جهت مشاهده کامل ویدئو و کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک نمایید
خلاصه ای از مقاله
برای رسیدن به موفقیت باید تلاشهای زیادی نمود و سختیهای زیادی را تحمل کرد ولی با رسیدن به قله موفقیت کار تمام نمیشود و باید مسیر جدیدی را پیمود. موفقیت مهم میباشد ولی بر روی قله موفقیت ماندن مهمتر میباشد و برای این کار باید همچنان تمرکز خود را بر روی هدف حفظ کنید و با به روز نمودن اطلاعاتتان به موفقیتهای بیشتر دست یابید.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- علت شکست افراد موفق بعد از اولین دستاورد
- برای آموزش دادن به افراد، به مقدار کافی اطلاعات و دستآورد کسب نمایید
- قانون 20-80 را در نظر داشته باشید
- مسیر مشخصی را برای دستیابی به اهداف خود قرار دهید
- اطلاعات خود را به روز نمایید
- هنگام دستیابی به اهداف خود شکرگزار باشید
علت شکست افراد موفق بعد از اولین دستاورد
دوست خوبم در این مقاله میخواهم در مورد موضوعی صحبت کنم که میتوانم به جرأت به شما بگویم که در وب فارسی و در بین سخنرانانی که فارسی صحبت میکنند، کمتر به آن اشاره شده یا شاید اصلاً در مورد آن بحث نشده است، به همین علت این موضوع خیلی مهم است، دوست دارم که تا آخر این مطلب به دقت توجه کنید و بتوانید به نکاتی که به شما میگویم، فکر کنید و در زندگیتان به کار ببرید، سوال این است که چرا افراد موفق بعد از اینکه چند موفقیت به دست میآورند، میسوزند و دیگر روی خط موفقیت نیستند، مثلاً اگر دقت کنید بازیگرها، نویسندهها و ورزشکارها بعد از بدست آوردن یک سری از موفقیتها، میتوانم بگویم که شصت الی هفتاد درصدشان دیگر اصلاً روی بورس نیستند یا به اصطلاح خود ما دیگر بر روی خط برد نیستند. خوب چرا این اتفاق میافتد؟ موضوع بحث ما این است، اگر شما انسان موفقی هستید و پیش خودتان فکر میکنید که موفق هستید و به خواستهها و اهدافتان رسیدید، این مطلب دقیقاً متعلق به شما است، که چرا در آینده ممکن است از روی برد یا موفقیت خارج شوید و اینکه چه کاری نباید انجام دهید که به آن شکل نیافتید؟ مورد دوم هم اینکه اگر هنوز انسان موفقی نیستید و در روند خلق اهدافتان هستید یا قرار است که به اهدافتان برسید و موفق شوید خوب این مطلب خیلی میتواند برایتان مفید باشد، چون در آیندهای نزدیک با این مشکل روبهرو میشوید، من اعتقاد دارم هر انسانی که رویایی در ذهنش داشته باشد میتواند آن را بسازد. خوب داستان از آنجایی شروع میشود که یک سری دستاوردها و موفقیتهایی به دست میآورید، شایددر فروش، تحصیل، کار یا در رتبهای که در شرکت دارید ولی بعد از مدتی خودتان را جلوی آینه میبینید و میگویید چرا من مثل سابق نمیتوانم آدم موفقی باشم؟ یا چرا دیگر خبری از آن فروشهای میلیونی نیست؟ دلیلش را در ادامه با هم بررسی میکنیم.
