود. در ادامه بحث مهمی را با یک سوال کلیدی ادامه خواهیم داد.
شما می خواهید یک انسان موفق باشید یا قصد دارید فوق العاده موفق باشید؟
دقیقاً همین جا باید تصمیم خود را بگیرید، اگر میخواهید موفق شوید،خود را به هدف یا رویا یا مقصد خویش وابسته کنید. مثلاً شما ماشین پژو دارید، فکر میکنید زمانی که مورانا بخرید به هدف خود میرسید بعد شروع کنید به کار کردن و پول درآوردن، میتوانید به این هدف برسید. مثل خیلی از افراد دیگر که به هدفشان میرسند، اما یک اتفاقی میافتد، شما در طول زندگی خود خوشحال نیستید و این را میتوانید از آدمهای اطراف خود بپرسید و تحقیق کنید، خانه و ماشین، خانواده و کسب و کار دارند؛ در یک جای خوب هم کار میکنند اما خوشحال نیستند. از سی روز ماه شاید بیست روز را اصلاً خوشحال نیستند، چرا؟ چون خود را وابسته به مقصدی کردهاند که میخواهند به آن برسند. یکی از بزرگترین رازهای موفقیت این است که شما درک کنید و باور کنید که خوشحالی طبیعی در پیشرفت و پروسه قدمبهقدم است نه رسیدن به مقصد. شما تعیین میکنید کمتر از دوسال به سه میلیارد برسید، این فوقالعاده زیبا است ولی هیچوقت خود را وابسته به آن نکنید، شادمانی خود را وابسته به آن نکنید به دو دلیل: یک این که زمان زیادی طول میکشد تا به آن برسید، دوم این که دو سال باید زندگی کنید و نفس بکشید تا خوشحال شوید؟
چگونه همیشه خوشحال باشید؟
مورد دوم خیلی دور است و چرا این زمان را باید از دست دهید، شما میتوانید درهر لحظه از زندگی خوشحال باشید، زمانی که دارید کار و تلاش می کنید، زمانی که در این مسیر قدم بر میدارید، میتوانید لذت ببرید اما دچار اشتباه شدهاید و این لذت را از خود سلب کردهاید. زیرا خوشحالی خود را به آن دو میلیارد گره زدهاید. اگر میخواهید فوقالعاده موفق باشید باید در تکتک ثانیههای روز خود حسوحال خوبی داشته باشید فقط یک راه وجود دارد و آن راه این است که وقتی یک قدم خیلی کوچک به جلو میروید، پیشرفت میکنید مانند زمانی که دقیقاً به آن مقصد رسیدهاید همانطور خوشحال و شاد باشید. در حال حاضر خیلی از کلاسها، کارگاهها و سمینارهایی برگزار میشود که در مورد مثبتاندیشی حرف میزنند، حوزه خیلی بزرگی نیز هستند، صد تکنیک یا هزار تکنیک به شما میآموزند که شما خوشحال باشید. آن خوشحالی برای شما نیست و فقط یک تکنیک است، مثل این که موسیقی خیلی شاد گوش دهید ولی زمانی که تمام شد دیگر شما خوشحال نیستید. این علت است که فلسفه خوشحالی در ذهن شما جا نیفتاده است و کامل تعریف نشده است. فقط یک فلسفه در پشت آن است پیشرفت و قدمبهقدم جلو رفتن و پروسه باعث شادی شما میشود. زمانی که این را باور کنید وقتی کوچکترین قدم را هم برمیدارید، مثل زمانی است که شما کامل به آن کار رسیدید. باعث شادی شما میشود. بهطور مثال شما تصمیم میگیرید نویسنده شوید و یک کتاب پرفروش بنویسید. سناریوی فوقالعاده موفق این است که هر صفحهای که نوشتید به یک رضایت درونی برسید و به یک خوشحالی درونی برسید، بله شما توانستید این کار را انجام دهید. این حس شما است که از نوشتن یک صفحه دریافت میشود، صفحه دوم دوباره و صفحه سوم هم همینطور تا دویست صفحه، دویست بار خوشحال میشوید و از خودتان راضی هستید. زمانی که کتاب نوشته شد بگویید عالی است. این همان دویست قدم است که شما به آن رسیدید و شما در مجموع دویست بار لذت بردید. ولی زمانی که شما خود را وابسته به چاپ کتاب میکنید. در ابتدای نوشتن این تصور را دارید و به خودتان میگوئید نوشتن چهار برگه کتاب که خوشحالی نخواهد داشت، اگر چاپ کتاب تمام شد؛ آنوقت خوشحال خواهید شد. پس صبر میکنید اول چاپ شود بعد خوشحال شوید؟ خیر، شاید سه سال بعد چاپ شود یا ممکن است خسته شوید و آن را کنار بگذارید. زمانی که خوشحالی و رضایت خود را برای یک صفحه میگذارید، آنوقت است که این قدمبهقدم رفتن در هر لحظه خوشحالی در بردارد. آیا به شما مجوز نمیدهند؟ مهم نیست، یک روش دیگری پیدا میکنید چون انرژی گرفتهاید.
