خلاصهای از مقاله:
خود واقعیمان را چگونه بشناسیم؟ همه به ما میگویند که خودمان باشیم اما اکثر ما نمیدانیم که این حرف چه معنایی دارد. این جمله دو کلمهای معنایی بسیار عمیقتر از آن چیزی دارد که نشان میدهد. خود واقعی ما در اثر تربیت کودکی، فشارهای جامعه و مسائل فرهنگی در زیر ماسکهای مختلف پنهان شده است. در این مقاله به مواردی اشاره می کنیم که به ما کمک میکنند این ماسکها را کنار زده و خودمان باشیم.
آنچه در این مقاله میخوانیم:
- چطور به خود واقعیمان نزدیک شویم؟
- با کودک درون خود آشتی کنید
- با احساسات خود هماهنگ شوید
- به حس درونی خود اعتماد کنید
- نشان دادن خود واقعی هیچ اشکالی ندارد
چطور به خود واقعیمان نزدیک شویم؟
خود واقعی ما همان فردی است که پس از برداشتن تمامی برچسبها و عناوین، قضاوتها و داستانهایی که برای خودمان خلق کردهایم ظاهر میشود؛ وقتی که تمامی ماسکها را کنار میزنیم و در خلوت خود رفتارهایی میکنیم که کسی نمیتواند ببیند.
درست است که ما خود را بهتر از هر کس دیگری میشناسیم. ما احساسات خود را بهتر میفهمیم، می دانیم که چه چیزی را دوست داریم و چه چیزی را دوست نداریم و احتمالاً بهترین دوست خودمان هستیم. اما چرا همیشه خود را با بقیه مقایسه میکنیم؟ چرا نمیتوانیم نقاط قوت خود را ببینیم و وقتی در آینه نگاه میکنیم، اخم میکنیم؟ اینها یعنی ما از خود واقعیمان بسیار دور شدهایم.
ما آن چیزی هستیم که بقیه میخواهند و به همین دلیل ناراضی و از لحاظ احساسی بیرمق هستیم.در این مقاله راههایی را معرفی میکنیم که به کمک آنها ماهیت اصلی خود را آشکار کنیم.
با تغذیه ذهن و روح خود، اشتیاق و خود واقعیتان را پیدا کنید
در دنیای کنونی، پول به عنوان معیاری برای سنجش موفقیت یک فرد استفاده میشود. بسیاری از افراد به دنبال شغلهای پردرآمد هستند تا دیگران به آنها افتخار کنند و غرور خودشان نیز تقویت شود. آنها خود را درگیر شغلی میکنند که رضایتبخش و لذتبخش نیست.
آنها خود را گول میزنند و وانمود میکنند که خوشحالند در صورتیکه با ناامیدی گذران زندگی میکنند. مردم ارزش یکدیگر را بر اساس عناوین شغلی و درآمدشان میسنجند. اما باید از این کار دست بکشیم و اشتیاق خود را پیدا کنیم و کاری را انجام دهیم که مورد علاقه ما است.
با کودک درون خود آشتی کنید
اگر به کودکان نگاه کنید میبینید که اهمیتی نمیدهندکه بقیه در مورد آنها چه فکر میکنند چون از زندگی لذت میبرند. آنها خودشان هستند چون هنوز کسی آنها را مجبور نکرده همرنگ جامعهای شوند که خود واقعی بودن را برنمیتابد. آنها از دویدن، بازی کردن و پریدن در هر جا که هستند لذت میبرند و اهمیتی نمیدهند که بقیه چه فکر میکنند.
وقتی بزرگسالان با کودک درون خود ارتباط برقرار میکنند، با لذت بردن از لحظه، احساس رهایی میکنند. آنها باید درک کنند که چقدر سخت و انعطافناپذیر شدهاند و به آنچه که به فراموشی سپردهاند بازگردند.
بزرگسالان بیشتر نقش بازی میکنند تا همرنگ جمع شوند و ماهیت اصلی خود را پنهان میکنند چون از اینکه بقیه چه فکری میکنند هراس دارند.
قدرت درون خود را بیابید
شما هر چقدر هم که با دیگران تفاوت داشته باشید باید خود واقعیتان را کشف کنید. شما میتوانید برونگرا باشید و احساسات خود را به راحتی بروز دهید یا اینکه درونگرا باشید و در رفتارهای اجتماعی خود با خجالت عمل کنید.
اینها برچسبهایی هستند که هیچ اهمیتی ندارند چون هر فردی همان چیزی است که حس و فکر میکند. شما نباید وانمود کنید که فرد دیگری هستید تنها به این دلیل که میخواهید بقیه شما را بپذیرند. تنها کاری که باید انجام دهید این است که صرفنظر از اینکه با چه کسی مواجه هستید، نقاط قوت خود را بیابید و خود واقعیتان باشید.
با احساسات خود هماهنگ شوید
وقتی افراد با احساسات خود هماهنگ میشوند، نوعی احساس آرامش دارند که به آنها قدرت میدهد تا استرس و کشمکشها را مدیریت کنند. آنها میتوانند وقتی با غم، شادی، ترس یا خشم مواجه میشوند، خود را بهتر درک کنند. این احساسات تصدیق و پذیرفته میشوند و هرگز نفی و انکار نمیشوند.