مقاله پیشنهادی: موفقیت واقعی به چه معنا است؟
برای آموزش دادن به افراد، به مقدار کافی اطلاعات و دستآورد کسب نمایید
نکته اول که حائز اهمیت است، این که آدمهای اطرافتان در کار و رشتهای که موفق شدید از شما سوال میپرسند و کمک میگیرند. چرا؟ چون در همان شاخهای که مثلاً میتواند ورزشی، تحصیلی، کار، فروشندگی یا هر چیز دیگری موفق شدید، آدمهای زیادی به سمت شما میآیند که شما به آنها کمک کنید. شما هم به این دلیل که میدانید آدم موفقی هستید و یکی از ویژگیهای بارز یک آدم موفق و خوشبخت این است که به بقیه کمک کنند و شما هم به آنها کمک میکنید، ولی یک نکته ریز اینجا وجود دارد شما چند ساعت در روز وقت دارید؟ کمی فکر کنید، شاید هشت یا ده ساعت وقت داشته باشید، ولی تعداد افرادی که از شما کمک میخواهند خیلی زیاد هستند، نمی دانم تا الآن کسب و کار اینترنتی داشتید یا با آدمهایی توی اینترنت برخوردی داشتید که با آنها بخواهید تجارت کنید؟ تعداد خیلی زیاد است، مثلاً چندین هزار نفر میشود، حالا به این شکل تجسم کنید، من در زمینههای مختلف کار کردم، تجربه دارم و کارهای موفقی هم دارم، از زمینه نویسندگی، کارگردانی آموزش سینما، سخنرانی، کتابهای موفقیت، فروش انواع تولیدات مختلف در وبسایتهای amazon و .ebay فرض کنید هر کسی در مورد این موضوعات از من سئوال بپرسد، مثلاً در نظر بگیرید اگر هفتهای پنج نفر در مورد هر موضوعی بخواهند از من سئوال کنند من حداقل هفتهای چهل در خواست دارم که از من کمک میخواهند و سوال دارند.
سوالها را ببینید: من در آمازون میخواهم شروع به کار کنم، برای فروش باید چه کار کنم؟ من این فیلمنامه و فلان موضوع را دارم میخواهم به فستیوال بفرستم باید چه کار کنم؟ به عنوان کارگردان چه پیشنهادی به من میکنید؟ اگر بخواهم در جشنوارههای مختلف فیلم شرکت کنم اولین قدم چیست؟ با چه کسانی باید ارتباط برقرار کنم؟ سوالات بینهایت زیادی که نمیتوانید حتی تصور کنید، خوب اگر محاسبه ساده کنید به یک فرمول ساده نیاز دارید تا بفهمید که روزانه و ماهانه چقدر از من سوال میشود و من هم اگر بخواهم به همه اینها پاسخ بدهم چقدر باید زمان بگذارم. البته اگر یک پاسخ سرسری هم به آنها بدهم حداقل هفتهای چهل ساعت باید به آنها پاسخ بدهم که فلان کار را باید بکنند یا خیر. فلان کار را مرحله به مرحله انجام بدهند ولی من در هفته چند ساعت وقت دارم؟ حالا نکته اینکه خود را جای من قرار دهید، یعنی مثال را تغییر دهید، شما مثلاً نویسنده، ورزشکار و بدمینتون باز حرفهای موفقی هستید. افراد مختلفی در مورد مسابقات، رژیم غذایی، چیزهای مختلف از شما سوال میپرسند: چند ساعت در طول هفته وقت دارید که به آنها کمک کنید؟ ببینید دوست من شما به یک دلیل فقط موفق شدید، تنها دلیل موفقیت شما این است که روی موضوعی که میخواستید و هدفی که داشتید تمرکز کردید و رسیدید. مثلاً یک ورزشکاری هستید، من مطمئنم که اگر واقعا به هدفتان رسیدید پس برایش تلاش کردید، ساعتهای زیادی ورزش کردید رژیم سخت غذایی داشتید، الآن اگر بخواهید، دوباره به نتیجه موفقی برسید. همانطور که بارها و بارها گفتم باید همان راه را بروید، باید راهی که با آن موفق شدید بروید، خوب شما برای موفق شدن، زمان زیادی گذاشتید، کارهای زیادی کردید پس الآن زمانی که به پنجاه یا صد نفر کمک میکنید، یا اصلاً این ذهنیت را پیدا میکنید باید جواب همه سوالات را بدهید و به همه کمک کنید، خوب من به شما میگویم که راهی که دارید طی میکنید یک راه نزولی است و شاید دیگر به دستاوردهای قبلی خود نرسید، مثل خیلی از ورزشکارها که متأسفانه وقتی که به اولین قهرمانی میرسند، شروع به یاددادن آن رشته ورزشی میکنند .
