جهت مشاهده کامل ویدئو و کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک نمایید
خلاصه ای از مقاله
قبل لز شروع هر کاری ابتدا کمی در مورد مسیر و اهدافتان خیالپردازی کنید چرا که دقیقاً در حین تخیل کردن، ناخواسته مسیر برای شما روشن میشود و شما از قسمت لذتبخش ماجرا کار را آغاز میکنید. قسمتی که برای شما پایان کار خواهد بود. قسمتی که در آن میتوانید نتیجه کارهای خود را ببینید. پس شما میتوانید از قسمت آخر کار، یعنی تخیل کردن شروع کنید.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- نقش تخیل در رسیدن به موفقیت
- رمز موفقیت چیست؟
- دایره ارتباطی خود را قوی تر کنید
- ایده موفقیت در استارت آپ
نقش تخیل در رسیدن به موفقیت
دوستان شما باید مجموعه این احساسات را ادامه دهید. ساعتها به آن فکر کنید. چرا که دقیقاً در حین تخیل کردن، ناخواسته مسیر برای شما روشن میشود و شما از قسمت لذتبخش ماجرا کار را آغاز میکنید. قسمتی که برای شما پایان کار خواهد بود. قسمتی که در آن میتوانید نتیجه کارهای خود را ببینید. این خیلی خوب است. پس شما میتوانید از قسمت آخر کار، یعنی تخیل کردن شروع کنید. زمانی که کاری به شدت سخت و دور به نظر میرسد شما میتوانید کمی به عقب رفته و ببینید که در انتها چه خبر است. یک سال دیگر چه خبر است؟
یک مثال دیگر این است که فرض کنید شما میخواهید کسبوکار آمازون یا هر کسبوکار آنلاین دیگری را شروع کنید و این کار برای شما سخت است. چرا سخت است؟ به این دلیل که شما تا دیروز شغلی را داشتید که با فیزیک شما سر و کار داشته است. یعنی شما باید به محل کار رفته و کار خود را انجام میدادید. شاید هم صاحب یک مغازه بودید و فروش سنتی داشتید و بهطور کلی از حال و هوای کسب و کارهای آنلاین دور بودید. در نتیجه، قبول این موضوع که بتوانید از یک کامپیوتر و از طریق اینترنت کسب درآمد کنید برایتان کمی سخت است. در این حالت نیز شما دوباره باید به سراغ انتهای کار بروید. شما تصور کنید هر بار که حساب بانکی خود را چک میکنید، میبینید که یکسری تراکنش مالی صورت گرفته است. شما حساب آمازون خود را چک میکنید و میبینید که 300 دلار فروختهاید. آن هم دقیقاً در زمانی که خواب بودهاید. سپس زمانی که بیدار میشوید و چشمان خود را باز میکنید، هر ساعت به سراغ حساب خود میروید تا ببینید که چقدر فروشتان بیشتر شده است. 300 دلار؟ 320 دلار؟ 340 دلار؟ 350؟ ناگهان خواهید دید که مرز 400 دلار را نیز شکستید. همین به شما اشتیاق میدهد. تنها کمی در اینباره فکر کنید که شما میتوانید از زمان و مکان جدا شوید و یک بیزینس آنلاین بسازید. این رویا امکانپذیر است. پس شما در این باره تخیل میکنید.
مقاله پیشنهادی: قدرت تصویر سازی ذهنی
رمز موفقیت چیست؟
زمانی که به خوبی درباره آن تخیل کردید، به شما پیشنهاد میکنیم که حتماً تخیل خود را روی کاغذ بنویسید و زیر آن تاریخ بزنید. باور کنید زمانی که به آن رسیدید خیلی برایتان شیرین خواهد بود و حتی حاضر خواهید بود کاغذهایی که روی آن نوشتهاید را قاب کرده و روی دیوار اتاق خود بزنید. آن کاغذ برای شما مهمتر از مدرک دانشگاهیتان یا مدرک دکتری شما میباشد. این کاری که به شما میگویم را حتماً انجام دهید. آنها را مرتباً نوشته و زیر آنها تاریخ زده و امضا کنید. شما قرار است آنها را ببینید و یکی دو سال دیگر آنها را لمس کنید. پس برایتان محترم است. برای آنها ارزش قائل شوید. سپس یک قدم به عقب بروید. با خودتان بگویید که برای مثال من جنس هشتم خود را انتخاب کرده و در آمازون به فروش میرسانم. توصیف کنید که چه میزان فروش دارید، استراتژی شما در آن لحظه چه بوده است، با چه موارد و چالشهایی مواجهه شده و تا چه میزان از دایره امن ذهن خود بیرون آمدهاید. محصول پنجم، دوم، اول و غیره. از خودتان بپرسید که برای شروع در ابتدا چه کاری را انجام دادهاید؟ کتابی را خواندهاید؟ در دورهای شرکت نمودهاید؟ با 3 نفر از دوستان خود که در آمازون فروشنده هستند صحبت کردهاید؟ در یوتیوب درباره آن سرچ کردهاید؟ قدمبهقدم بهدنبال آن گشتهاید؟ دقیقاً مثل کسی که یک نقشه پیدا میکند و آن نقشه به زبان رومی است. فرد شروع به پیدا کردن معنی کلمات در دیکشنری و نوشتن آن معانی زیر هر کلمه در نقشه میکند. بدین ترتیب میتواند بفهمد که آن کد چیست. آیا برای شما هم به همین شکل بوده است؟ کسبوکاری مثل آمازون، بیتکوین، اسکات مارکت به این شکل است. اما شما رمز آن را شکسته و یاد میگیرید. پس قسمت دوم خیلی میتواند به شما کمک کند. شما میتوانید از آخر شروع کنید که برایتان لذتبخشتر نیز باشد.
