کارهای سادهای که شما را از موفقیت باز میدارند
یکی از سوالاتی که ذهن افراد را دائماً به خود مشغول میکند این است که بهترین راه موفقیت چیست؟ اصولاً افراد، موفقیت را یک پدیده بیرونی تلقی میکنند. به همین خاطر مثلاً تصور میکنند اشخاص ثروتمند الزاماً با سخت کوشی به پول دست یافتهاند. اما این تنها نیمی از قضیه است. نیم دیگر آن این است که افراد موفق ساعتهای طولانی در دفتر کار به سر نمیبرند و از آن مهمتر این که از عادتهایی که مانع موفقیتشان میشود، دوری میکنند. موفقیت بیرونی این افراد نتیجه سخت کوشی درونی و بیرونی آنها است. مثلاً از بعد درونی، آنها این سؤال دشوار را از خودشان میپرسند: «آیا عادتهای من همانند یک فرد موفق است»؟ به این خاطر که لازمه تبدیل شدن به یک فرد موفق داشتن عادتهای سالم و همزمان کنار گذاشتن عادتهایی است که مانع از رسیدن شما به موفقیت خواهد شد. در این مقاله قصد داریم شما را با 11 عادتی آشنا کنیم که در افراد موفق پیدا نخواهید کرد.
1. عمل نکردن به قول و وعده
وقتی کسب و کاری را شروع میکنید، در واقع نماینده آن بیزینس یا شرکت به حساب میآیید. در این صورت اگر وعدهای بدهید و به آن عمل نکنید، تصوراتی که از شما و شرکتتان وجود دارد تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. شاید این موقعیت برای شما هم پیش آمده باشد که شخصی به شما قول انجام کاری را میدهد، اما به آن عمل نکند. در این صورت آیا دوباره از آنها برای انجام کاری درخواست میکنید؟ مسلماً نه. همین موضوع برای کسب و کار شما هم صدق میکند. یعنی مثلاً اگر به شرکت شما سفارش انجام کاری را بدهند و شما به موقع آن را تحویل ندهید، احتمالاً دیگر هیچ وقت به شما مراجعه نخواهند کرد. پس برای این که بتوانید وعدههای خود را به موقع عملی کنید، آنها را حتماً در تقویم بنویسید. در این صورت محال است فراموششان کنید.
2. مقصر جلوه دادن دیگران
وقتی اوضاع به شکلی که میخواهید پیش نمیرود، نباید اشتباه را به گردن همکار، دوست یا خانواده خود بیندازید، چون با چنین طرز فکری حتماً انتظار دارید شرایط موفقیت شما را نیز دیگران فراهم کنند. موفقیت، مسالهای درونی است، یعنی خود ما انتخاب میکنیم که عادتهایی همانند افراد موفق در خودمان ایجاد کنیم یا نکنیم. به جای این که دیگران را مقصر تلقی کنید و با خودتان فکر کنید: «چرا فلان شخص چنین رفتاری را با من کرد»، میتوانید آن را به این پرسش تغییر دهید: «چطور میتوانم از تکرار دوباره این اتفاق جلوگیری کنم؟»
3. انتظار کشیدن برای فرصتها
عبارت «وقتی آمادگیاش را پیدا کردم»، تله مشترکی است که افراد ناموفق در آن گرفتار میشوند. به عبارت دیگر آنها به جای این که شرایط لازم برای موفق شدن را در خودشان ایجاد کنند، منتظر نشانهای میمانند. اگر منتظر هستید تا بهترین زمان ممکن برای انجام کاری فرابرسد، در واقع فرصت برای انجام آن را از دست خواهید داد. در واقع انتظار برای مهیا شدن کامل شرایط، همان باقی ماندن در منطقه امن است، یعنی تا وقتی که دست به کار نشده و با چالشها مواجه نشدهاید، احساس امنیت میکنید. حال اگر منطقه امن خود را ترک کنیم و تمام مرزبندیهای قبلی را کنار بگذاریم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مطمئناً در این صورت، فرصتهای جدیدی پیش رویمان قرار خواهد گرفت. این نقطه دقیقاً همان جایی است که مسیر افراد ناموفق و موفق از هم جدا میشود. وقتی پیش خودتان تصور میکنید که برای شروع کاری آمادگی ندارید، از خودتان بپرسید: «آیا از این که پیشرفت کنم ترسیدهام»؟
4. هدف گذاری نکردن
آیا تا به حال پیش آمده است که برنامه خود را به دیگران بگویید، اما بعد از چند ماه که دوباره آنها را میبینید، هیچ پیشرفتی در کار خود نکرده باشید؟ احتمالاً در این شرایط شخص مقابل از شما درباره اوضاع و شرایط میپرسد، اما شما هیچ دستاوردی برای نشان دادن به آنها ندارید. این اتفاق وقتی می افتد که به جای هدف گذاری، فقط درباره آن حرف بزنیم. برای هدف گذاری، مسیر خود را از انتها به ابتدا مهندسی معکوس کنید. مثلاً اگر هدفتان این است که امسال 100 هزار دلار به دست آورید، باید از خودتان بپرسید که برای رسیدن به این هدف، هر ماه چقدر باید کسب کنید؟ آیا برای رسیدن به این هدف ماهانه، لازم است تعداد مشتریان خود را افزایش دهید و اگر بله چه تعداد؟ هدف گذاری به ویژه از نوع هوشمند آن در واقع نوعی معادله ریاضیاتی است که هدف بزرگ شما را به صورت اهداف کوچک روزانه درآورده و کم کم آن را به واقعیت تبدیل میکند.
