آنچه در این مقاله می خوانید

• راز جذب پول و ثروت
•  افراد پولدار با افراد مثبت و موفق هم نشینی می‌کنند
•  افراد فقیر انتخاب‌های محدودی دارند
• ثروتمندان به طور مداوم در حال یادگیری و رشد هستند

راز جذب پول و ثروت

در حال حاضر 1 درصد از ثروتمندترین افراد جهان، کنترل 48 درصد از ثروت موجود در جهان را در دست دارند. 80 ثروتمند برتر جهان، کنترل حدود 1.9 تریلیون دلار را برعهده دارند. مبلغ مشابه نیز تحت کنترل 3.5 میلیارد نفر دیگر در این جهان است. آیا می‌توانید این را باور کنید؟ 80 نفر در این دنیا هستند که در مجموع مبلغی معادل با مبلغ تحت کنترل 3.5 میلیارد نفر دیگر را در اختیار دارند.

نابرابری جهانی همچنان یک مسئله داغ است. به ویژه زمانی که متوجه می‌شویم ما جزء 99 درصد پایین هستیم. در حقیقت، جنبش اشتغال در سال 2011 نیز به همین جهت آغاز شد. ممکن است خیلی از شما تصور کنید که این 80 نفر ثروت خود را به ارث برده‌اند، اما تنها 11 مورد از آنها چنین حالتی را دارند. 69 نفر دیگر ثروت عظیم خود را از هیچ به دست آورده‌ و برای کسب ثروت خود تلاش کرده‌اند.

برای مثال به وارن بافت نگاهی بیندازید. او در طبقه متوسط جامعه خود رشد کرده بود اما به دنیای کسب و کار علاقه مند شد و از سنین جوانی سرمایه گذاری را آغاز کرد. امروز، دارایی‌های او 72.3 میلیارد دلار ارزش دارد. هیچ کس این میزان پول را به او نداده است. خود او آن را به دست آورده است. چرا که او همیشه مثل یک فرد ثروتمند رفتار می‌کرد و از اینکه رفتارهایش مثل یک فرد فقیر باشد اجتناب می‌کرد.

آیا این ایده خوبی است که او تنها به این دلیل که ما نتوانسته‌ایم موفق باشیم و او خیلی ثروتمند است باید همه دارایی خود را به ما بدهد؟ چنین فکری درست نیست. به جای این کار ما باید با مطالعه بررسی کنیم که ثروتمندان بزرگ چه کارهایی را انجام می‌دهند. سپس آنها را الگو قرار داده و پیشرفت کنیم.

1. آدم‌های ثروتمند به قانون درآمد اعتقاد دارند

ثروتمندان اعتقاد دارند که آنها به همان میزانی که ارزشی را به بازار عرضه می‌کنند، درآمد کسب می‌کنند. به عبارت دیگر، اگر آنها محصولی را که تقریباً همه در جهان آن را خواسته یا به آن نیاز دارند، عرضه کنند، خودشان هم به همین شکل از نظر مالی جواب می‌گیرند. برای مثال سازنده آینه جلو خودکار ماشین را که در حال حاضر تقریباً در هر ماشین دیده می‌شود، در نظر بگیرید. آیا فکر می‌کنید این انصاف است که او به ازای هر ساعتی که صرف ساخت این محصول می‌کند، تنها 15 دلار درآمد داشته باشد؟

یا از آنجایی که محصول او به موفقیتی شگفت انگیز دست پیدا کرده است، او باید بخشی از درآمد حاصل از فروش را دریافت کند؟ افراد فقیر اعتقاد دارند صرف نظر از نتایج کاری که ما انجام می‌دهیم، همه ما باید به یک اندازه درآمد داشته باشیم. با این ذهنیت، نوآوری از بین رفته و افراد فقیر همچنان فقیر می‌مانند و دیگران هم مثل آنها فقیر خواهند شد. من نمی‌دانم شما به چه شکلی فکر می‌کنید اما مطمئناً این آینده‌ای نیست که من برای فرزندان خود بخواهم.

