خلاصه ای از مقاله
صبر داشتن، یکی از رموز موفقیت افارد موفق می باشد. آنها با هر شکستی روحیه خود را نمی بازند و از آن شکست درس می گیرند و محکم تر مسیر خود را ادامه می دهند. برای رسیدن به موفقیت ابتدا باید طرز فکر درستی نسبت به شکست های خود داشته باشیم و با صبر در مسیر گام براریم.
آنچه در این مقاله می خوانید:
چگونه در مسیر رسیدن به هدف خود صبور باشیم؟
در این مقاله قصد داریم به موضوعی بپردازیم که اهمیت زیادی در عرصه موفقیت دارد. طرز فکر خود را به چه شکلی بسازیم که برای رسیدن به هدفها و آرزوهایمان به اندازه کافی صبور باشیم. همه کسانی که در زندگی خود هدف، رویا و آرزویی دارند و در مسیر موفقیت قدم بر میدارند، بعد از گذشت مدتی که بر روی خودشان و رشد شخصیشان کار کردند، به مشکل بر میخورند. دلیل این مسأله این است که آنها به اندازه کافی صبور نیستند.
فاکتورهای رسیدن به هدف چیست؟
نتیجه تحقیقات نشان میدهد که بیش از 65 درصد کسانی که برای یک هدف میجنگند، در نیمههای راه از خودشان میپرسند: «چرا به هدف نمیرسم؟» همین موضوع باعث میشود که از خواسته خودشان دست بکشند، هدفشان را فراموش کنند یا حتی استاندارهای خود را عوض کنند، یعنی به سطح پایینتری رو بیاورند یا مسیر خود را به کلی عوض کنند و به سراغ راه دیگری بروند.
واقعیت این است مسیری که آنها انتخاب کرده بودند مشکلی نداشته است، در عوض طرز فکر آنها اشتباه بوده است. به این خاطر که وقتی وارد مسیر، شغل و راه دیگری میشوند، دوباره همین اتفاق میافتد. بعد از مدتی با خودشان میگویند: «من که نتیجهای نمیگیرم، پس مسلماً این کار خوب نیست.» بنابراین به سراغ شغل سوم میروند و الی آخر. موضوع این مقاله نیز دقیقاً همین است که به چه شکلی باید صبور باشیم. در این رابطه، 2 روش به شما معرفی خواهیم کرد.
1. به جای تمرکز بر نتیجه، به کارها فکر کنید
مثلاً اگر قرار است نویسنده شوید و بهترین و پرفروشترین کتاب دنیا را بنویسید، تمرکز خود را روی پرفروش ترین رمان قرار ندهید بلکه بر فعالیت نوشتن تمرکز کنید. در این مورد از خودتان بپرسید «چند دقیقه یا چند ساعت از روز را در حال نوشتن هستم؟» 10 دقیقه، 20 دقیقه. آیا اصلاً فعالیت نوشتن را انجام میدهید یا خیر.
خیلی از افراد با خودشان میگویند: «وقتی شرایط به همان شکلی شد که میخواهم، شروع به نوشتن میکنم، چون میخواهم کارم را بسیار قوی آغاز کنم.» در این طرز تفکر، افراد تمرکز خود را روی نتیجه، یعنی تبدیل شدن به بهترین نویسنده، آشپز، ورزشکار یا بازیکن قرار میدهند. این در حالی است که باید بر روی تکتک کارهایی متمرکز شوند که آنها را به رویای اصلیشان میرسانند.
- آیا از خودتان راضی هستید؟
بسیاری از افراد را میبینیم که از زاویه دید افراد دیگر جامعه، در کار خود بسیار موفق هستند اما زمانی که از آنها میپرسید آیا خوشحال هستند در جواب میگویند: «خیر». این افراد، به هیچ وجه از دستاورد خودشان راضی نیستند. آیا میدانید دلیل این مسأله چیست؟ علت این است که آنها فقط بر روی هدف تمرکز کردهاند.
یکی از نکات مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که هر ثانیه، ساعت یا روزی که در حال نزدیک شدن به رویای خود هستید، در واقع جزء رویای شما به حساب میآید. اگر بر روی مسیر خود تمرکز نکرده باشید و از آن لذت نبرده باشید، آن لحظات را از دست دادهاید، به این خاطر که قرار است رویای شما لذت بخش باشد. چه بسا که 99 درصد از لذت آن، در همین مسیری است که برای رسیدن به هدف طی میکنید.
