خلاصه ای از مقاله
اگر صاحب کسب و کار هستید، این مقاله میتواند کمک بزرگی به شما کند. اما اگر کسب و کاری ندارید و میخواهید بیزینس جدیدی را راه اندازی کنید، حتماً سؤالاتی که برایتان مطرح میشود را یادداشت کنید. در ادامه دلیل مهم بودن این سؤالات در کسب و کار شما را مطرح خواهیم کرد. حتی اگر کسب و کاری ندارید و این سؤالات را برای زندگی شخصی خودتان هم به کار ببرید و از خودتان بپرسید، کیفیت زندگی شما به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- راه اندازی کسب و کار موفق
- ضرورت پرسیدن سؤالات درست برای رسیدن به موفقیت
- 10 سؤال مهمی که باید پیش از شروع کسب و کار از خودتان بپرسید
راه اندازی کسب و کار موفق
در این مقاله قصد داریم 10 سؤال را برای شما مطرح نماییم. این سؤالاتی است که هر کارآفرینی باید از خودش بپرسد. دو دسته از افراد هستند که صد در صد به رویاهایشان میرسند. دسته اول، کسانی که تنبل و فوق العاده بلندپرواز هستند. البته شاید از شنیدن این موضوع تعجب کنید. دسته دوم نیز کسانی هستند که واقعاً میدانند چه میخواهند. یعنی به صورت شفاف میدانند که قرار است به کجا برسند.
چه شخصیتی پیدا کنند، چه کسب و کاری بسازند، چه چیزی اختراع کنند، چه محصولی بفروشند و در مورد آینده خودشان و کاری که میخواهند انجام دهند، کاملاً مطلع هستند. شاید تعجب کرده باشید که یک نفر که تنبل است، به چه شکلی میتواند موفق شود یا این که کاری کند یا محصول یا سرویسی را بسازد. اگر کمی دقت کنید متوجه میشوید که بزرگترین ایدههای دنیا، از جایی در ذهن افراد شکل گرفته است که میخواستهاند کاری سادهتر و راحتتر انجام شود.
ساخت بسیاری از اپلیکیشنها، ساخت ماشین و هر فناوری که تصور کنید، در بیش از 80 درصد موارد با این هدف بوده است که کار یا عملی آسانتر شود. افرادی به سمت این ایدهها میروند که هدفشان این باشد که کاری را سریعتر و با انرژی کمتری انجام دهند، چون در انجام دادن کارها تنبل هستند ولی در عین حال نیز فوق العاده بلندپرواز هستند و هیچ چیز هم آنها را در فکر کردن و ایده پردازی محدود نمیکند.
به همین علت است که میگویند: «من اگر بتوانم از یک شهر به شهر دیگری پرواز کنم، سریعتر میرسم تا این که بخواهم از راههای زمینی بروم یا اگر بخواهم کار خاصی را انجام دهم، باید به این ایده برسم که آن را سریعتر انجام دهم.» به همین علت آنها به شدت بلندپرواز هستند. در این مقاله می خواهیم به مورد دوم بپردازیم.
ضرورت پرسیدن سؤالات درست برای رسیدن به موفقیت
اگر صاحب کسب و کار هستید، این مقاله میتواند کمک بزرگی به شما کند. اما اگر کسب و کاری ندارید و میخواهید بیزینس جدیدی را راه اندازی کنید، حتماً سؤالاتی که برایتان مطرح میشود را یادداشت کنید. در ادامه دلیل مهم بودن این سؤالات در کسب و کار شما را مطرح خواهیم کرد. حتی اگر کسب و کاری ندارید و این سؤالات را برای زندگی شخصی خودتان هم به کار ببرید و از خودتان بپرسید، کیفیت زندگی شما به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
همانطور که میدانید، مهمترین کاری که میتواند زندگی شما را عوض کند، این است که از خودتان دو سؤال مهم چرا و چطور را بپرسید. اگر مشاهده کردید که در نقاطی ضعف دارید، به جای این که ناراحت و افسرده شوید یا این که مسیرتان را عوض کنید یا از کارتان دست بکشید، از خودتان بپرسید چطور میتوانید بهتر شوید.
این سؤالی است که ناپلئون هیل از خودش پرسید و به دستاورد بسیار بالایی دست یافت. همین کار را میخواهیم در مورد خودمان هم انجام دهیم. در این مقاله 10 سؤال برای شما مطرح خواهد شد و توصیه میکنیم حتماً آنها را یادداشت کنید. شما میتوانید این 10 سؤال را هم برای کسب و کار خود و هم زندگی شخصیتان به کار برید.
10 سؤال مهمی که باید پیش از شروع کسب و کار از خودتان بپرسید
سؤال اول: چشمانداز شما چیست و قرار است به چه شخصیتی تبدیل شوید؟
در 6 ماه، 1، 2 یا 10سال آینده میخواهید چه شخصیتی برای خودتان بسازید و کسب و کار و بیزینسی که دارید، قرار است به کجا برسد؟
سؤال دوم: مشتری ایده آل شما دقیقاً چه کسی است؟
بسیاری از افراد در جواب این سؤال که «مشتری شما چه کسی است؟» جواب میدهند «هر کسی میتواند مشتری ما باشد.» این پاسخ کاملاً اشتباه است، زیرا شما باید دید کاملاً شفافی در مورد مشتریان خود داشته باشید. مثلاً بگویید مشتری این محصول من یک آقای 35 ساله و کارمند است که هر روز سر کار میرود و فلان ویژگی را دارد. یعنی تا این حد باید از خصوصیات مشتریانتان مطلع باشید.