در این حالت، برای آنها راحتتر است تا آرامش خود را دوباره به دست آورند. اگر ترس را تجربه کنند، ذهنیت خود را تغییر میدهند تا دلیل آن ترس را پیدا کنند. اگر غمگین باشند، میدانند که باید بیشتر قدر لحظات شاد را بدانند. ممکن است گاهی اندوهگین شوند و این تنها بخشی از زندگی است که غیرقابل اجتناب میباشد.
نسبت به افکار واقعی خودتان آگاهی پیدا کنید
شگفتانگیز است که روزانه چند فکر منفی میتواند از ذهن یک فرد بگذرد. پس از مدتی، واقعیت ذهن فرد، بر اساس آن افکار منفی شکل میگیرد. بنابراین مردم باید از افکار خود و کیفیتشان آگاه باشند. با گذراندن وقت در تنهایی میتوانید پتانسیل خود را کشف کنید و این کار را باید هر روز صبح انجام دهید.
چند دقیقه در سکوت با خود خلوت کنید و اجازه دهید هر فکری که میتواند، از ذهن شما عبور کند و نیازی هم نیست که به آنها توجه زیادی نشان دهید. سپس در طول روز، افکار خود را به دقت مشاهده و بررسی کنید. وقتی از افکار خود آگاهی یافتید، میتوانید راحتتر آنها را رها کنید و در نتیجه میتوانید بیشتر خودتان باشید.
مقاله پیشنهادی: مهارت خودآگاهی وموفقیت در زندگی
به حس درونی خود اعتماد کنید
برای اینکه خود واقعیتان را مشاهده کنید، یکی از مهمترین کارها این است که به حس درونی و شهود خود اعتماد کنید. اولین کاری که میتوانید انجام دهید این است که به حرف دلتان گوش دهید.
با برداشتن گامهای کوچک، به گامهای بزرگ میرسید و میتوانید در نهایت به حس درونی خود اعتماد کنید. بسیاری از مردم فکر می کنندکه یک تصمیم عاقلانه، همیشه عملی است و به هدف میانجامد.
اما این همیشه درست نیست. با گرفتن تصمیم بر مبنای عقل و نه بر مبنای حس، رسیدن به هماهنگی با خود واقعی و درونی دشوار میشود. بنابراین، سعی کنید تصمیمات را با قلب خود بگیرید تا روحتان آرام شود.
برای اینکه خودتان باشید باید از پوسته خود بیرون بیایید
یکی از بزرگترین مسائلی که افرادی که میخواهند خود واقعیشان باشند با آن مواجه هستند این است که همه چیز را یکباره میخواهند. آنها میخواهند از ماسکهای خود رها شوند و یکباره خود واقعیشان را به همه نشان دهند.
اما این کار شدنی نیست. ابتدا باید موقعیتهایی که شما نمیتوانید خود واقعیتان را بروز دهید را شناسایی کرده و یکی یکی در جهت رفع آنها اقدام کنید. شما باید به تدریج از پوسته خود خارج شوید. باید اهداف کوچک تعیین کنید و یکی یکی به آنها برسید.
نشان دادن خود واقعی هیچ اشکالی ندارد
بخش عظیمی از مردم وقتی میخواهند خود واقعیشان را بروز دهند دچار اضطراب و استرس میشوند. این افراد در ابتدا باید با آرامش برخورد کنند و بدانند که این کار هیچ اشکالی ندارد. شما می توانید این کار را با صحبت کردن با خودتان انجام دهید.
داشتن مکالمه با خود به نحوی که سازنده و اطمینان بخش باشد، یک مهارت ضروری است. شما باید به خودتان اطمینان دهیدکه هیچ اشکالی ندارد که خودتان باشید و اگر دیگران خود واقعی شما را دوست ندارند، این مشکل آنهاست. این گفتگوی با خود میتواند به از بین بردن اضطراب و تنش کمک کند و تعامل افراد را با دیگران راحتتر سازد.
همه میدانند که باید در این دنیا خود واقعیشان را بروز دهند و از ماسکهایی که در طول زمان برای خود ساختهاند رهایی یابند. اما اغلب مواقع، ما اعمال، افکار و احساسات خود را بر اساس واکنشهای احتمالی دیگران بنا میکنیم. اما زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهیم طبق ایدهآلهای افراد دیگر زندگی کنیم و با افزایش اعتماد و عزت نفس، سعی کنیم روز به روز بیشتر به واقعیت درونی خود نزدیک شویم.
اصلاح باورهای اشتباه زندگی، ساخت لایف استایل صحیح، یادگیری تکنیک های مدیریت بیزینس به گونه ای که شما بتوانید شیوه های آزادی بیزینس خود از المان زمان و مکان را یاد بگیرید و در کل ساخت یک زندگی ایده آل و ذهنیت یک کارآفرین، از جمله مواردی است که می تواند زندگی را برای شما جذاب تر سازد. وقتی راهنمایی در این زمینه وجود داشته باشد، طبیعتا انجام این کارها خیلی آسانتر می گردد. دوره پاراسل زندگی راهنمای شما در این زمینه خواهد بود.
پاسخ به نظر