خلاصهای از مقاله
سالار غلامی، کاپیتان تیم ملی ایران و بازیکن لیگ حرفهای بوکس آمریکا است. این ورزشکار حرفهای انگیزه و پشتکار را رمز رسیدن به موفقیت در زندگی میداند. او می داند که برای موفق شدن باید با یک سری از محدودیتها جنگید و باید چالشها را از سر راه برداشت.
آنچه در این مقاله میخوانید:
انگیزه سالار غلامی برای موفقیت چه بود؟
چالش ذهنی سختتر است یا چالش بدنی؟
توصیه سالار غلامی خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
سالار غلامی و داستان موفقیت با فک شکسته
انگیزه سالار غلامی برای موفقیت چه بود؟
-: آیا علت این مساله این بود که آنها لج شما را در میآوردند و میخواستید خودتان را به آنها نشان دهید یا این که همیشه در ذهنتان رؤیایی داشتید؟
+: راستش را بخواهید، اول خیلی جدی نبودم، اما کم کم جدی شد. همانطور که گفتم من از یک خانواده معمولی بودم. دلم میخواست که در آمریکا باشم، آمریکا را ببینم.
-: این فکرها در سرت بود.
+: بله
-: هنوز در کرمانشاه و در ایران؟
+: بله. دلم میخواست در آمریکا مبارزه کنم. در کوچه هم کسی من را نمیشناخت! در ایران کمی محدودیت برای این ورزش وجود دارد. پدر من عاشق بوکس بود، اما هیچ وقت نتوانست بوکسور بشود که به خاطر همین محدودیتها بود. زمانی که پدر من در اوج ورزش و جوانی بود، آزادی لازم برای انجام آن را نداشتند. اما بعد از چند سال دوباره آزاد شد.
-: پس رویای آن را داشتید.
+: بله، هیچ جا ما را نشان نمیداد. من خیلی دوست داشتم معروف بشوم. دوست داشتم ببینم این همه دارم تلاش میکنم
-: باورت میشود وقتی داخل رینگ هستی و داور میخواهد دست تو را بلند کند، به قولی انگار تو صاحب آنجا هستی. مثل بقیه فایتر ها نیستی که سرشان پایین است.
+: جا دارد این جا از دوست عزیزم که من را هم خیلی حمایت کرده است، آقای سعید اس جی تشکر کنم. ایشان انسان بسیار متفکر هستند، مخصوصاً این که کارگردان هستند و در ارتباط با آرتیست هستند. همیشه به من میگوید تو یک آرتیست هستی. یک ورزشکاری و باید پرستیژت این طور باشد. طرز صحبت کردنت این طور باشد. من همیشه نا امیدش میکنم، با این که از من خیلی حمایت کرده است، مخصوصاً از وقتی که به کانادا آمدهام. به این خاطر که من همیشه خودم هستم و نمیتوانم نقش بازی کنم و بروم یک آدم به اصطلاح اتو کشیده یا آدم دیگری بشوم. یعنی چیزی که مخاطب از یک فایتر انتظار دارد. نه. من واقعاً خودم هستم و نمیتوانم نقش بازی کنم. توی رینگ میروم خودم هستم. بیرون از رینگ خودم هستم. آنچه که میبینیم و اتفاقاتی که می افتد، آن فعل و انفعالات درونی خودم است که با بقیه به اشتراک میگذارم.
مقاله پیشنهادی: ویژگیهای منحصر به فرد افراد با انگیزه
چالش ذهنی سختتر است یا چالش بدنی؟
-: یک سؤال از تو دارم. میخواهم بدانم در تمرینات یا در فاصله بین مسابقهها، وقت تمرین بالاخره با چالشهای بدنی، ذهنی و غیره مواجه هستی. کدام یک از این چالشها از دیگری قویتر است. گاهی اوقات بدن آدم خسته میشود، گاهی ذهن او.
+: چالش ذهنی خیلی سخت است.
-: پس زور چالش ذهنی میچربد.
+: بله، بدن را میتوان کاری کرد، بدن درست میشود، چون قاعده دارد. مثلاً از روی ضربان قلبت متوجه میشوی که به استراحت احتیاج داری. یا مثلاً میدوی و رکورد دویدنت را نگاه میکنی، وزنه میزنی و متوجه وضعیت آن میشوی. پس بدن یک سری فاکتور دارد، اما ذهن یک جای غیر قابل دسترسی است و احتیاج به مهندسی بیشتری دارد تا بتوانید ذهن خودتان را اینقدر مدیریت کنید. وای از آن مواقعی که خسته میشوی. خیلی وقتها شده است. خیلی وقتها شده که خسته شدهام. خیلی وقتها شده که...
-: بریدی؟
+: بله، بریدم. بعضی وقتها گریه کردهام، لعنت فرستادم. دستکشهایم را پرت کردهام.
-: چه میشد که این حسها به سراغت میآمد؟ به خاطر شکست؟
+: خیلی وقتها، من واقعاً بهترین بودم. حقم را به صورت علنی میخوردند. برای هیچ کس هم مهم نبود.
