خلاصه ای از مقاله
با انگیزه از دست رفته مان در محیط کار چه کنیم؟ دلایل بی انگیزگی کارکنان چیست؟ راههای طلایی برای حفظ انگیزه در محیط کار کدامند؟ در این مقاله به دلایل بی انگیزگی کارکنان پرداخته و راهکارهایی برای حفظ انگیزه در محیط کار ارائه می شود.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- نشانههای قطعی از دست دادن انگیزه کاری
- دلایل بی انگیزگی کارکنان چیست؟
- راههای طلایی برای حفظ انگیزه در محیط کار
راههای افزایش انگیزه در محیط کار چیست؟
در این مقاله به موضوع بازیابی انگیزه در محیط کار میپردازیم. اولین فکری که بعد از مواجهه با یک کار جدید به ذهن اکثر شما خطور میکند این است که چقدر این کار سخت است و ای کاش میتوانستم از انجام آن انصراف بدهم. آیا اولین روزهایی که شغل فعلیتان را شروع کردید را به یاد میآورید؟
آیا به خاطر دارید که در آن زمان، چه قدر هیجان زده بودید؟ در آن زمان کسی نمیتوانست انگیزه و نگرش مثبت شما را از بین ببرد و همیشه برای انجام دادن هر کاری پیشقدم میشدید. چون میخواستید برای خودتان اسم و رسمی به دست آورید.
مطمئناً، کمتر از یک درصد از شما تا یک سال بعد از شروع کار، همان ذوق و شوق اولیه را داشتید. آیا تا به حال فکر کردهاید چرا شغلی که زمانی تا این حد شما را به هیجان میآورد، به یک فعالیت یکنواخت تبدیل شده است که صرفاً برای کسب درآمد آن را ادامه میدهید؟ چرا به تدریج انگیزه شما در محیط کار کاهش یافت؟
پیشرفت در کار، نیازمند سخت کوشی و داشتن نگرش مثبت است که البته در بسیاری از موارد در افراد دیده نمیشود. داشتن همین نگرش ممکن است این حس را به کارفرمای شما القا کند که هدف شما از حضور در آن سازمان، ایجاد تحول بوده و واقعاً پیشرفت یا عدم پیشرفت شرکت برای شما اهمیت دارد.
نگرش شما نسبت به فعالیتهایی که درون سازمان اتفاق میافتد و ابتکاراتی که در رابطه با آنها به خرج میدهید، مستقیماً بیانگر تمایل شما برای رهبری سازمان و پیشبرد آن به سمت موفقیت است.
با این حال اتفاقاتی که در فاصله بین اولین روز کاری شما و یک سال بعد از آن می افتد، شما را از نگرش اولیهتان دور میکند.
نشانههای قطعی از دست دادن انگیزه کاری
در این قسمت، به بیان نشانههایی میپردازیم که حاکی از کم شدن انگیزه شما در محط کار میباشد. اگر هر کدام از آنها را در خودتان پیدا کردید، بهتر است هرچه زودتر برای رفع آنها و بازگرداندن اشتیاق اولیه در خودتان اقدام کنید.
1. تمایلی به ایده پردازی و خلاقیت ندارید
اگر یک سال بعد از این که وارد حرفهای شدید، احساس کردید که اشتیاق اولیهتان را از دست دادهاید و ادامه همین مسیر فعلی، حس بهتری به شما میدهد، باید قبول کنید که انگیزهتان را از دست دادهاید. شاید علت این مساله این است که ایدههای قبلیتان از طرف مدیریت پذیرفته نشده است.
شاید هم تصور میکنید اگر ایدهتان قبول شود، راه سختی را برای عملی کردن آن در پیش دارید و فشار زیادی را متحمل خواهید شد. به همین خاطر با خودتان فکر میکنید که بهتر است خودتان را به دردسر نیندازید.
اگرچه این افکار در بین کارکنان متداول است، اما در عین حال باید دانست اگر در رابطه با کار خود دست به ابتکار نزنید، نه تنها دیگر به چشم نخواهید آمد، بلکه کمکم رضایت شغلیتان را هم از دست میدهید و باید هر روز، شاهد موفقیت دیگران باشید.
