خلاصه ای از مقاله
گوش دادن به حس درون میتواند نقشه راه موفقیت باشد. در این مسیر باید آگاهانه به حسهایتان گوش فرا دهید و همه جوانب آن را بسنجید. در بیشتر مواقع حسهای مثبت درست و کارآمد هستند و میتوانند موفقیتهایی را به ارمغان بیاورند ولی در خصوص حسهای منفی باید باهوشتر بود و دقت بیشتری به خرج داد.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- گوش دادن به حس خود
- به احساس درونی خود اعتماد داشته باشید
- با ضمیر ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنید
- در صورت نتیجه نگرفتن از یک کسب و کار، آن را متوقف نمایید
- ارزش هایی که ما آنها را باور داریم
گوش دادن به حس خود
شاید کمتر در مورد این موضوع صحبت شده باشد، زیرا کسی کاملا مطمئن نیست که چه راهکاری میتواند جواب این سوال باشد، موضوع این است که ما چه مواقعی باید به حسمان گوش کنیم. مثلا برای ما پیش آمده که یک اتفاقی میافتد یا یک کسی را میبینیم، یا یک آدم جدیدی در زندگی ما وارد میشود و حس ما میگوید که این فلان کار را کنیم، حس ما میگوید که دوستی خود را ادامه بدهیم یا کسب و کار خود را با این آدم گسترش دهیم، فلان کار را قبول کنیم، به فلان شهر برویم. بعضی مواقع حس درونی ما میتواند تعیینکننده راهی باشد که در آینده میخواهیم طی کنیم، پس حالا ما باید چه کنیم؟ دقیقاً در چه مواردی باید به حس خود گوش کنیم؟ چه مواردی هم فقط در مورد ترس یا اینکه تنبلی میباشد؟ من به شما چهار راهکار معرفی میکنم که اگر این چهار مورد اتفاق افتاد. شما به حس درونی خودتان گوش کنید اما در مواقع دیگر به شما میگویم که به حستان گوش نکنید، زیرا کمی از انرژی منفی میآید، شاید کمی هم از تنبلی سرچشمه بگیرد، ولی خوب در این بخش کامل بررسی میکنیم و به نتیجه قطعی میرسیم.
مقاله پیشنهادی: رابطه احساسات و ضمیر ناخودآگاه
مورد اول: به احساس درونی خود اعتماد داشته باشید
اگر این حس به سراغ شما آمد به آن گوش کنید، در شرایطی که در مورد اعتماد کردن است، اگر حس شما در مورد اعتماد کردن به چیزی یا کسی با شما صحبت کرد به حس خود گوش دهید، حالا این میتواند در مورد آدمها باشد که بله اعتماد کنید و این قابل اعتماد هم است. البته این یک حس درونی میباشد، یا حتی در مورد یک مکانی مثلاً یک جایی که میروید باشد، به یک مهمانی دعوت میشوید، شرایطی پیش میآید که حس شما میگوید آنجا باشید در آن لحظه به حس خود گوش کنید.
مورد دوم: با ضمیر ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنید
من عاشق این مورد هستم، چون اگر ضمیر ناخودآگاه برنامهریزی شدهای داشته باشید، با یک ذهن بسیار مثبت این حس خیلی زیاد به سراغتان میآید ، حسی که من واقعا هر روز از آن استفاده میکنم و فوقالعاده است. در مورد کارهای مثبت، پیشرفت کردن، یک موقعیت عالی، ایده جذاب و اگر یک شرایطی است که میدانید که به سمت مثبت پیشرفت میکنید. به حستان شک نکنید، اگر حس شما میگوید. انجامش دهید. سریع انجامش بدهید زیرا همیشه انرژی بالا را ندارید که آن کار را انجام دهید، من اعتقاد دارم برای این که هر کاری را بخواهید انجام دهید. نیاز به یک درصد خاصی از انرژی دارید ما آدمها هم همیشه انرژی بالا نداریم یا برعکس همیشه پایین نیست، تغییر میکند و دچار احساسات، خستگی میشویم. ولی وقتی حس میکنیم باید قدمی را برداریم، کلاس خاصی را شروع کنیم، به فلان سمینار برویم، این کتاب را بخریم و بخوانیم، سریع انجام دهید، نگذارید از بین برود دقیقا دنبالش کنید و هر چه بیشتر به این حس احترام بگذارید. این حس به شما ایدههای بیشتری میدهد و با شما رفیق میشود. زمانی که به این شیوه عمل نمایید تبدیل به عادت میشود و میتواند تاثیرات مثبتی بر زندگی شما بگذارد.
مقاله پیشنهادی: شناخت ضمیر ناخودآگاه
مورد سوم: در صورت نتیجه نگرفتن از یک کسب و کار، آن را متوقف نمایید
ادامه دادن، اگر مشغول به یک کاری هستید، به یک کلاس آموزشی میروید یا یک کسب و کاری را راهاندازی کردید. حس شما میگوید، ادامه بدهید الآن یا فردا جواب میدهد، حتماً به حستان گوش کنید، من مطمئنم که به نتیجه میرسید. اما زمانی که حس درونی به شما میگوید، ادامه ندهید. دیگر ادامه ندهید، اگر این کسب و کار نتیجه داشت تا الآن میداد ولی خیر! اصلاً به حس خود در آن لحظه گوش نکنید دقیقاً زمانی که حس میکنید باید ادامه بدهید و یک قدم دیگری بردارید تا به هدفتان برسید، دقیقاً باید به این حستان گوش کنید. ممکن است یک قدم دیگر که بردارید به موفقیت برسید. خیلی از افراد این اشتباه را انجام دادهاند و در یک قدمی موفقیت دست از تلاش کشیدهاند. موفقیت پاداش کسانی است که دست از تلاش بر نمیدارند.