-: خیلی از مشکلات به همین صورت جلوی راه یک نفر قرار میگیرد.
+: تصور کن که داری تحصیل میکنی، یا همین کاری که تو داری. شو من هستی و داری کارت را انجام میدهی. بعد به تو بگویند از این به بعد اجازه نداری حتی عکس 3 در 4 بگیری. اگر این کار را بکنی، پیگرد قانونی دارد. معلوم است که به هم میریزی. معلوم است که واکنش تندی نشان میدهید. ولی این حس نمیگذارد. حس رقابت جویی. زمانی دوست داشتم خودم را به کسانی که اذیتم کردند، ثابت کنم. یک وقتهایی هم میخواستم خودم را به خودم ثابت کنم و بگویم که من این کار را میتوانم انجام دهم.
مقاله پیشنهادی: موانع رسیدن به موفقیت در زندگی
توصیه سالار غلامی خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
-: کدام یک از آنها به تو جواب داد و باعث شد که بیشتر به جلو بروی؟
+: ببین سؤالات تو، سؤالهای خیلی جدیدی است. قبلاً به آن فکر نکرده بودم. خیلی خوب است که این سؤالها را میپرسی، چون اصلاً تا به حال به آنها فکر نکردم. من یک زمانی دائماً خودم را مقایسه میکردم با چند نفر در ایران به این خاطر که مدالهای بیشتری نسبت به من داشتند. من دیدم که اصلاً نمیتوانم از لحاظ مدال در آسیا به آنها برسم. آنها به من میگفتند: «اگر از حالا هم کار کنی تا ده سال دیگر هم نمیتوانی مدالهای ما را جمع کنی.»
دائماً در حال مقایسه کردن بودم. مربی دیگری داشتم به نام آقای اسکندری، مربی بدن ساز من بود. به من گفت: «اصلاً نیازی نیست چنین کاری را بکنی. رکوردهایت را با خودت بسنج. آن روز واقعاً اتفاق بزرگی در زندگی من افتاد. به من گفت: «اگر بخواهی با بقیه رقابت کنی، از پا در میآیی. امروز اگر 400 متر را در یک دقیقه رفتی، دفعه بعد در 59 ثانیه برو. به این صورت پیشرفت خواهی کرد. تو اگر از رقیب خودت هم جلو بزنی، باز یک نفر بهتر از تو هست. تفکر خودت را از آسیا بیرون بکش. تو باید به قهرمانی در دنیا و بازی بوکس حرفهای فکر کنی. برو آنجا موفق شو.» نمیدانم در دنیا چند هزار نفر بوکسور هست، هیچ کس بهترین نیست. حتی آنتونی جاشوا که بهترین است، چند وقت پیش مقابل حریف مکزیکی ناک اوت شد. هیچ کس فکرش را نمیکرد. آن شخص مکزیکی مسلماً با یک نفر دیگر بازی کند، ممکن است ناک اوت شود. بوکسور زیاد است.
-: دست بالای دست
+: بله، مهم این است که تو بتوانی رکورد خودت را بزنی.
مقاله پیشنهادی: 11 عادت باورنکردنی که مانع موفقیت میشوند
سالار غلامی و داستان موفقیت با فک شکسته
-: پس در این مسیر تو با خودت هم بیشتر آشنا شدی؟
+: بله. خیلی اتفاقات برای من افتاد. از زمانی که وارد بوکس شدم، ارتباط من با خدا خیلی بیشتر شده است، ارتباط من با خانوادهام بهتر است. روابط اجتماعی بهتری دارم. من، تمام زندگی و جوانیام را به پای ورزش و بوکس گذاشتم. خیلی روزهای سختی بودند. من اولین بار بعد از یک سال که کارهای اقامت و گرفتن لایسنس برای بوکس حرفهای را انجام دادم که البته خیلی هم پیچیده بود، بالاخره راه پیدا کردم به بوکس حرفهای. 15 دسامبر 2018، اولین مسابقهام در مکزیکوسیتی بود. چقدر هم که آماده بودم. دقیقاً هشت روز قبل از مسابقه، در تورنتو داشتیم تمرین میکردیم. آخرین روز تمرین بوکس من بود. بعد از آن هم عازم مکزیک بودیم. من در آخرین دقیقه آخرین راند، یک اتفاق برایم افتاد و فک من و چند تا از دندانهایم شکست. خیلی درد میکرد.
اگر انتخاب راه و روش درست زندگی و مدیریت آن جزء اولویت های شما می باشد، باید برای انتخاب بهترین و صحیح ترین راه، ارزش قائل شوید و مسیری را پیش بگیرید تا وقتی، بعد از گذشت زمان به آن نگاه می کنید، با تمام وجود سرشار از حس خوب شوید. پیشنهاد ویژه ما برای یادگیری سبک درست زندگی، آشنایی با دوره پاراسل زندگی می باشد.
پاسخ به نظر