ویدئو پیشنهادی : قدرت تغییر مرکب در زندگی
5. به تأخیر انداختن کارها
اصولاً افراد زمان به تأخیر انداختن کارهایشان، از این که در آن لحظه نمیخواهند آن را انجام دهند احساس خوبی دارند، اما پس از مدتی، به خاطر انجام ندادن آن احساس بدی به سراغشان خواهد آمد و احساس ناموفق بودن، بیارزشی و حتی شکست میکنند. شاید برایتان پیش آمده است که کل روز را صرف کسب و کار یا موضوع مورد علاقه خود کردهاید. در این صورت آیا پس از اتمام کار مینشینید و با خودتان می گویید: «کل روزم را تلف کردم»؟ مسلماً نه، به این خاطر که وقتی برای رسیدن به هدف خود دست به کاری میزنیم، احساس خوبی به سراغمان خواهد آمد. همین حس خوب ما را به انجام کار بیشتر واداشته و در نتیجه هدف ما کمکم به واقعیت نزدیک میشود.
6. تردید داشتن نسبت به تواناییهای خود
در واقع عاملی که شما را به سمت موفقیت سوق میدهد یا از آن دور میکند، نحوه مواجهه شما با تردیدهایتان است. مثلاً اگر هنوز به موفقیتی که میخواستهاید نرسیدهاید، ممکن است بیشتر وقت خود را صرف فکر کردن به این موضوع کرده و نسبت به تواناییهای خود دچار شک شوید. در این وضعیت شک و تردید باعث ایجاد ترس در شما شده و ترس نیز مانع پیشرفت شما خواهد شد. برای این که دچار رکود نشوید، باید بیش از هر زمان و هر کس دیگری به تواناییهای خود ایمان داشته باشید. وقتی خودتان از خودتان پشتیبانی و حمایت میکنید، مطمئناً دست به ریسک میزنید، خودتان را در مسیر موفقیت به جلو رانده و طعم موفقیت جدیدی را خواهید چشید که قبلاً تجربه نکرده بودهاید. همه افراد موفق بیش از هر کس دیگری در زندگی، به خودشان ایمان دارند.
7. مقایسه خود با دیگران
وقتی خودتان را با فرد دیگری مقایسه میکنید، موقعیتها و شرایطی که آن شخص پشت سرگذاشته است را نادیده میگیرید. مثلاً اگر با خودتان فکر میکنید که چرا ثروتی همانند وارن بافت ندارید، دلیل آن این است که شما تازه شروع به کار کردهاید و او دههها قبل و شاید حتی پیش از این که به دنیا آمده باشید برای رونق کسب و کار خود تلاش کرده است. به گفته تئودور روزولت، از رئیس جمهورهای آمریکا: «مقایسه شادی را از بین میبرد». ما معمولاً دستاوردهای افراد موفق را میبینیم و توجهی به سختیها و مرارتهایی که تا قبل از این تحمل کردهاند نداریم. به همین خاطر است که وقتی مشاهده میکنیم از شرایطی همانند آنها برخوردار نیستیم احساس سرخوردگی و نا امیدی میکنیم. این در حالی است که برای موفق شدن باید از جایی شروع کرد.