مقاله پیشنهادی: نکات طلایی برای حفظ انرژی و انگیزه در محیط کار - عزت خواه دات کام
2. نظر مخالف خود را بیان نمیکنید
وقتی شغل جدیدی را شروع میکنید، مطمئناً دوست دارید نظر خود را درباره مسائل مختلف مطرح کنید. چون تصور میکنید یکی از راههایی که میتوانید خودتان را در سازمان به دیگران بشناسانید این است که نظر و عقیدهتان را مطرح کنید.
با این حال، وقتی صدایتان به گوش دیگران نمیرسد یا در میان همهمه دیگران گم میشود، یا به خاطر مخالفت با جمع، به نظر شما اهمیتی داده نمیشود، احساس میکنید که تلاشهایتان بی ارزش بوده است.
در نتیجه اگرچه اغلب اوقات همچنان به بیان نظر و عقیده خود درباره موضوعی ادامه میدهید، اما همچنان هیچ کس ارزشی برای نظر شما قائل نیست. این شرایط باعث میشود که احساس رقابت در شما از بین برود.
چون فکر میکنید اگر هم نظرتان را بیان کنید، کسی به آن اهمیت نمیدهد. به همین خاطر، دیگر حتی با وجود مخالفت با ایدهای، نظر خودتان را مطرح نمیکنید.
مقاله پیشنهادی: عوامل انگیزه بخشی که شما را به سمت موفقیت در زندگی هدایت میکند
3. به دنبال یادگیری و به روز کردن خود نیستید
یکی دیگر از نشانههایی که قاطعانه نشان میدهد علاقه و انگیزه شما در محیط کار از دست رفته این است که با وجود تلاش سایر همکارانتان برای به روز شدن، شما همچنان در همان موقعیتی که هستید باقی میمانید. به عبارت دیگر از تأثیر تغییر در زندگی و موفقیت غافل ماندهاید.
همین موضوع باعث میشود از شرکت در سمینارها، کارگاهها و کنفرانسها که اتفاقاً تصمیمات مهمی هم در آنها گرفته میشود، خودداری کنید، زیرا احساس میکنید که این فعالیتها همگی بی ارزش هستند و نباید وقت خود را صرف آنها کنید.
مجدداً این عدم تمایل ناشی از این است که از نقشی که در آن سازمان به عهده دارید، راضی هستید و تا زمانی که بتوانید کارهایی که به شما محول شده است را انجام دهید، دیگر در خودتان نیازی به تغییر کردن و همگام شدن با جریانهای اطرافتان نمیبینید.
در این شرایط، بدون این که متوجه باشید که در حال عقب افتادن از همکارانتان هستید، این رفتار را ادامه میدهید تا زمانی که حسی از درون به شما بگوید که باید کاری انجام دهید تا از این حالت خارج شوید.
4. خلاقیت در کار ندارید
وقتی تازه کارتان را شروع کرده بودید، احتمالاً همیشه مترصد فرصت بودید که در نظر مدیر سازمان، فرد خلاق و نوآوری به نظر برسید و دیگران شما را با این شخصیت بشناسند. همچنین هر فرصتی پیدا میکردید، ایدههای مختلفی را مطرح میکردید و به دنبال جلب نظر دیگران بودید.
در آن زمان، تحویل به موقع کارها، هرگز برای شما مشکل به نظر نمیرسید، چون همیشه زودتر از موقع کار خود را تحویل میدادید و از این نظر برای شما نگرانی وجود نداشت.
وقتی در مسیر یک کار روتین قرار میگیرید، دیگر به نظرتان لازم نیست که همانند قبل فعال باشید و احساس راحتی برای شما اهمیت بیشتری پیدا میکند.
همین احساس راحتی باعث میشود که هیچ گاه متوجه نشوید که عادت به تنبلی در حال شکل گرفتن در شما است و زمانی به این موضوع پی خواهید برد که دیگر این صفت در شما نهادینه شده است.
5. انگیزهای برای پیشرفت شغلی ندارید
اگر در حال حاضر، کنترلی بر کاری که انجام میدهید نداشته باشید، مطمئناً مسیر آینده، مبهم به نظر خواهد رسید و حتی نمیدانید در یک یا چند سال آینده، موقعیت کاریتان به چه شکل در خواهد آمد. زیرا به جای این که خودتان، هدایت مسیر را به دست بگیرید، جریان کار، شما را هدایت میکند.
