خلاصه ای از مقاله
شادی یکی از نیازهای اساسی هر انسانی در زندگی است. بدون شادی، زندگی معنایی ندارد. گاهی زندگی چنان سخت و دشوار می شود که احساس شادی و شاد بودن کمرنگ می گردد. در این مقاله راهکارهایی برای رسیدن به شادی و به دست آوردن دوباره شادی ارائه می گردد.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- راههای رسیدن به شادی
- نشانههای خوشحال نبودن کدام است؟
- چرا احساس شادی نمیکنید؟
- 5 گام برای به دست آوردن دوباره شادی
راههای رسیدن به شادی
همه ما انسانها، صرف نظر از سن، نژاد، موقعیت مکانی، جنسیت، یک خواسته مشترک داریم و آن ایجاد احساس شادی در خود است. در واقع همه ما میخواهیم دیگران برای ما ارزش قائل باشند، ما را دوست داشته باشند و تأیید کنند.
همچنین دوست داریم زندگیمان فاقد مشکل باشد و به لحاظ مالی در امنیت باشیم. یعنی، میخواهیم تحت هر شرایطی و به هر قیمتی انسان شادی باشیم. نتیجه تحقیقات بی شماری نشان میدهد خوشحالی، مزایای غیر قابل انکاری دارد و بر تمام جنبههای زندگی ما تأثیر میگذارد، از بهبود شرایط روانی و جسمی گرفته تا ارتقا شرایط شغلی و مالی و موفقیت در برقراری ارتباط با دیگران.
در این مقاله قصد داریم ابتدا نشانههای خوشحال نبودن را مرور کنیم و سپس به بررسی دلایل آن بپردازیم. به دنبال آن، 5 مرحلهای که به شما کمک میکند به علت خوشحال نبودن خود پی ببرید را مرور خواهیم کرد.
نشانههای خوشحال نبودن کدام است؟
طبق اعلام سایت Mind Body Green، که در حوزه سلامت فعالیت میکند، احساس عدم خوشبختی، نشانههای متعددی دارد که در این جا به آنها اشاره میکنیم:
- احساس میکنید به خوبی دیگران نیستید.
- احساس میکنید قربانی شرایطی هستید که خودتان هیچ کنترلی بر آن ندارید.
- احساس میکنید که زندگی روزانهتان بی معنا شده است و صرفاً باید مجموعهای از وظایف را به اتمام برسانید.
- احساس نا امیدی و درماندگی میکنید و نسبت به بهبود شرایط اطراف خود خوش بین نیستید.
- دوست ندارید با دیگران، روابط عاطفی برقرار کنید.
- احساس میکنید که چالشهای زندگی، شما را از پا در آورده است.
- علیرغم تلاشی که برای ایجاد حس تعلق داشتن میکنید، موفق به این کار نمیشوید.
- افسرده و مضطرب هستید و احساس نگرانی در شما به صورت مزمن در آمده است.
- احساس میکنید، آن طور که باید از طرف دیگران تأیید نمیشوید.
اگر هر روز با چنین نشانههایی در زندگی خود مواجه هستید، نتیجه میگیریم که اصولاً فرد شادی نیستید.
چرا احساس شادی نمیکنید؟
مهمترین شاخصی که نشان میدهد شرایط ( حداقل به صورت ذهنی) آنطور که میخواهید نیست، این است که احساس میکنید در زندگیتان، چیزی کم شده است. ممکن است خودتان هم ندانید که این گمشده چیست، اما در هر حال احساس خلاء و کمبود میکنید.
در این صورت، می دانید که باید اتفاقی بیفتد تا دوباره احساس سرزندگی به سراغتان بیاید. البته یافتن علت اندوه، به شما کمک میکند تا راهی برای از بین بردن این حالت و به دست آوردن احساس شادی دوباره، پیدا کنید.
در اینجا، متداولترین دلایلی که باعث میشود احساس کنید شادی از زندگی شما رفته است را به شما معرفی میکنیم.
-
بی معنا بودن زندگی
از نظر مشاوران، یکی از علتهای مهم ( و شاید مهمترین دلیل) کسالت آور بودن زندگی بی معنا و بی هدف بودن آن می باشد. این حالت، در زندگی حرفهای بیشتر به چشم میآید.
بر اساس مطلب چاپ شده در روزنامه نیویورک تایمز، فارغ التحصیلان دانشگاه هاروارد که سالانه 2/1 میلیون دلار درآمد داشتند، همچنان احساس بدبختی میکردند و تصور میکردند که در حال هدر دادن عمر خود هستند.
به زبان ساده، وقتی «چرای» بزرگ زندگی خودتان را ندانید، بی شک احساس ناراحتی به سراغتان خواهد آمد.
-
فقدان عزت نفس یا احترام قائل نبودن برای خود
چند سال پیش(2003)، روانشناسی به نام روی بامیستر، با انتشار مقالهای، تحت عنون « آیا عزت نفس به بهتر شدن عملکرد، موفقیت شخصی، شادی یا سبک زندگی شادتر کمک میکند»؟ دنیای علم را تکان داد.