خوشحالی خود را به چیزی محدود نکنید
خیلی از افراد را مشاهده کردهاید. وقتی کاری را شروع میکنند و کارآفرینی میکنند. خیلی انرژی دارند که دقیقا به همین علت است، زیرا آنها به دنبال این نیستند که به نتیجه برسند تا خوشحال شوند و انرژی بگیرند بلکه به دنبال این هستند که کلمات آن کتاب را بنویسند و از این کار لذت میبرند و این قدر ادامه میدهند که تا صفحه دویست به پیش بروند و کتاب به چاپ میرسد. برای کارآفرینها و کسانی که هیچچیزی در ابتدا وجود ندارد و میخواهند این ساختمان و کسب و کار را بسازند، بهطور کامل این اشتباه است که خود را وابسته به هدف کنند. چون هدف دور است و باید از صفر آن هدف را بسازند. اگر هدف شما این است که کارآفرین شوید و یک چیزی بسازید، مثلا یک آلبوم موسیقی بسازید، کتابی بنویسید و یا فیلمی بسازید حتماً باید از همین لحظه لذت ببرید. شما در تجربه خود در سینما زمانی که تصمیم میگیرید؛ یک فیلم بسازید. از لحظه خلق تصاویر بر کاغذ لذت میبرید و از اولین ثانیهای که ایده یک فیلم شکل میگیرد لذت میبرید. به خاطر این که فرآیند تولید زمان بر است. نباید خوشحالی خود را به تأخیر بیاندازید زیرا فرآیند به این صورت است که ابتدا باید سراغ فیلمنامهنویس بروید وبعد انتخاب بازیگر، نورپردازی و ادیت انجام شود. بعد از آن مجوزهای مختلف و بعد فیلم اکران میشود. این فرآیند حدود دو تا سه سال زمان نیاز دارد. اگر شما بخواهید خوشحالی خود را به تعویق بیاندازید و بگویید که چرا جواب نمیدهد و چرا تمام نمیشود کار درستی نیست.
از تک تک مراحل پیشرفت خود لذت ببرید
اگر میخواهید فیلم موفقی را بسازید یا اگر میخواهید کارگردان موفقی شوید، راهش این است که از لحظه استوری بورد کشیدن خوشحال باشید. در ابتدا و از همان لحظه اول که قرار شد تقویم و خودکار و لیوان آب بردارید. از آن لحظه خوشحالی شما شروع میشود. شما می دانید که در راه هستید و قدم برداشتهاید و میدانید قدمبهقدمی را که برمیدارید به هدف خود میرسید، این است که خوشحالی باید در ذهن شما جا بیفتد، این را با خود تمرین کنید. برای این کار میتوانید از یک دستبند استفاده کنید و آن را به دست خود ببندید تا یاد شما باشد و بگویید الآن درحال برداشتن این قدم هستید. خوشحالید و حس خوبی دارید. زیرا میدانید به رویا و هدف خود میرسید، این حسی است که در ذهن شما تداعی میشود نه این که همه احساس خوب را فراموش کنید تا زمانی که به هدف خود رسیدید، خوشحال باشید نه، دستبند را به دست خود ببندید و روزی ده بار تا صدبار با خود مرور کنید، تا زمانی که ملکه ذهن شما شود که قدمبهقدم پیشرفت کردن باعث خوشحالی شما میشود.