در این صورت، تنها زمانی حاضر به از میان برداشتن موانع میشوید که سد راهتان بشوند. در غیر این صورت، هیچ انگیزهای برای انجام دادن کاری جدید یا استفاده از فرصتهای پیش آمده ندارید. همه این موارد بیانگر این است که شما از وضعیتی که دارید راضی هستید و حاضر نیستید آن را از دست بدهید.
در این موقعیت، اشتیاقی که از قبل داشتهاید را دیگر ندارید و از نظر شما همه چیز در بهترین موقعیت است. سوالی که در این زمان به ذهن میرسد این است که آیا باید این رفتار و نگرش در شما تقویت شود؟
آیا این رفتار به نفع موقعیت شغلی شما خواهد بود یا لازم است آن را تغییر دهید. در ادامه مقاله، دلایلی که باعث از دست رفتن انگیزه میشود را بررسی خواهیم کرد.
دلایل بی انگیزگی کارکنان چیست؟
پاسخ به این سوال، نیاز به فکر یا توضیح زیادی ندارد، زیرا دلایل آن، کاملاً واضح هستند. در این جا به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
- صدای شما هرگز به گوش دیگران نمیرسد: دلیل این مساله شاید این است که همکاران یا مدیران شما خودشان را برتر از شما میدانند یا هر وقت ایده یا پیشنهادی ارائه میکنید، با آن مخالفت میکنند. حتی زمانی که نظر شما کاملاً در خور توجه است، آنها هیچ اهمیتی برای نظر شما قائل نیستند.
- ایدههایتان همیشه رد میشود: زیرا از نظر دیگران بی ارزش و فاقد استفاده است.
- ایدههایتان به سرقت میرود: یعنی هر زمان، ایده جدیدی ارائه میکنید، به نام دیگران ثبت میشود.
- اجازه حرف زدن ندارید: هرگاه میخواهید اظهار نظر کنید، حرف شما را قطع میکنند.
- در جریان تصمیمات و جلسات مهم قرار نمیگیرید: به همین خاطر احساس میکنید که در آن سازمان فرد اضافهای هستید.
اینها، تنها بخشی از مواردی است که باعث میشود انگیزه خود را برای ادامه شغل فعلیتان یا مشارکت فعال در آن از دست بدهید و در همان منطقه امنی که برای خود ساختهاید، باقی بمانید.
به تدریج، شغلی که زمانی برایتان اهمیت زیادی داشت و به خاطر آن سخت تلاش میکردید، به یک کار یکنواخت تبدیل میشود که هر روز به زور و از سر ناچاری آن را ادامه میدهید. حال سوالی که مطرح میشود این است که چگونه انگیزه از دست رفتهمان را باز گردانیم.
راههای طلایی برای حفظ انگیزه در محیط کار
اگر در محل کار احساس کسالت میکنید و دیگر اشتیاق و انگیزه لازم برای ادامه کار را ندارید، راه کارهایی به شما ارائه میکنیم که میتوانید سریع از این موقعیت ناخوشایند خارج شوید و در مسیر درست گام بردارید.
1. اولین روزی که وارد این شغل شدید را به خاطر آورید
به خاطر دارید در آن روز چقدر برای کار کردن انگیزه داشتید؟ هیچ کاری به اندازه همین یادآوری ساده، نمیتواند اشتیاق از دست رفته را به شما بازگرداند. حتماً به خاطر دارید در آن زمان چقدر با انرژی بودید و میخواستید هر کاری را در اسرع وقت انجام دهید.
یا حتماً به خاطر دارید که همیشه به دنبال یافتن ایدههای جدید بودید و به خاطر پیشنهاداتی که مطرح میکردید، از طرف اعضای تیم تشویق میشدید. به خودتان یادآوری کنید که هنوز هم میتوانید به جایگاه قبلیتان برگردید، به شرط آن که از منطق امن خود خارج شوید و کمی بیشتر تلاش کنید.
2. جایگاه شغلی خود را مهم بدانید
شما برای رسیدن به این نقطه و به دست آوردن این موقعیت شغلی، تلاش زیادی کردهاید، اما امروز به جایی رسیدهاید که احساس خستگی و دلزدگی میکنید. پس شاید لازم باشد روزهایی را به خاطر آورید که برای مصاحبه با مدیرتان و گرفتن این موقعیت شغلی، چقدر اشتیاق و هیجان داشتید.
