خلاصه ای از مقاله
افکار ما هستند که زندگی ما را میسازند. ما به صورت ناخواسته از تکنیک فکر کردن برای برنامه ریزی احساسات منفی خود استفاده میکنیم اما همین کار را میتوانیم برای ایجاد احساس علاقه، شور و شادی در خودمان نیز به کار ببریم. در این مقاله به رابطه میان احساسات و ضمیر ناخودآگاه می پردازیم.
آنچه در این مقاله می خوانید:
تأثیر شگرف احساسات روی حافظه ناخودآگاه
این عقیده که افراد بعد از بلوغ نمیتوانند تغییر کنند، این روزها توسط محققین به چالش کشیده شده است. شکل گیری شخصیت ما تنها به دوران کودکی محدود نمیشود. مغز ما میتواند در هر مرحله از زندگی دوباره برنامه ریزی شود. نوروپلاستی (انعطاف پذیری مغزی) به توانایی مغز برای ایجاد مسیرهای عصبی جدید و ارتباط درونی میان بخشهای مختلف سیستم عصبی اشاره دارد.
این اتفاق معمولاً بعد از آسیب صورت میگیرد اما در پاسخ به محیط، افکار و احساسات نیز به وقوع میپیوندد. مثل زمانی که شما به باشگاه میروید تا ماهیچه بسازید، زمانی که شما روی مسیرهای عصبی خاصی تمرین کنید، همان مسیرها قویتر میشوند. شما میتوانید تنها با انجام تمریناتی که مثلاً باعث شادی، آرامش و مهربانی شما میشوند، این ویژگیها را درون زندگی خود بیاورید.
در حقیقت، افکار ما هستند که زندگی ما را میسازند. ما به صورت ناخواسته از تکنیک فکر کردن برای برنامه ریزی احساسات منفی خود استفاده میکنیم اما همین کار را میتوانیم برای ایجاد احساس علاقه، شور و شادی در خودمان نیز به کار ببریم. شما چند نفر را میشناسید که افراد باهوشی هستند اما همیشه در استفاده از آن هوش شکست میخورند؟ برای مثال شما میدانید که حسادت کردن همیشه شما را از اطرافیانتان دور میکند اما برای مثال از اینکه ببینید شخص مورد علاقه شما برای مدت طولانی با شخص دیگری حرف می زند، عصبانی شده و حسادت میکنید.
به گفته تیاز گیبسون، یک متخصص رشد و توسعه شخصی، زمانی که قضاوت از پیش تعیین شده یا منفی نگری اتفاق میافتد، باید بدانید که در حقیقت دیالوگی درون شما رد و بدل نمیشود. به گفته گیبسون: «نکتهای که باید بدانید این است که حافظه ناخودآگاهتان از احساسات شما بیش از کلماتی که بر زبان میآورید، تأثیر میگیرد.» در نتیجه شما میتوانید از احساسات قوی درون خودتان به عنوان اهرم قدرت استفاده نموده و یک مسیر مستقیم به سمت دستورالعملهای حافظه ناخودآگاه خود ایجاد کنید.
به آخرین باری فکر کنید که به شدت عصبانی یا ناراحت بودید و در نتیجه آن، عقیده خود را درباره مسئلهای تغییر دادید. برای مثال فرض کنید شما در معاملهای شکست خوردهاید و با عصبانی شدن سعی میکنید به نوعی خودتان را نسبت به شکستی که خوردهاید راضی نگه دارید. این دقیقاً همان تأثیری است که احساسات شما روی حافظه ناخودآگاه شما میگذارد. در این مثال شما سعی میکنید با خشم و عصبانیت با احساس بدی که از شکست خود دارید مقابله کنید.
در ادامه به چهار روشی که شما میتوانید به خودتان روش درست فکر کردن را یاد بدهید را عنوان خواهیم نمود.
راز موفقیت انسانهای بزرگ
1. درست فکر کردن و روش تونی رابینز
تونی رابینز عقیده دارد که تنها با حرکت است که در فردی انگیزه ایجاد میشود. حتی یک تغییر در حالت ظاهری شما نیز میتواند باعث شود احساس شما تغییر کند. روش تونی رابینز به شرح ذیل است:
1. با چشمان بسته نشسته و دستان خود را بالای سر خود ببرید.
2. نفس عمیق کشیده و بازدم خود را از بینی خود خارج کنید. این کار را در سه مرحله 30 تایی انجام دهید.
3. بعد از هر بازدم، دستان خود را پایین آورده و مشت کنید.
4. بعد از اینکه سه مرحله به پایان رسید، احساس شکرگزاری و علاقه به خود داشته باشید.
در نتیجه این کار شما میتوانید به آسانی افکار و باورهای جدیدی را در ذهن خود شکل دهید.