حال شما در چه زمانی به رویای خود در سال جدید می رسید، چه زمانی این اتفاق می افتد؟
نکته اول این است که شما باید خود را ارزیابی کنید، هفتهای یکبار آن مسیری را که پیمودهاید ارزیابی میکنید و بررسی کنید چه کارهایی را انجام دادهاید و چه کارهایی را انجام ندادهاید. زمانی که یک اتفاقی در کار میافتد آن را یادداشت کنید تا هفته بعد آن اتفاق یک بار دیگر رخ ندهد، اگر فراموش کردید یا تنبلی کردهاید که با آن سه نفر تماس بگیرید که از آنها مشاوره بگیرید. در این هفته دوباره نباید آن کار را انجام دهید، باید به یاد داشته باشید در آن تقویم که همیشه همراه شما است؛ تمام نکات را یادداشت کنید. سعی کنید آن کار را بهتر کنید و اصلاً تأخیر نداشته باشید. نکته دوم این است که شما نیاز دارید گروهی از دوستان خود را پیدا کنید که اهل آرزو کردن و خیالپردازی و رویا ساختن در ذهن خود باشند، معنی این موضوع چیست؟ یعنی این که زمانی آنها از رویاهای خود با شما صحبت میکنند با احساسات خود با شما حرف بزنند، شما نیاز به حمایتکننده در اطراف خود دارید. حالا ممکن است آنها از دوستان شما باشند یا از اعضای خانواده باشند. نمیگویید آنها باید با شما هم مسیر باشند که همگی بخواهند، فوتبالیست شوند یا کسب و کار آنلاین داشته باشند، نه اصلاً این طور نیست، منظور این است که همگی رویا داشته باشند. برای این منظور به کافیشاپ رفته و دو ساعت صحبت کنید و انرژی خود را به فضای بیرون دهید و با اشتیاق داد و فریاد بزنید که میخواهید این کار را انجام دهید و آنها هم از کار و انرژی خود گفته و شما انرژی بگیرید و برگردید.
مقاله پیشنهادی: با قدرت ذهن، رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنید
چگونه بهتر زندگی کنیم؟
در بخشهای قبلی کتاب بیان شده زمانی که هدف و رویای خود را به کسی میگویید. مسلما متعهدتر میشوید. این انرژی به بیرون میرود ولی خیلی مهم است که این رویا را به چه کسی میگویید. این اشتباهی است که خیلی رخ میدهد. شاید به یک نفر بگویید که تازه همه انرژی شما را هم بگیرد و با لحن خاصی بیان کند که شما میخواهید این کار را انجام دهید؟ بهطور مثال زمانی که شما میخواهید رکورد گینس را بزنید و او بیان کند که میخواهید رکورد بزنید که چه اتفاقی بیفتد. اکنون وظیفه دارید سه، چهار یا پنج نفر را پیدا کنید که رویاپرداز باشند. به رویاهای آنها ایمان داشته باشند، با آنها دوست شوید و ارتباط برقرار کنید و با آنها بیرون بروید، صحبت کنید و در مورد رویاهای خود با هم حرف بزنید و به هم انرژی دهید؛ این خیلی مهم است. نکته دیگری که وجود دارد این است که اگر این دوستان را ندارید. باید آنها را پیدا کنید. خیلی ساده است. هیچ عذر و بهانهای در سال جدید وجود ندارد. هر چیزی که ندارید، اگر کسی را ندارید که شما را حمایت کند. اگر پول ندارید، اگر ارتباطات ندارید. اگر هیچچیزی نداشته باشید، امسال میتوانید آن را بسازید. بنابراین این فکر را نکنید که آن شرایط را ندارید، بلکه شرایط را بسازید. من حسین عزت خواه زمانی هیچچیز نداشتم، اما همه چیز را ساختم. بنابراین میتوان آنها را ساخت، راه آن را بپرسید، اگر سوالات درستی بپرسید؛ کیفیت زندگی شما هم بهتر میشود، کیفیت همه کارهای شما بهتر میشود. پس سوال درستی بپرسید و هرگز با خود نگوئید چرا دوست ندارید، چرا حمایتکننده ندارید، چرا اوضاع مالی شما بد است. بلکه بگویید، چگونه میتوانید پشتیبان مالی پیدا کنید. آنوقت است که من میتوانم راه را به شما نشان دهم. مغز و ضمیر ناخودآگاه شما هم آنموقع به شما جواب درستی میدهد، سعی کنید از امروز در سال جدید سوالات درستی را بپرسید.
پرورش ذهن برای موفقیت
نکته بعدی این است که خود را در زمان آینده ببینید، من همیشه ذکر کردهام، زمانی که رویایی را در ذهن خود میسازید و روی کاغذ یادداشت میکنید، از زمان رسیدن به رویا تا زمانی که به رویا میرسید، در ذهن خود تصویر آن را داشته باشید. بهطور مثال شما میخواهید که نویسنده کتاب باشید، زمانی که اولین کلمه را روی کاغذ سفید نوشتید، تصویری در ذهن خود داشته باشید همینطور از صفحات دوم و سوم، فصلها و تا صفحه آخر در ذهن خود تصویری داشته باشید. زمانی که کتاب چاپ شده را باز میکنید. حس فوقالعاده ای به شما دست میدهد که این کتاب شماست که چاپ شده است.