مقاله پیشنهادی: ترفندهای ثروتمند شدن

2. تمرکز افراد ثروتمند روی فرصت‌ها است نه موانع

یک بار یک فروشنده کفش بود که در کشوری دور از زادگاه خود زندگی کرده و تلاش می‌کرد تا به بومی‌های آن منطقه کفش به فروش برساند. تنها مشکل این بود که در آن منطقه هیچ کس کفش نمی‌پوشید و به همین دلیل فروش کفش کار دشواری بود. این فروشنده خیلی زود با ناامیدی تسلیم شد و تصمیم به ترک آن منطقه گرفت. در راه بازگشت از آن شهر، یک کفش فروش دیگر را دید. کفش فروش اول به او گفت: «خودت را الکی خسته نکن. هیچ کس در این شهر کفش به پا نمی‌کند».

چشمان نفر دوم از تعجب گرد شد و گفت: «هیچ کس کفش ندارد؟ پس من می‌توانم به همه آنها یک جفت کفش بفروشم. این فرصت خیلی بزرگی است که وارد این بازار دست نخورده می‌شویم». همه چیز به طرز فکر شما بستگی دارد. یک فرد فقیر بیشتر اوقات موانع را می‌بیند و خیلی سریع تسلیم می‌شود. در حالی که یک فرد پولدار فرصت‌ها را می‌بیند و وارد عرصه‌ای می‌شود که هیچ کس حتی به آن فکر هم نمی‌کند.

3. افراد پولدار با افراد مثبت و موفق هم نشینی می‌کنند

افراد ثروتمند می‌دانند که همه چیز به نگرش بستگی دارد. اگر آنها به طور مداوم افرادی را اطراف خود داشته باشند که از آب و هوا و هر چیز دیگری گلایه کرده و همیشه با دید منفی درباره اقتصاد حرف می‌زنند، خودشان هم احتمالاً به همین شکل رفتار می‌کنند. با این حال اگر همین افراد با کسانی که همیشه درباره موفقیت، فرصت و موارد مثبت حرف می‌زنند، هم نشین شوند، می‌توانند به جهان با یک نگرش کاملاً متفاوت نگاه کنند.

دیگر به جای آنکه جهان را یک مکان وحشتناک برای زندگی کردن بدانند، به عنوان یک مکان پر از فرصت و موفقیت به آن نگاه می‌کنند. یک مثال عالی برای این گفته، بحث تفاوت میان مهاجران و بومی‌های ایالات متحده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید مهاجران در مقایسه با بومی‌ها احتمال میلیونر شدنشان 4 برابر است.

به نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟ افرادی که ساکن این کشور هستند تنها کاستی‌ها و نقاط منفی را می‌بینند، اما مهاجران به آنجا به عنوان یک مکان پر از فرصت‌های جدید نگاه می‌کنند.

4. ثروتمندان به دنبال پیشرفت فردی و ارزشی هستند

افراد ثروتمند از عنوان کردن نقاط قوت خود ترسی ندارد. آن‌ها اهل پز دادن نیستند. این جمله حقیقت دارد. افراد فقیر شاید در خیلی چیزها عالی باشند اما همیشه سعی می‌کنند خودشان را کمتر از آنچه که هستند نشان دهند. چرا که آنها طرز فکرشان نسبت به فروشندگان منفی است یا شاید هم از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند. در نتیجه، شما تصور می‌کنید که قابلیت‌های آنها همین است. اگر می‌خواهید ثروتمند باشید، باید یاد بگیرید که چگونه به یک فروشنده تبدیل شوید یا حداقل قابلیت‌های خود را نشان دهید.

5. افراد ثروتمند با مشکلات مقابله می‌کنند

افراد فقیر زمانی که با مشکلی رو به رو می‌شوند، آن را به شانس بد خود ربط داده و دست از تلاش می‌کشند. اما افراد ثروتمند با مشکلات رو به رو می‌شوند. آنها شاید برای مدت کوتاهی به آن فکر کنند اما تسلیم نمی‌شوند. آن‌ها تا زمانی که راه حل را پیدا کنند، تلاش می‌کنند و به همین دلیل در آخر به موفقیت دست پیدا می‌کنند.

اجازه دهید یک داستان که با این موضوع مرتبط است را برای شما بازگو کنیم. یک قطعه زمین برای فروش وجود داشت که مربوط به بخش مسکونی می‌شد. بسیاری از سرمایه گذاران در آن منطقه می‌دانستند که اگر ملک تغییر کاربری داده و تجاری شود ارزش آن 25 برابر می‌شود. خیلی‌ها در این زمینه تلاش کردند اما همگی شکست خوردند. بنابراین زمین همچنان برای فروش با یک تخفیف خیلی خوب باقی مانده بود. تا اینکه در نهایت یک خانم خیلی شجاع با این چالش رو به رو شد. او زمین را خریده، یک تیم از وکلا استخدام نموده و بعد از چند ماه تلاش بی وقفه، توانست کاربری زمین را به تجاری تغییر دهد. حتی با وجود هزینه‌ای که برای وکلا کرده بود، توانست به سود 20 برابر دست پیدا کند. او توانسته است با رویارویی با مشکل، اکنون به یک فرد ثروتمند تبدیل شود.