مقاله پیشنهادی: رمز موفقیت انسان های بزرگ
دایره ارتباطی خود را قوی تر کنید
اکنون به مورد سوم میرسیم. دوستان لازم است که شما با محیط اطراف خود در ارتباط باشید و آدمهایی را پیدا کنید که با شما هم قدم هستند. برای مثال، باشگاه رفتن برای بدنسازی برای خیلی از افراد سخت است. چرا که شاید ورزش خستهکنندهای باشد. شما بهطور مداوم باید وزنههای خشک را بالا و پایین کنید تا یک نتیجهای را در بدن خود ببینید و فعالیت خیلی زیادی در این ورزش نخواهید داشت. بهترین کار این است که فردی را پیدا کنید تا با شما به باشگاه بیاید. شما باید یک شریک و هم قدم پیدا کرده و با او به جلو بروید. در بیزینس نیز میتواند به همین شکل باشد. در هر کار دیگری مثل مسافرت خیلی لذتبخشتر است که شما با دو نفر از دوستان خود به سفر بروید تا این کار را به تنهایی انجام دهید. یک اما در این میان وجود دارد. اگر قصد دارید استارتآپی را داشته باشید، بنا بر تجربه سختی من، اگر روحیه خیلی قوی دارید میتوانید بهدنبال شریک بگردید. یعنی شما کسی باشید که زمانی که از کوه بالا میروید اگر دیدید همه همراهانتان به عقب برگشتند، ناامید نشوید و به جلو بروید. اما اگر روحیه ضعیفی دارید و زمانی که دیدید دو نفر برگشتند شما نیز حتی زودتر از آنها برمیگردید، از همان ابتدا یاد بگیرید که تنها به جلو بروید. من شخصاً در بیشتر کارهایی که در آنها موفق شدهام به شدت تنها بودهام، به این علت که کسانی که در حال شروع کردن یک مسیر جدید هستند در یک جایی از یکدیگر جدا میشوند. از یک جایی بنا بر دلایل مختلف نمیتوانند با یکدیگر ادامه دهند. ممکن است به خاطر داشتن باورها متفاوت، لایف استایل یا شرایط متفاوت باشد.
مقاله پیشنهادی: آثار مخرب انجام دادن کارها در دقایق پایانی | عزت خواه دات کام
ایده موفقیت در استارت آپ
زمانی که شما استارتآپی را شروع کرده و میخواهید کسبوکاری را شروع نمایید در ابتدای کار در آن هیچ پولی وجود ندارد. در شش ماه اول شما میتوانید به شدت، قوی کار کنید. چرا که شما نیازی به پول برای اجاره خانه، غذا و غیره ندارید و پول مورد نیاز برای تمامی این موارد را در اختیار دارید و با قدرت روی یک ایده کار میکنید تا آن را به یک کمپانی خوب تبدیل کنید. حال دوستتان که در گاراژ شما در کنارتان کار میکند، مثل استیو جابز، بیل گیتس و جف بزوس، میتواند در سه ماه این مسیر را طی کند. چرا که او دیگر برای ماه چهارم پولی نداشته و باید برای پرداخت اجاره خانه خود به سر کار برود. پس کمتر از شما به سرکار آمده و روی ایده مشترکتان کار میکند. چرا که نیاز به پول دارد.
آدمها نیاز دارند که زنده بمانند. آدمهای برای غذا خوردن به پول نیاز دارند. در نتیجه زمانی که این المانها و فاکتورها را نداشته باشند، مغزشان نمیتواند به خوبی کار کند تا از نظر فکری روی یک ایده سرمایهگذاری کنند. آنگاه چه اتفاقی میافتد؟ او حجم کار خود را کم میکند. در نتیجه شما میبینید که روزی 16 ساعت در حال کار کردن هستید اما او تنها 4 ساعت کار میکند. کمکم شما به مشکل برمیخورید. به مرور از هم جدا میشوید و شما میگویید 80 درصد از کمپانی متعلق به من است و 20 درصد به او. چرا که او زمان کمتری را صرف میکند. اما او در جواب به شما میگوید که ما از ابتدا با هم کار کردهایم و هر چیزی که داریم با هم بوده و باید نصف شود. در نتیجه با هم به اختلاف خورده و از یکدیگر جدا میشوید و کل استارتآپ شما شکست میخورد. پس چه بسا بهتر است اگر طرف مقابل هم استایل شما نیست، از همان ابتدا به تنهایی به جلو بروید. حال میتوانید در بعضی از قسمتها برونسپاری کنید. در دوره پاراسل زندگی در اینباره به شدت توضیح داده شده است. اینکه شما به چه شکلی میتوانید برونسپاری کنید تا در نهایت یک استارآپ را بسازید. در همان بحث باشگاه رفتن اگر دیدید زمانی که دوستتان دو روز به هر دلیلی نیامد، شما نیز به باشگاه نمیروید، بهتر است که از همان ابتدا به تنهایی بروید.
شغل ایدهآل شما باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ آزادی از المان زمان و مکان برای شغلی که انتخاب میکنید، چقدر اهمیت دارد؟ شروع بیزینسهای آنلاین آن هم در یک مارکت پلیس جهانی، یکی از شغلهای محبوب جهان است چون فرد را محدود به زمان و مکان خاصی نمیکند و زمینه کسب درآمد دلاری را فراهم میکند. جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص کسب و کار بزرگ و پرسود آمازون، پیشنهاد ما مشاهده ویدیوی معرفی این بیزینس است.
پاسخ به نظر