2. روش دمارتینی و نقش آن در تفکر
دکتر جان دمارتینی، متخصص رفتار انسانی نیز از نوروپلاستی برای برنامه ریزی مجدد مغز استفاده مینماید. او از مراجعه کنندگان خود یکسری سؤال میپرسد تا به آنها کمک کند احساس منفی خود را خنثی نموده و سپس آنها را با احساسات مثبت جایگزین کنند. روش او تغییر تعدادی از ساختارهای مغز، از جمله هیپوتالاموس و آمیگدال است که مسئولیت بیان ترس، گناه و پرخاشگری را برعهده دارند. اما این کار چگونه اتفاق می افتد؟ گیبسون میگوید: «شما زمانی که با شرایط چالش برانگیز رو به رو میشوید، درباره شرایط پیش آمده از خودتان سؤال پرسیده و بررسی کنید که آن شرایط چه نتایجی را به دنبال دارد؟
سعی کنید در همه شرایط به دنبال نکات مثبت درون آنها باشید، چرا که همیشه در هر شرایطی یک مورد مثبت پیدا میشود». برای مثال شاید اینکه والدینتان، شما را در کودکی رها کردهاند، میتواند بزرگترین منبع الهام شما برای موفقیتهای پیش رو باشد. اگر سعی کنید به همه چیز با دید مثبت نگاه کنید، میتوانید باورهای غلط خود را خیلی سریع از بین ببرید.
مقاله پیشنهادی: چگونه تفکر مثبت در خود ایجاد کنیم؟
3. تصدیق کردن و ضمیر ناخودآگاه
در گذر زمان ما میتوانیم در مسیر خود شکل بگیریم. زمانی که به یک موضوع به طور مکرر فکر میکنیم، ارتباط قویتری میان نورونهای ما ایجاد میشود و مغز ما به صورت پیش فرض در همان مسیرها قرار میگیرد. بدین ترتیب ما دچار عادت میشویم. اما هنوز هم جای امیدواری برای درست کردن شرایط وجود دارد. شما میتوانید خودتان متابولیسم خودتان را با استفاده از تکنیک تصدیق کردن مثل یک معمار بسازید. روش کار بسیار ساده است: جملات مورد نظر خود را هر روز و به طور مداوم تکرار کنید.
حافظه ناخودآگاه ما مثل یک کارخانه عمل میکند که خیلی از افکار مثبت یا منفی ما در آن به وجود میآید. این حافظه نه تنها میتواند با احساسات قوی دوباره برنامه ریزی شود بلکه با تکرار نیز این اتفاق میتواند صورت گیرد. تأیید دستورالعملهای اجرایی جدید در حافظه ناخودآگاه همان تأثیری را روی مغز میگذارد که گوش دادن مکرر یک آهنگ میتواند روی ذهن شما داشته باشد.
تونی رابینز فاصله میان تکرار و احساسات را از بین برده است. او این کار را با تأیید کردن به کمک احساسات و اعتقادات انجام میدهد. اگر شما به مداومت تأیید کنید که مثلاً «من میتوانم با حرف زدن دیگران را جذب کنم.»، به همین جمله اعتقاد پیدا میکنید و احساساتتان هم به همین سمت میرود. این ایده توسط محققین نوروپلاستی مطرح شده است که مغز ما در شرایط احساسی شدید، بیشتر از حالت عادی در معرض برنامه ریزی دوباره قرار میگیرد.
4. تجسم فکری می تواند برای موفقیت بسیار کمک کننده باشد
به گفته بودا شما چیزی را که تجسم میکنید، میتوانید خلق کنید. تجسم همچون تصدیق کردن، نورونهای ما را بازسازی نموده و افکار و احساساتی که میخواهیم را جذب میکند. برای اینکه بتوانید به سرعت به شغل، خانه یا رابطهای که به دنبال آن هستید دست پیدا کنید، همان را تجسم کنید. البته شما همچنان میتوانید برای جذب احساسات سالم نیز تلاش کنید. اگر شما سعی کنید همیشه در برابر چالشها با آرامش و مهربانی رفتار کنید، میتوانید این رفتار را در خودتان ایجاد نمایید.
هر روز زمانی را به تجسم انعطاف پذیری احساسی در خودتان یا داشتن باورهای مثبتی که به دنبال آن هستید، اختصاص دهید. با تنها 5 دقیقه تمرین روزانه هم شما میتوانید شروع تغییرات قدرتمند در خودتان را ببینید. خیلیها تصور میکنند با مدیتیشن میتوانند با چالشهای زندگی خود رو به رو شوند. البته تصور آنها کاملاً درست است و نمیتواند قدرت آن را نادیده گرفت.
مدیتیشن در بیرون کشیدن شما از جریانات چالش برانگیز میتواند خیلی موثر عمل کند. اما شما میتوانید در کنار آن با استفاده از ابزارهای جدید، قایقی برای خود بسازید تا بدون اینکه خیس شوید در راستای این جریانات حرکت کنید. فراموش نکنید که برای هر کاری داشتن صبر یک امر ضروری است.
گاهی شاید برای اینکه بتوانید روی نورونهای عصبی خود کنترل پیدا کنید، لازم باشد تمام عمر خود را تلاش کنید. پس به صورت متداوم و با مهارت بالا در این راه تلاش کنید تا به هدف خود دست پیدا کنید. صبور باشید، شما به چیزی که به دنبال آن هستید، دست پیدا خواهید کرد.
داشتن یک ذهنیت درست برای ساخت تجربهای از زندگی که با پذیرش همه اتفاقات غیرقابل پیشبینی آن، شما را به موفقیت برساند، چهقدر برای شما حائز اهمیت است؟ اگر علاقهمند هستید در خصوص راهنمایی که شما را برای تجربه یک زندگی موفق آماده میکند، بیشتر بدانید، مطالعه مقاله معرفی دوره شگفت انگیز پاراسل زندگی را از دست ندهید.
پاسخ به نظر