قانون 20-80 را در نظر داشته باشید
دوست خوبم من زمانی که کیک بوکسینگ حرفهای انجام میدادم و در مسابقات آسیایی شرکت میکردم. این را کامل درک میکنم وقتی که یک یا دو مسابقه میروید، این احساس به شما دست میدهد که الآن میتوانید به بقیه یاد دهید، هیچ اشکالی هم ندارد ولی این شما را از هدفتان دور میکند، چون هدف شما شاید مربیگری نبود آن هم در آن زمانی که شما میتوانید خودتان هنوز آن رشته ورزشی را انجام دهید، مدالهای دیگری بگیرید، در مسابقات بهتری بروید ولی وارد مربیگری میشوید و همین یک روال نزولی پیدا میکند که سال دیگر که در مسابقات شرکت میکنید و نمیتوانید مقام خوبی بدست بیاورید. این فقط به همین دلیل است، یادتان باشد شما نمیتوانید به همه آدمهای دنیا کمک کنید، این غیر ممکن است. چه از لحاظ منطقی چه احساسی اگر به این فکر کنید، دارید به خودتان ضربه میزنید، چون اول خودتان و بعد اهدافتان مهم است، اگر به اهداف خودتان رسیدید و اگر به دیگران کمک کردید عالی است، به شما تبریک میگویم چون واقعاً انسان ارزشمندی هستید که به بقیه هم اهمیت میدهید و دوست دارید بقیه هم پیشرفت کنند ولی نکته اینکه اگر خودتان به اهدافتان نرسید کمکم افسرده و سرخورده میشوید و نه تنها به بقیه دیگر نمیتوانید. کمک کنید که زندگی خودتان هم دچار سراشیبی میشود. پس نکتهای که باید در نظر بگیرید، باید لیستی از افرادی که واقعاً در زندگی برایتان مهم هستند، حالا این میتواند دوستان یا خانواده یا حتی مشتریهای شما باشند. یک لیستی از آنها تهیه کنید که من به جرأت به شما میگویم که طبق قانون 80-20 فقط بیست در صد از آنها هشتاد درصد نقش اصلی را دارند، از شما میخواهم که به این جمله خوب فکر کنید، بیست درصد افراد در زندگی در هشتاد درصد امور زندگی دخالت دارند، شما باید به همین بیست درصد تمرکز کنید، پس اول به خود و دوم به آن بیست درصد کمک کنید و اگر هم وقت اضافی داشتید به هشتاد درصد بقیه هم کمک کنید.
مقاله پیشنهادی: قانون 8020 برای بهبود بهره وری و مدیریت زمان
مسیر مشخصی را برای دستیابی به اهداف خود قرار دهید
نکته دوم، نکته جالبی است، شما موفق شدید و من به شما تبریک میگویم، اما باید یک نکته خیلی مهم را در نظر داشته باشید، بعد از اینکه اولین موفقیت را به دست میآورید. پیشنهادهایی که به شما در آن رشته کاری به شما میشود بسیار زیاد است، اگر ورزشکار هستید تیمهای مختلفی به سراغتان میآیند، اگر بازیگر هستید کارگردانهای مختلفی به سراغتان میآیند، حالا کدام را باید انتخاب کنید، حالا بگذارید یک تجربه شخصی از زندگیام را به شما بگویم. من زمانی که یکی از فیلمهای کوتاهم را اکران میکنم بعد از اینکه موفق میشود و در فستیوالها جایزه میگیرد، باورتان نمیشود که تعداد پیشنهادهایی که به من داده میشود ده یا بیست برابر میشود و همینطور در مورد دورههای آموزشی که میسازم، بعد از اینکه یکی دو تا مشخص میشود. تعداد پیشنهادی که فلان دوره را بسازید یا فلان کار را انجام بدهید خیلی زیاد میشود، نکته دیگر مثلا من دو الی سه تا از محصولاتی که در آمازون فروش خوبی داشتند و بازدید بالایی گرفتند، حالا کسانی که تولیدکننده هستند و محصولاتی به بازار میدهند با من تماس گرفتند که محصولات ما را هم اضافه کنید، اما آیا میدانید نکته چیست؟ زمانی که شما اولین و دومین موفقیت را به دست میآورید، باید خیلی هوشمندانه انتخاب کنید، چون همانطور که به شما گفتم زمانی باز دوباره به موفقیت میرسید که دقیقاً روی همان چیزی که میخواهید تمرکز کنید، ده یا بیست کار را نمیتوانید با هم انجام بدهید، برای ده تا تیم نمیتوانید بدمینتون بازی کنید، صد تا محصول را با هم نمیشود که بفروشید، ده تا کتاب را با هم نمیتوانید بنویسید، به این نکته باید توجه کنید و درک کنید اگر میخواهید موفق شوید باید با گارد خاصی حرکت کنید که بدانید به کجا به چه سمتی با چه تیمی کار کنید تا موفق شوید.