مقاله پیشنهادی: کریس گاردنر از فقر تا ثروت میلیاردی

6. افراد فقیر انتخاب‌های محدودی دارند

اقتصاددانان از مدت‌ها پیش اصطلاح «هزینه فرصت‌ها» را نام برده‌اند. معنای اصطلاح، به این معنا است که اگر شما قصد به دست آوردن چیزی را دارید، باید در نهایت از یک چیز دیگر دست بکشید. به عبارت دیگر، اگر شما 5 دلار دارید و با آن یک بستنی خریدید، دیگر باید قید خریدن آدامس را بزنید. طرز فکر افراد فقیر همین است. آن‌ها یک مبلغ مشخص پول دارند و فکر می‌کنند آن مبلغ را می‌توانند تنها برای یک چیز هزینه کنند و نمی‌توانند هر دو را با هم داشته باشند.

به نظر این طرز فکر منطقی است اما یک فرد ثروتمند تمرکز خود را روی به دست آوردن هر دو مورد می‌گذارد. اگر در مثال بالا 5 دلار را به یک فرد ثروتمند بدهند و او هم آدامس و هم بستنی را بخواهد، به جای انتخاب بین این دو، به فکر خرید هر دو می افتد. بدین منظور، چنین فردی به جای خرید یکی از آنها، یک بسته آب معدنی به قیمت 5 دلار می‌خرد. او به یک جاده بین راهی می‌رود و هر بطری آب را به قیمت 50 سنت به فروش می‌رساند و در نهایت 12 دلار کسب درآمد می‌کند. اکنون او هم می‌تواند بستنی را بخرد و هم آدامس را. به علاوه 2 سنت هم همچنان برای او باقی می‌ماند. این تفاوت اصلی میان طرز فکر یک فرد فقیر و یک شخص ثروتمند است.

مقاله پیشنهادی: ثروتمندان خودساخته و رازهایی درباره حرکت آنها در مسیر موفقیت

7. تمرکز یک فرد پولدار روی سود خالص است نه درآمد

فقرا معمولاً درباره درآمد ساعتی خود حرف می‌زنند اما یک فرد ثروتمند می‌داند که درآمد ساعتی به هیچ عنوان به اندازه سود خالص اهمیت ندارد. شاید یک نفر بتواند در یک ساعت مبلغ زیادی را به دست بیاورد اما اگر یاد نگیرد که بخشی از آن را ذخیره کند، در آخر کار شکست خواهد خورد. یک فرد ثروتمند می‌داند که سود خالص مناسب، فرصت‌های زیادی را پیش روی او قرار می‌دهد و او می‌تواند در آینده مبالغ بیشتری را به دست بیاورد.

8. ثروتمندان به طور مداوم در حال یادگیری و رشد هستند

خیلی از فرزندان ما در حال حاضر شدیداً تلاش می‌کنند تا مدرک تحصیلی خود را دریافت کنند و بعد از آن در ادامه زندگی خود حتی به سراغ یک کتاب هم نمی‌روند. آن‌ها شاید بتوانند به این رویای خود دست پیدا کنند اما تقریباً برای همیشه فقیر خواهند ماند. افراد ثروتمند عطش سیری ناپذیری برای یادگیری دارند و می‌دانند که هر چقدر بیشتر یاد بگیرند، احتمال موفقیتشان بیشتر است.

اکثر میلیونرها در ماه حداقل یک کتاب غیر داستانی را مطالعه می‌کنند. چرا که آن‌ها می‌خواهند پیشرفت کرده و به فردی که دنبال آن هستند، تبدیل شوند. از سوی دیگر بیشتر افراد فقیر هم در زندگی مطالعه نداشته و هیچ وقت هم نمی‌توانند تغییر کنند. افراد ثروتمند همواره به دنبال یادگیری هستند اما افراد فقیر همیشه فکر می‌کنند که همه چیز را می‌دانند.