8. اهمیت ندادن به سلامتی
افراد موفق به اهمیتی که سلامتی برایشان دارد واقف هستند، چون در صورت سلامت بودن است که توانایی و تمرکز لازم برای انجام کارها را خواهند داشت. در صورتی که غذای کافی نخورید و انرژی بدنتان تأمین نشوید، نمیتوانید کارهایتان را به خوبی انجام دهید یا مدت طولانی برای انجام کاری تمرکز داشته باشید. شما باید به همان اندازه که برای درآمد خود اهمیت قائل هستید به فکر رژیم غذاییتان هم باشید. به عبارت دیگر همانطور که برای پرداختن قبضها باید پول کافی داشته باشید، برای رسیدن به هدفهایتان هم باید سوخت لازم را به بدنتان برسانید. بدن شما از لحظهای که هدفی را شروع میکنید تا نقطهای که میخواهید به آن برسید با شما خواهد بود. پس با آن به درستی رفتار کنید تا سفری بیدردسر را طی کنید.
9. زود تسلیم شدن
موفقیت یک شبه، افسانهای بیش نیست. در واقع موفقیت، حاصل سالها سخت کوشی است. اگر به دنبال پیدا کردن موفقیت هستید، باید ماهها و چه بسا سالها، سخت برای آن تلاش کنید تا به نتیجه مورد نظرتان دست یابید. افراد موفق به جای این که با مشاهده اولین مشکل پا پس بکشند و تسلیم شوند، به دنبال یافتن راه حلی برای آن خواهند بود و اگر راهی برای رفع مشکل خود پیدا نکنند، خودشان اقدام به ساخت راه حل خواهند کرد. یعنی در هر حالت تسلیم نمیشوند. آنها میدانند که وقتی با تمام وجود بخواهند به هدفی دست پیدا کنند، هیچ مشکلی نمیتواند سد راه آنها شود. در عوض از مشکلات پیش آمده به عنوان تجربهای برای ادامه مسیر استفاده کرده و انگیزه بیشتری برای رسیدن به هدف به دست میآورند.
10. اهمیت ندادن به یادگیری
شما حتی وقتی به 100 سالگی هم میرسید، هنوز تمام آنچه را که باید نمیدانید. شاید در آن زمان مثلاً در مورد دنیای کسب و کار، دانش بسیاری بیشتری نسبت به یک جوان 20 ساله داشته باشید، اما هنوز موضوعات دیگری هم هست که باید دربارهشان اطلاعات بیشتری کسب کنید. افراد موفق میدانند که موفقیت آنها ارتباط تنگاتنگی با سطح دانش و اطلاعاتشان دارد. البته این بدان معنی نیست که دائماً به دنبال گرفتن مدرک دانشگاهی هستند، بلکه منظور این است که آنها کتاب میخوانند، در کنفرانسها شرکت میکنند و به دنبال این هستند که در رشته و فعالیت خود روز به روز بهتر از قبل باشند. اگر منتظر موفقیت هستید، درست مقابل چشمان شما قرار دارد. کافی است عادتهای بد خود را بشناسید و با صبر و حوصله به دنبال تغییر دادن آنها باشید. در این صورت است که به آنچه شایستگیش را دارید، دست خواهید یافت.
11. مدیریت نادرست زمان
شاید بپرسید چرا مدیریت زمان امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟ وقت یکی از داراییهای بی نظیر هر انسانی است که البته در طول شبانه روز به اندازه انسانهای دیگر در اختیار او قرار گرفته است. با این حال، نحوه استفاده از زمان است که افراد موفق و ناموفق را از هم متمایز میکند. البته مدیریت درست زمان مصداقهای مختلفی دارد، از جمله اولویتبندی کارها و واگذاری آن به دیگران. افراد موفق میدانند در طول روز کدام کارهایشان را باید زودتر انجام دهند و چرا. اولویتبندی کارها به شما کمک میکند تا برای کارهایی که اهمیت بیشتری دارند وقت بیشتری صرف کنید و برعکس. در این صورت در پایان روز به خاطر انجام کارهایی که اهمیت بیشتری داشته است خوشحال خواهید بود. واگذار کردن کارها به دیگران نیز یکی دیگر از مصداقهای مدیریت زمان به حساب میآید. امروزه اهمیت out sourcing یا برون سپاری کارها به دیگران بیش از گذشته است، چون مشغله افراد نسبت به قبل بیشتر شده و در نتیجه برای انجام تمام آنها وقت ندارند. به همین خاطر باید بخشی از آن را به دیگران واگذار کنند. در این صورت مطمئناً با تمرکز بر کارهای مهمتر میتوانند شانس موفقیت خود را افزایش دهند.
در این مقاله با 11 عادت نادرستی آشنا شدید که در افراد موفق به ندرت خواهید دید. همانطور که ملاحظه کردید مدیریت درست زمان، توجه دائم به یادگیری، تسلیم نشدن و به تأخیر نینداختن کارها و غیره از جمله عادتهای اساسی است که در افراد موفق مشاهده خواهید کرد.
پاسخ به نظر