این که آیا خود را در زمان آینده می بینید یا خیر! فوق العاده مهم است
هر کاری که میخواهید انجام دهید باید از آن تصویر ذهنی داشته باشید و هر روز با خود مرور کنید. من نمیگویم که مدام وقت خود را بگذارید و به رویای خود فکر کنید ولی حداقل روزانه یکبار با احساس به آن فکر کنید، توجه کنید این احساس است که خیلی مهم است، احساس سرشار از انرژی است. پس با این احساس، خود را در آن جایگاه تصور کنید. اگر هیچ تصوری از خود نمیتوانید داشته باشید در اینترنت جستجو کنید و آدمهایی را پیدا کنید که به آن چه شما میخواستید برسید، آنها رسیدهاند و ویدئوهایی از آنها ببینید تا بتوانید قوه تصویرسازی خود را قویتر کنید. در این مورد مثال کتاب که در بالا بیان شد نمونه بسیار خوبی بود. مثال دیگر این است که اگر میخواهید خودرویی را بخرید، سوار آن شوید از حجم دنده آن خودرو و فرمان و از صندلیهای آن باید در ذهن شما تصویری وجود داشته باشد و حس داشته باشید. آیا به فروشگاه مبل رفتهاید؟ توجه کردهاید چرا از مبلها یک نمونه در فروشگاه میگذارند زیرا مشتری روی آن مبل بنشیند و حس کند احساس راحتی کند و آنوقت است که میگوید بله خوب است. این مبل را خواهید خرید و بخاطر آن ده یا بیست میلیون تومان پول میدهید. ولی اگر عکس مبل به شما دادند و گفتند که این مبل است، شما فقط میگویید بسیار خوب، زیرا هیچ حسی پشت آن عکس نیست. ولی زمانی که روی مبل مینشیند آن را حس میکند با احساس خود تصمیم میگیرد و آن مبل را میخرید، این سیستمی است که در دنیا در حال انجام و کارکردن است.
قدرت ذهن در رسیدن به رویاها
اگر به مثالها دقت کنید، موارد زیادی وجود دارد که به این شکل است. شما هم زمانی که میخواهید به رویایی برسید که در ذهن خود ساختهاید. تکتک ثانیههای آن را حس کنید و آنها را به خوبی لمس کنید. نکته بعدی این است که زمانی یک رویا برای خود انتخاب میکنید. آن را یادداشت میکنید. سعی کنید حتیالمقدور به صورت فرضی و اختصاصی تصور کنید که به آن رویا رسیدهاید. مثلا کارهای تیمی و گروهی را در ابتدا شروع نکنید. زیرا آن کارها نیاز دارند که افراد دیگری هم وارد شوند. اگر آن افراد حضور پیدا نکنند شما به رویای خود نمیرسید. زمانی که شما میخواهید وارد کسب و کاری شوید تا جایی که امکان دارد کسب و کار خود را محدود کنید، کسب و کاری که ده یا بیست نفر درگیر آن باشند. برای شروع خیلی بد است. زیرا اگر آن ده نفر نیایند. شما هم به رویای خود نمیرسید.
موفقیت تصادفی نیست
همه افراد موفق اذعان دارند که موفقیت به خودیخود اتفاق نخواهد افتاد. به عنوان مثال اگر شما در سال جدید نیز تنها حسرت موفقیت دیگران را بخورید، نمیتوانید پیشرفتی داشته باشید. هر انسانی رویاهایی در سر دارد و با تلاش و پشتکار میتواند همه آنها را محقق سازد. در این راه باید از افرادی که تجربیات خوبی داشتهاند کمک بگیرد و افرادی را به عنوان الگو انتخاب کند که راهش را هموارتر سازند. همه مواردی که در بالا به آنها اشاره شده است میتواندهمانند یک راهنمای خوب باشند. با توجه به همان نکته ابتدایی باید برای خودتان انگیزه ایجاد کنید، رویاهایتان را مورد توجه قرار دهید و با اولویتبندی به ترتیب همه آنها را محقق سازید.
با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشترین بهره را از مطالب مقاله چگونه درسال جدید هر روز با انرژی و با انگیزه باشید؟ در افراد برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آنها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
موفقیت شما روزافزون
حسین عزت خواه، مدرس موفقیت و کارآفرین
شغل ایدهآل شما باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ آزادی از المان زمان و مکان برای شغلی که انتخاب می کنید، چقدر اهمیت دارد؟ شروع بیزینسهای آنلاین آن هم در یک مارکت پلیس جهانی، یکی از شغلهای محبوب جهان است چون فرد را محدود به زمان و مکان خاصی نمیکند و زمینه کسب درآمد دلاری را فراهم میکند. جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص بیزینس بزرگ و پرسود آمازون، پیشنهاد ما مشاهده ویدیوی معرفی این بیزینس است.
پاسخ به نظر