همچنین به خاطر بیاورید که برای شنیدن نتیجه مصاحبه و انتخاب شدن برای این کار، آنقدر استرس داشتید که حتی نمیتوانستید غذا بخورید. در واقع انتخاب شما، اتفاق بسیار مهمی بوده است و احتمالاً افراد زیادی برای رسیدن به آن تلاش کردهاند، اما موفق نشدهاند.
سعی کنید با یادآوری این واقعیت به خودتان، از تمام ظرفیتهایتان برای موفقیت استفاده کنید. مطمئناً در درازمدت، نتیجه مطلوب آن را مشاهده خواهید کرد.
3. ارتباطات خود را افزایش دهید
وقتی در کار خود احساس دلزدگی و کسالت میکنید، احتمالاً به دنبال آن هستید که ببینید افراد دیگری که در آن محیط با شما کار میکنند، چه عملکردی دارند. یکی از راههایی که میتوانید از این موضوع مطلع شوید این است که به سراغ کسانی بروید که عملکرد و بازدهی کاری به مراتب بهتری نسبت به شما دارند.
برای برقراری ارتباط با این افراد میتوانید از رسانههای اجتماعی یا ایمیل کمک بگیرید. بعد از آن که توانستید به آنها متصل شوید، شروع به تبادل نظر با ایشان کنید و ایدههایتان را درباره کاری که هر دو نفرتان انجام میدهید، بیان کنید.
برای شروع گفت و گو، میتوانید ابتدا به تعریف از عملکرد شخص مقابل بپردازید و از او درخواست کنید اگر پیشنهاد یا توصیهای دارد که به بهتر شدن کارتان کمک میکند، اعلام نماید.
در زمان گفت و گو نباید خود را درمانده، حسود یا مغرور نشان دهید. چون این حالتها باعث میشود گفت و گوی شما دیگر حالت دوستانهای نداشته باشد.
4. وظایف اضافه را حذف کنید
وقتی احساس میکنید کاری که انجام میدهید یکنواخت است، به احتمال زیاد، کارتان را اشتباه انجام میدهید یا از به عهده گرفتن همزمان چند کار شانه خالی میکنید. اگر میخواهید بازدهی کارتان را افزایش دهید، لازم است این حالت را از خود دور کنید.
یعنی باید سعی کنید فرد فعالتری باشید و با همکارانتان ارتباط صمیمانهتری برقرار کنید. احتمالاً در سر کار با افرادی مواجه هستید که اصلاً دوستشان ندارید.
با این حال، اگر بخواهید دائماً از دستشان شکایت کنید یا پشت سرشان حرف بزنید، نه تنها وقتتان را هدر میدهید، بلکه موقعیت پیشرفت خودتان را هم از بین میبرید. در محیط کار، تنها وظایفی را به عهده بگیرید که ارزش کارتان را افزایش دهد.
اگر انگیزه خود را برای کار کردن از دست دادهاید، بهترین راه کار این است که خودتان را به چالش بکشید. به این منظور لازم است به دنبال راههایی برای تقویت مهارتها و استعدادهای خود باشید، چون میدانید که ارزشش را دارد. وقتی در دام کارهای روتین گرفتار میشوید، ناخودآگاه به راحتی و تنبلی عادت میکنید.
در این صورت استعدادهایتان به هدر خواهد رفت. بنابراین لازم است دست از سستی و تنبلی بردارید و به دنبال انجام کاری باشید که واقعاً شایستگی انجام دادن آن را دارید. شما هر روز باید به دنبال انجام کاری برای رشد و ارتقا خود باشید.
تا به حال به خرید محصولات فیزیکی از کارخانههای چینی با قیمت بسیار مناسب و فروش آن در یک مارکت پلیس بزرگ و جهانی مانند آمازون فکر کردهاید؟ بیزینسی که با آزادی از المان زمان و مکان مسیر یک کسب درآمد 24 ساعته و دلاری را برای شما فراهم میکند. هر چند کار آسانی به نظر نمیرسد اما اگر راهنمای جامع و گامبهگام در این خصوص وجود داشته باشد، مسیر خیلی آسانتر و سریعتر طی میشود. تماشای ویدیوهای معرفی دوره آنلاین بازاریابی و فروش در آمازون و مشاهده نتایج شگفتانگیز دوره آربی شاید نقطه عطف زندگی و کسب و کار شما باشد. پس این پیشنهاد را از دست ندهید.
پاسخ به نظر