مورد چهارم: ارزش هایی که ما آنها را باور داریم
باورها و ارزش ها، بگذارید یکی از خاطرات خودم را بگویم، زمانی مشغول نوشتن یک کتابی بودم و تا 90 صفحه هم نوشته بودم ولی یک حسی به من میگفت که ارزش ندارد دیگر ادامه ندهم! این کتاب کتاب خوبی نمیشود، میدانید این در اصل چه حس بود؟ این حس در اصل حس خستگی بود که به من میگفت که ادامه ندهم و به دنبال این بود که راهی پیدا کند که من دست بکشم و دیگر به نوشتن ادامه ندهم اما باور من چه بود؟ باور من این بود که حسین تو میتوانی این کتاب را بنویسی و این کتاب هم یکی از بهترین کتابها و از پرفروشترین کتابهایم میشود، تمرکز کن و هرگز تسلیم نشو! اتفاقا همان کتاب یکی از بهترین کتابهای من شد به این علت که من دست نکشیدم، شاید حس تلاش و ادامه دادنم با حس تنبلی مقابله کرد و حس خوبی که داشتم باعث شد که بتوانم بهترین کتابم را بنویسم و نکته اینکه باور قدرتمندی هم داشته باشید که موفق میشوید. همانطور که در مورد من و در کتابم اتفاق افتاد. دوست من میخواهم نکته فوقالعاده طلایی به شما بگویم، حس شما دقیقا شبیه به یک کودک است. باید بدانید که چه انرژی به آن میدهید. چه رفتاری با آن کودک دارید و آن کودک هم دقیقا با همان حسی که به او دارید با شما متقابلا رفتار میکند. آیا هر روز به خود انگیزه میدهید؟، کتاب میخوانید؟ فیلمهایی که میبینید، موسیقی که هر روز گوش میکنید، آیا مثبت هستند؟ به شما انرژی خوب میدهند؟ آن حس درونی شما هم نسبت به کل کائنات حسی متقابل به مثل را شکل میدهد، پس میتوانید کنترلش کنید، اگر تا الان احساس بدی نسبت به آدمهای جدید، کسب و کارهای جدید، به تمام چیزهایی که جدیدی که با آنها رو برو میشوید داشتید.
مقاله پیشنهادی: تاثیر باور در کسب موفقیت
شاید مواد و سوختی که به حس خود میدادید غلط بوده است و از همین الآن به تماشای ویدئوهای انگیزشی، موزیکهای شاد، فیلمهایی که باعث میشود انرژی بگیرید شروع کنید، اینگونه میتوانید حس خوبی به ضمیر ناخودآگاه و حس دورنی خود بدهید. اما فراموش نکنید اگر به حس خود گوش کردید، جسور و شجاع باشید، تا انتها بروید، مدام حرکت کنید نه اینکه یک روز صد قدم و روزه دیگر یک قدم هم برندارید، نه! باید به همه قدمهایی که برمیدارید واقعاً به حس خود ایمان داشته باشید. مثل آدمی که میخواهد مثلاً از داخل هواپیما یا هلیکوپتر پایین بپرد، خیلی از آدمهایی که این کار را میکنند امروز تصمیم میگیرند که این کار را انجام بدهند، دو ساعت بعد پشیمان میشوند، دوباره در بین راه هم پشیمان میشوند، به داخل هواپیما هم که میرسند باز پشیمان میشوند، نه! تنها کسی میتواند یک تجربه خوب و لذت بخش سقوط را تجربه کنند که واقعاً در تصمیمشان مصمم و جسور باشند و یک لحظه هم پشیمان نمیشوند. کارآفرینهای بزرگ دنیا دقیقاً همه قدمهای آنها محکم بوده است. ایمان و باور داشتند که این هدف و ایدهای که دارند به نتیجه میرسد و مطمئن هستند که ایدههای آنها قطعاً به واقعیت مبدل میشود، اما اصولاً کسانی شکست میخورند که یک قدم جلو میروند و یک قدم دیگر پشیمان میشوند، بعضیها فوقالعاده هستند ولی بعضی وقتها واقعاً تنبل میشوند! جسور باشید، اگر رویایی در ذهنتان است متعهد شوید که به آن میرسید، با حس خود همگام شوید، به درون خود گوش بدهید، چرا که مطمئن باشید که کائنات بهترین راه را به شما نشان میدهند. انسانهای موفق زیادی به ندای درون خود گوش فرا دادند و به موفقیتهای زیادی رسیدند.
با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشترین بهره را از مطالب مقاله چه مواقعی باید به حس خود گوش کنیم؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آنها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
موفقیت شما روزافزون
حسین عزت خواه، مدرس موفقیت و کارآفرین
امیدواریم با ارائه این مطالب به پیشبرد اهداف شما کمک شایانی کرده باشیم. اگر شما دوست عزیز و همراه گرامی سایت عزت خواه دات کام مشتاق هستید در زندگی شخصی و کاری عملکرد بهتری داشته باشید، یک پیشنهاد ارزشمند برای شما داریم و آن مطالعه مقاله آشنایی با دوره پاراسل زندگی و تماشای ویدیو معرفی این دوره است. در پاراسل زندگی با روشی کاربردی برای ساخت یک زندگی ایده آل با شما همراه خواهیم بود.
پاسخ به نظر