- آیا شکست را باید به منزله کسب تجربه دانست؟
مدتی پیش یکی از همراهان عزت خواه دات کام، زیر یکی از پستهای اینستاگرام، با مفهوم شکست خود را به منزله تجربه تلقی کنید، کامنت گذاشته بود که: « آقای عزت خواه، چرا مردم را به سمتی هدایت میکنید که شکست را راحت بپذیرند و آن را به عنوان بخشی از مسیر خود در نظر بگیرند؟» فراموش نکنید که در دنیا هیچ بیزینس من وجود ندارد که تمام زندگی خود را خوب و بدون شکست انجام داده و همیشه نتیجه مثبت به دست آورده باشد.
اگر با چنین کسی مواجه شدید، مطمئن باشید که بخشی از اطلاعات زندگی کاری خود را فیلتر کرده و به شما نگفته است و شما را فقط در جریان بخشهای خوب آن قرار داده است. او احتمالاً به شما گفته است که به هر کاری دست می زند، نتیجه خوبی میگیرد. مطمئناً این طور نیست. در مسیری که تا رسیدن به هدف طی میکنید، دو موضوع وجود دارد که باید به آن دقت کنید: اول این که وقتی به نتیجه دلخواه نرسیدید، میتوانید نام آن را شکست بگذارید یا عنوان تجربه به آن اطلاق کنید. شکست، همانند نقطهای در انتهای خط برای شما خواهد بود.
در مقابل، تجربه یعنی شروع دوباره اما این بار با قدرت بیشتر. در این نگرش، اگرچه به نتیجه دلخواه نرسیدهاید اما تجربهای کسب کردهاید که به شما کمک میکند مسیر خود را بهتر از قبل طی کنید. در بسیاری از مواقع، رویاها آرزوها و اهدافی در سر داریم که اصلاً نمیدانیم به چه شکل باید به آنها برسیم و وقتی هم که به آنها رسیدیم، نمیدانیم به چه شکلی درخواهند آمد. مثلاً ادیسون نمیدانست وقتی وسیلهای را اختراع میکند، بعدها به چه شکلی درمیآید. مارک زاکربرگ نمیدانست که قرار است فیسبوک به شکل فعلی باشد یا ایلان ماسک تصور نمیکرد که ماشین تسلا به قالبی که امروز میبینیم، در بیاید.
مقاله پیشنهادی: شکست خوردن را هولناک جلوه ندهید
- جزئیات هدف چقدر مهم هستند؟
انسانهای موفق بر روی همه جزئیات هدف خود کار نمیکنند، چون 99 درصد، مسیر است و تنها یک درصد خروجی کار است. حال وقتی تمام تمرکز خود را روی همان یک درصد قرار دهید، مسلماً زود از کار خسته میشوید و برای رسیدن به هدف خود صبور نخواهید بود و دچار افسردگی خواهید شد. به این خاطر که وقتی به 100 درصد نتیجه برسید، لذت آن، تنها چند روز، بیشتر دوام نخواهد داشت.
بعد از آن از خودتان میپرسید: «آیا من 8 یا 10 سال تلاش کردم تا فقط برای همین چند روز خوشحال باشم؟» شاید شما تلاش زیادی میکنید تا ماشینی مثل لامبورگینی بخرید و بعد از دو روز، صندلی آن با یک ماشین معمولی برای شما یکسان خواهد بود. دلیل این مسأله چیست؟ به این خاطر که فقط تمرکز خودتان را روی همان ماشین قرار دادهاید، اما مسیری که برای به دست آوردن پول خرید این اتومبیل طی کردهاید را در نظر نگرفتید و از آن لذتی نبردید. در عوض خودتان را ملزم به رسیدن به آن هدف کردید.
- آیا به تجربیاتی که در مسیر هدف به دست می آورید، توجه می کنید؟
فراموش نکنید که در هر مسیری ممکن است یک تجربه ارزشمند نهفته باشد. گاهی اوقات، هنگامی که کاری را انجام میدهید، ممکن است همان دفعه اول به نتیجه ایدهآل خودتان برسید، گاهی هم در مرتبه پنجم یا دهم. کسی که میخواهد مثلاً در رشته دو و میدانی، رکوردی را جا به جا کند، مسلماً با خودش فکر میکند که باید این مسیر را سریعتر بدود، شاید هم لازم باشد که مدل دویدن خود را تغییر دهد یا کاری را انجام دهد که هیچ کس قبل از آن، چنین کاری را انجام نداده باشد. پس باید بدانید که تعریف شما از اتفاقاتی که در کائنات میافتد، چیست.
آیا آنها را شکست میدانید یا تجربه؟ اگر تجربه است، میتواند برای شما مثبت باشد و اگر شکست باشد، بالطبع برای همه انسانها منفی خواهد بود. پس باید نسبت به نگرش خودتان دقیق باشید. نگرش همان مسأله مهمی است که تعیین میکند آیا لازم است (در مثال دو و میدانی) مسیر دویدن یا مدل آن را تغییر دهید یا قبول کنید که مرتبه بعدی قرار است بهتر عمل کنید. همگی به طرز فکر شما مربوط است.