ایده مطرح شده در این تحقیق نشان میداد که عزت نفس و شادی با یکدیگر مرتبط هستند. به ویژه این که هرچه عزت نفس شخص بیشتر باشد، به همان اندازه سطح شادی در او افزایش خواهد یافت.
به علاوه، بر اساس نظر گری واینر چاک، نویسنده و سخنران معروف آمریکایی، دلیل مهمی که باعث میشود افراد احساس خوشحالی نکنند این است که برای خود احترام قائل نیستند.
این افراد به عقاید دیگران، بیش از نظرات خودشان اهمیت میدهند. البته اگر کمی فکر کنید، همین حالت در بسیاری از شما نیز وجود دارد.
-
انتظار بیش از اندازه از خود داشتن
نتیجه تحقیقات نشان میدهد که وقتی سطح انتظار انسان از خودش بالا باشد، برای او مزایایی به همراه دارد. از جمله این که باعث افزایش عملکرد شما میشود. این پدیده اصطلاحاً «اثر پیگمالیون» نام دارد.
با این حال توجه داشته باشید که وقتی سطح انتظارات شما بیش از اندازه بالا باشد، با مشکلات روحی مثل افسردگی، خود تخریبی، خود تنبیهی و غیره مواجه خواهید شد و عوارض ناشی از آن به تمام جنبههای زندگی شما نفوذ خواهد کرد.
-
عادت کردن به حس ناراحتی
ظاهراً، وقتی به لحاظ زمانی، اوقات زیادی را ناراحت باشید، این وضعیت، شکل اعتیاد به خود خواهد گرفت. برخی از افراد هستند که از احساسات منفی لذت میبرند و در واقع، ناراحت بودن، احساس خوبی به آنها میدهد.
-
دلایل نامعلومی احساسات شما را تحریک می کنند
گاهی اوقات نمیتوانید علت واقعی ناراحتی خود را پیدا کنید. به این خاطر، نمیدانید چه عاملی واقعاً باعث ایجاد احساس ناراحتی یا برعکس خوشحالی شما شده است.
مقاله پیشنهادی: کلیدهای شادی در زندگی
5 گام برای به دست آوردن دوباره شادی
در صورتی که بیشتر علائم بالا را در خود دارید، میتوان نتیجه گرفت که حس خوشحالی در شما وجود ندارد. با استفاده از راهکارهایی که در این قسمت به شما ارائه کردهایم، میتوانید دوباره شادی را به زندگی خود بازگردانید
1. شادی را برای خودتان معنی کنید
شادی اشکال مختلفی دارد. مثلاً همین که شما از زندگی خود رضایت داشته باشید و به خواستههایی که داشتهاید رسیده باشید میتواند در شما حس شادی به وجود آورد.
همه این موارد، چه با هم و چه جدا از هم، میتواند حس لذت و سرخوشی را برای شما به همراه آورد. مثلاً برای برخی از افراد، شادی آخر هفته، در خواندن کتاب یا نوشتن خلاصه میشود، در حالی که برای شخص دیگری، رفت و آمد کردن با دیگران، پیاده روی یا رفتن به بازار برای خرید، شادی آور است.
یا ممکن است رضایت از زندگی برای شما در داشتن یک خانواده بزرگ خلاصه شود، اما برای عدهای دیگر، کسب شهرت و ثروت شادی آفرین باشد. در هر حال، شادی را خودتان باید برای خودتان تعریف کنید و به ملاک جامعه در این رابطه توجه نکنید.
چون امروزه کسب ثروت زیاد، داشتن خانه، برخورداری از یک سِمت مهم یا قرار گرفتن در شبکهای از ارتباطات خاص، به عنوان ملاک شادی و خوشبختی تعریف میشود.
اما نتیجه تحقیقات پژوهشگران، بارها و بارها، نقش مستقیم این عوامل در احساس شادی را نفی کرده است. وقتی شما، شادی را برای خودتان به شکل دقیق تعریف کنید، خود به خود به حلقه مفقوده زندگی خود پی خواهید برد.
2. در انتظارات خود، تجدید نظر کنید
همانطور که قبل از این هم اشاره کردیم، انتظارات بی جایی که شما و دیگران از خودتان دارید، مانع از دست یابی شما به حس شادی خواهد شد. با این حال توجه داشته باشید که انتظاراتی که انسان از خودش دارد، ممکن است بعد از مدتی بی اهمیت به نظر برسد.
مثلاً شاید شما 5 یا 10 سال یا حتی 6 ماه پیش خواستهای داشتید که دیگر با توجه به موقعیت کنونی تان، ارزش و اهمیتی ندارند و دیگر لازم نیست به آن فکر کنید. مساله دیگر این است که گاهی اوقات، جامعه معیارهایی غالباً نادرست را به جامعه تحمیل میکند و افراد نیز ناگزیر به مطابقت دادن خود با آنها هستند.