همه افراد موفق یکی از دلایل موفقیتشان را همین نکته عنوان میکنند که پس از تعیین هدف برای آنها برنامهریزی دارند. به طور مثال شما نیز میتوانید هدفهایتان را روی یک برگه کاغذ یادداشت کنید. شاید احساس کنید این کار زمانبر است. اما نتایجی که به دنبال آن حاصل میشود ارزشی چند برابر خواهد داشت. پس از نوشتن آنها با توجه به قانون هشتاد بیست، موارد مهمتر را مشخص کنید و زمان را صرف همین کارهای مهم کنید.
اطلاعات خود را به روز نمایید
نکته سوم، فراموش کردن یادگیری، این نکته خیلی مهم است و اگر به آن توجه نکنید نمیتوانید موفق عمل کنید. بگذارید یک داستان برای شما بگویم، چندین سال پیش من با گروهی که برای فیلمسازی کار میکردم بین آنها یک آدم بیست و هفت یا هشت ساله هندی بود که در زمینه فیلمبرداری و دوربینها خیلی خوب بود، با همه دوربینها آشنا بود و خیلی خوب کار میکرد، که من حاضر شدم بیشتر از آن چیزی که باید پرداخت کنم که بتواند سر پروژه من حاضر شده و به من کمک کند زیرا پروژههای خیلی زیادی داشت و وقتش کم بود و تمایل هم نداشت به اینکه کارش را زیاد کند، ولی خوب من متقاعدش کردم که سر فیلمبرداری پروژه من بیاید، نکته اینجا بود من خیلی راضی بودم و خوب تموم شد، شش ماه بعد برای یک پروژهای که برای یک ویدئو تبلیغاتی بود، با او تماس گرفتم که با من کار کند ولی این بار در کمال ناباوری به او گفتم که دیگر مناسب نیست که با تیم من کار کند، میدانید چرا؟ چون در طول همین فاصله کوتاه شش ماه دوربینهایی در بازار آمده بود. من علاقه خاصی داشتم که با آنها کار کنم ولی این دوست ما هرگز نمیدانست که این دوربینها ساخته شده و به بازار آمده بودند. زیرا بازار را چک نمیکرد، چه برسد به اینکه با آنها کار کند یا تجربهای به دست بیاورد. به همین سادگی از لیست تیم فیلمبرداری من حذف شد و به این علت یادگیری و به روز بودن خیلی مهم است، زمانی که اولین و دومین قدم موفقیت را به دست میآورید باید توجه کنید اگر خودتان را به روز نکنید، آپدیت نکنید به راحتی کنار زده میشوید. کسانی هستند کتابهای مختلفی چاپ میکنند و فروش خیلی بالایی بدست میآورند، ولی بعد از یکی دو سال کتابهایشان حذف میشود، آنها هم دیگر محصول یا کتابی ندارند یا آن کتاب را به روزش نکردند، مطمئنم تا الآن با نرمافزارهای کامپیوتری مثلاً فتوشاپ کار کردید، فکر کنم تا الآن پنجاه، شصت نسخه از فتوشاپ بیرون آمده باشد، چرا هر روز آپدیت میشود و مدام به روز رسانی میکنند؟! چون دنیا دنیای پیشرفت است، شما در هر زمینهای به موفقیت رسیدید باید خودتان را به روز کنید، باید این باور را داشته باشید که زمانی از روز را برای اینکه چیزهای جدیدی یاد بگیرید، کتابهای جدید بخوانید، سمینار بروید، بگذارید و هزینه همه این موارد را پرداخت کنید تا در آیندهای نزدیک هم بتوانید موفقتر عمل کنید.