2. صبوری کردن را یک مهارت تلقی کنید
صبور بودن یکی از مهارتهایی است که باید سعی در یادگیری و تمرین آن داشته باشید. درست مانند زمانی که به باشگاه بدنسازی میروید و بر روی فیزیک و تغذیه خود کار میکنید، صبور بودن هم مهارتی برای رسیدن به موفقیت است. یکی از فرمولهایی که میتواند شما را به یک انسان فوق العاده صبور تبدیل کند این است که عنوان دانشجو یا دانشآموز بر روی خودتان بگذارید.
شاید بپرسید معنی این گفته چیست؟ یعنی در هر زمینهای که فعالیت میکنید اعم از کاری، ورزشی، مدیریت، روابط و غیره، دائماً در حال یادگیری باشید. همچنین لازم است با خودتان فکر کنید کدام 5 مهارت باعث میشود در کاری که انجام میدهید، قویتر باشید و در نتیجه هر روز تمرکز خود را بر آنها قرار دهید.
شاید صبور بودن، یکی از مواردی است که به آن نیاز دارید و باید تمرین کنید. هر چه بیشتر این مهارتها را افزایش دهید، مسلماً در کار خود موفقتر خواهید شد.
- چگونه بفهمیم در این مسیر موفق می شویم؟
حال از کجا باید دانست آیا در مسیری که در آن قدم گذاشتهایم، موفق خواهیم شد یا نه و آیا نتیجه خوبی خواهیم گرفت یا خیر. در جواب این سؤال میتوان یک فرمول ارائه کرد: اگر در مسیری حرکت میکنید که طی آن، هر روز در حال یادگیری مطلب جدیدی هستید، بالطبع اوضاع و شرایط خوبی دارید. در مقابل، اگر روزی رسید که عنوان «استاد» برای خودتان انتخاب کردید، آن روز، پایان موفقیت شما در کار و زندگی خواهد بود.
چون دیگر به دنبال سایر روشها نمیروید و در عوض گارد محکمی در برابر خودتان میگیرید که باعث میشود فکر کنید در یک موضوع خاص، همه اطلاعات لازم را در اختیار دارید. به این ترتیب، دیگر میلی به تغییر دادن خودتان یا یادگیری موضوعات جدید نخواهید داشت. همه این موارد را باید کنار بگذارید.
- آیا لایف استایل شما بر مبنای یادگیری همیشگی طراحی شده است؟
ما همیشه در طول عمر خود، در هر زندگی و لایف استایلی که هستیم، دانشجو محسوب میشویم و باید از این جهت که موضوعی را در خودمان به سمت مثبت تغییر دهیم، افتخار کنیم. به عبارت دیگر هرگز نباید از این که میخواهید بعد از مدتی طولانی، طرز فکر خودتان را تغییر دهید، احساس شرمساری کنید یا تصور کنید که دیگران به چشم یک فرد نادان به شما نگاه خواهند کرد.
در عوض باید به خودتان افتخار کنید، حتی اگر 40 یا 50 سال به شکل دیگری فکر یا زندگی کرده باشید. به این خاطر که دانشجو هستید و هر روز در حال حرکت به سمت جلو میباشید. حتی اگر 100، 200، 10000 یا 100000 کارمند هم که داشته باشید، هنوز دانشجو محسوب میشوید و باید میل به یاد گیری را در خودتان تقویت کنید، حتی اگر قرار باشد مطلب جدیدی را از کسانی که در اطرافتان هستند یا از کتابهایی که میخوانید بیاموزید.
پس هیچ گاه درِ دنیای جدید را به روی ذهن خود نبندید. دنیای ما زمانی زیباتر میشود که همه افراد به تغییر کردن فکر کنند، حتی اگر به اندازه چند سانتی متر، بهتر از روز قبل باشند.
شغل هر فرد، بخش مهمی از زندگی روزانه او را شامل می شود. بنابراین انتخاب شغلی که در کنار درآمدزایی 24 ساعته، شما را از انجام کارهای مورد علاقه تان مانند سفر کردن و... محروم نکند زندگی پربارتر و جذاب تری را برای شما میسازد. پیشنهاد ما به شما برای آشنایی بیشتر با چنین شغلی و راهنمایی که در مسیر فروش تخصصی در آمازون شما را از همه نکات مطلع سازد، تماشای ویدیوهای معرفی این بیزینس غول آسا و جهانی است. همچنین نتایج شگفت انگیز دوره آربی مسیر را بهتر به شما نشان میدهد.
پاسخ به نظر