چون در غیر این صورت، بعد از مدتی اعتبار خود را در جامعه از دست خواهند داد. همین فشار، باعث به وجود آمدن حالتهایی مثل اضطراب، افسردگی و آشفتگی ذهنی شده و حتی باعث میشود دیگر از چیزهایی که قبلاً باعث ایجاد رضایت در شما میشد، لذت نبرید.
بنابراین لازم است هر چند وقت یک بار، در انتظارات خود، ارزش و اهمیت آنها و تاثیری که بر شادی شما دارند، تجدید نظر کنید.
3. طرز فکر خود را بررسی کنید
بر اساس نظریه رفتار عقلانی هیجانی ( به اختصار REBT) که سال 1956 و توسط آلبرت آلیس، روانشناس آمریکایی مطرح شد، تفسیر و برداشت ما از اتفاقات است که آنها را در نظر ما ناراحت کننده یا خوشحال کننده جلوه میدهد، نه خود اتفاق.
به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که با تغییر طرز فکر، میتوان شاهد کاهش و از بین رفتن احساس اضطراب بود. اگر بخواهیم نگاه موشکافانهتری به این قضیه داشته باشیم باید بگوییم که مثبت اندیشی منطقی، تأثیر مطلوبی بر سلامت روحی انسان به جا میگذارد.
اگر مشاهده کردید که مکالمههای درونی شما با خودتان، دائماً منفی است، باید هر چه زودتر، صدای آن را در خودتان خاموش کنید، زیرا بیانگر آن است که شما در دام احساس ناراحتی گرفتار شدهاید.
برای رها شدن از این حالت، باید یاد بگیرید که منفی بافی را از خودتان دور کنید. برای این منظور راههای مختلفی وجود دارد. شکرگزاری یکی از این راهها است، زیرا نعمتها و داراییهایی که برای شما عادی شدهاند را به خاطرتان میآورند.
4. یادداشت علل رضایت و نارضایتی
این روش، از دیرباز برای پی بردن به نکات مثبت و منفی موقعیتهای مختلف زندگی به کار میرفته است و همچنان ابزاری قدرتمند به حساب میآید. این روش، اولین بار توسط بنجامین فرانکلین در قرن 18 میلادی ابداع شد.
از آنجا که از نظر او این شیوه کاربردهای زیادی داشت، به همین خاطر، وی از آن برای تمام امور زندگی خود استفاده کرد. حُسن این روش، در سادگی آن است. در این روش، کافی است مواردی که باعث ایجاد حس رضایت و نارضایتی از زندگی در شما میشود را یادداشت کنید.
بعد از آن مشخص کنید با چه تغییراتی میتوانید، موقعیتهای ناخوشایند را به حالت خوشایند در آورید. با انجام این کار متوجه میشوید که شادی و خوشبختی شما در دست خودتان است، نه شانس، موقعیت یا عوامل دیگر.
5. پاکسازی ذهنی
امروزه، سلامت روانی به یکی از موضوعات پر بحث این روزها تبدیل شده است. نحوه مراقبت ما از بدن و ذهن خود، تأثیر مستقیمی بر نتایجی که در زندگی به دست میآوریم دارد.
از این لحاظ نگه داشتن افکار قدیمی در ذهن و بیش از اندازه فکر کردن به اتفاقات گذشته، همگی باعث میشوند هیچ گاه در زندگی به حس رضایت و خوشنودی نرسیم. اگر سعی کنید، ماهی یک بار به پاکسازی ذهن خود بپردازید، مطمئناً میتوانید شادی را به زندگی خود بازگردانید.
به این منظور، نگاهی به گذشته بیندازید، ترسها و افرادی که باعث بر هم زدن آرامش شما شدهاند یا احساساتی که باعث میشوند احساس خوشحالی نکنید را مشخص کنید و سعی در دور انداختن آنها داشته باشید.
همچنین فهرستی از عواملی که باعث ایجاد اضطراب در شما میشوند را تهیه کنید و با خودتان فکر کنید چرا باید با عواملی که باعث ایجاد اندوه در شما میشوند، همچنان ارتباط تنگاتنگی داشته باشید.
در پایان باید گفت که شادی از جمله موضوعاتی است که نمیتوان تعریف مشخصی برای آن ارائه کرد و یا با ملاکهای کمّی آن را سنجید. دانشمندان روز به روز بیشتر بر این موضوع تاکید میکنند که بهترین راه دستیابی به شادی پذیرفتن شکستها و نقاط ضعف خود است.
همچنین وقتی بدانیم چه عواملی باعث ناراحتی ما میشوند، میتوانیم با برطرف کردن آنها، شادی را دوباره در خود احیا کنیم.
دوست خوبم تلاش ما بر این است نقشی در موفقیت تو داشته باشیم. اگر شما دوست عزیز مشتاق یادگیری فروشندگی آنلاین در سایت آمازون هستید میتوانید با مطالعه مطالبی که در صفحه دوره آربی ارائه شده است، مسیر درستی را انتخاب کنید. آموزش های دوره آربی شما را از صفر تا صد با نحوه فروش در آمازون آشنا میکند.
پاسخ به نظر