هنگام دستیابی به اهداف خود شکرگزار باشید
نکته آخر، جشن گرفتن را فراموش نکنید، زمانی که شما به موفقیت میرسید باید این را جزو روند خلق هدفتان بدانید، باید جشن بگیرید و خودتان را خوشحال کنید، راهش را پیدا کنید. خودتان را بهتر بشناسید که با چه چیزی خوشحال میشوید، و با چه چیزی احساس میکنید که یک قدم به هدفتان نزدیک شدید و یک مرحله پیشرفت کردید و به سطح بالاتری رسیدید. این جشن گرفتن میتواند خریدن یک کادوی خوب برای خودتان، خرید ماشین یا لباس خوب برای خود، مهمانی گرفتن، شام دادن به دوستان خود و هر چیزی میتواند باشد، این بستگی به اخلاق خودتان دارد، اما یادتان نرود و نگذارید که موفقیتها برایتان عادی شوند، اگر موفقیتها برای شما عادی شدند مثلاً اگر پیش خودتان هر روز یک میلیون فروش داشتید. بعد از دو ماه خوب بگویید خوب این که عادی است که من روزی یک میلیون میفروشم و جشن گرفتن ندارد، خوشحالی کردن ندارد، اگر شکرگذار آن نباشید به همین راحتی از دستش میدهید. دوست خوبم امیدوارم همه این نکات را مد نظر قرار بدهید چون زمانی که به موفقیت میرسید خیلی خوب است و من به شما تبریک میگویم. اگر انسان موفقی هستید اگر به اهداف و رویاهایتان رسیدید اما مهمتر از رسیدن به هدف این است که آن هدف و موفقیت را بتوانید نگه دارید، شما زمانی که قهرمان جهان میشوید باید به دنبال این باشید که آن قهرمانی و رکورد را چگونه به دست بگیرید. آن را به مدت طولانیتری در دست داشته باشید. مثلاً در کارتان زمانی که مدیر یک شرکتی میشوید، اگر این اصول را اجرا نکنید بعد از دو سال کنار گذاشته میشوید، خیلی از مدیرهایی هستند که در شرکتهای بزرگ دنیا وارد میشوند و بعد از یکی دو سال یا حتی شش ماه اخراج شده یا پستشان عوض میشود به این علت که این نکات را توجه نکردند، همیشه خودشان را برای رسیدن به هدفشان آماده کردند، اما نکته حالا به هدفتان رسیدید حالا باید چه کاری کنید؟ اگر نقشهای نداشته باشید برای اینکه پیروز شوید و پیروز بمانید در اصل نقشهای دارید که آن چیزی که دارید را از دست بدهید .
با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشترین بهره را از مطالب مقاله چرا افراد موفق بعد از اولین دستاورد، احتمال شکست بالایی دارند؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
موفقیت شما روزافزون
حسین عزت خواه، مدرس موفقیت و کارآفرین
تا به حال به خرید محصولات فیزیکی از کارخانه های چینی با قیمت بسیار مناسب و فروش آن در یک مارکت پلیس بزرگ و جهانی مانند آمازون فکر کرده اید؟ بیزینسی که با آزادی از المان زمان و مکان مسیر یک کسب درآمد 24 ساعته و دلاری را برای شما فراهم می کند. هر چند کار آسانی به نظر نمی رسد اما اگر راهنمای جامع و گام به گام در این خصوص وجود داشته باشد، مسیر خیلی آسان تر و سریع تر طی می شود. تماشای ویدیوهای معرفی بیزینس آمازون شاید نقطه عطف زندگی و کسب و کار شما باشد. پس این پیشنهاد را از دست ندهید.
پاسخ به نظر