یا برعکس ممکن است بگویید مشتری من یک خانم 20 یا 25 ساله است که فلان شغل و ویژگی اخلاقی را دارد. پس شناخت مشتری، یکی از موارد کاملاً ضروری است. اگر مشتریتان را نمیشناسید، همین الآن در مورد آن فکر کنید. اگر تصور میکنید که هر کس می تواند مشتری شما باشد، به این معنی است که شما هنوز مشتری ایدهآل خودتان را پیدا نکردهاید.
سؤال سوم: چقدر میخواهید بیزینس خود را بزرگتر کنید؟
آیا میخواهید صرفاً در همان محلهای که سکونت دارید، بیزینس یا مغازه داشته باشید؟ آیا میخواهید آن مغازه در شهر شما باشد؟ آیا میخواهید تعداد مغازهها 2 یا 3 عدد باشد؟ آیا میخواهید بیزینس خود را در سطح کشور یا ایالتی که زندگی میکنید گسترش دهید یا آیا مثلاً میخواهید در کل آسیا یک برند بسازید؟ چقدر قرار است این بیزینس بزرگ باشد؟ چشم انداز شما تا کجا است؟
مقاله پیشنهادی: چگونه کسب و کار جدید آغاز کنیم؟
سؤال چهارم: کدام فرمول باعث میشود که اعداد بیزینس شما بزرگتر شود؟
آیا این فرمول را می دانید؟ آیا بزرگ شدن اعداد بیزینس شما در مارکتینگ یا بهبود محصول و سرویس خود است یا در افزایش تعداد نیروهایتان؟ مشخص کنید دقیقاً چه چیزی است. چه فرمولی باعث میشود که اعداد بیزینس شما به شدت بزرگتر شود؟
سؤال پنجم: ضعفهای بیزینس و کسب و کار شما دقیقاً چه هستند؟
شما باید ابتدا نقاط ضعف خود را شناسایی کنید. در ادامه یک راه حل فوق العاده خوب به شما ارائه خواهیم کرد. شما باید افرادی را استخدام کنید که جلوی ضعفهایتان را بگیرند و ضعفهایی که دارید را بهبود ببخشند تا کسب و کار شما به صورت یک سیستم کامل در بیاید.
سؤال ششم: در کدام بخشهای کسب و کار شما، زمان به هدر میرود؟
برای فهمیدن این موضوع، باید تمام مسیر کسب و کارتان را بررسی کنید از جمله مراحل تولید محصول یا انجام دادن سرویسهایتان تا رسیدن به مشتری. همه مراحل را زیر ذره بین بگذارید و بررسی کنید در کدام قسمتها، زمان در حال هدر رفتن است. این هدر رفت زمان ممکن است در مارکتینگ یا خدمات مشتری یا هر قسمت دیگری باشد. بنابراین باید بدانید که چطور میتوانید جلوی این کار را بگیرید و آن را بهبود ببخشید.
سؤال هفتم: آیا در جریان بیزینس خود هستید یا نه؟
بسیاری از افراد سرمایهای را صرف راهاندازی کسب و کاری میکنند و بعد از این که کسب درآمد کردند، کم کم از آن دور میشوند و اصلاً نمیدانند مراحل کسب و کارشان به چه شکل در حال طی شدن است. آنها نمیدانند کارمندانشان به چه شکلی با مشتریان صحبت میکنند. چه سرویسی به مشتریان میفروشند و این که فیدبک مشتریان به آنها چگونه است. شما باید به بیزینس خود بازگردید و با آن درگیر باشید. شما باید بدانید مراحل تولید و فروش محصولتان دقیقاً به چه صورت است؟ شما حتی اگر 30 هزار کارمند هم که داشته باشید، باید در جریان تک تک مراحل باشید.
سؤال هشتم: چه عواملی باعث به خطر افتادن کسب و کار شما میشوند و شما آنها را نمیبینید؟
بررسی کنید آیا این خطرات در قسمت مارکتینگ است یا در بخش اضافه کردن سرویسها؟ بعضی از افراد محصولاتی دارند که وقتی تصمیم میگیرند آنها را به لیست محصولاتشان اضافه کنند، بدون دقت این کار را انجام میدهند. همین کار باعث چند قطبی شدن مشتریان میشود و کل آن بیزینس و برند به خطر میافتد. یعنی دیگر، مشتریان نمیدانند قرار است با چه برندی معامله کنند. چون ساختار برند قبلی عوض شده است. بسیاری از اوقات مواردی هست که ما آنها را نمیبینیم. شما باید نقاط کور بیزینس خودتان، یعنی عواملی که ممکن است بیزینس شما را تخریب کنند را بشناسید.
سؤال نهم: نرخ تبدیل در بیزینس شما دقیقاً چه قدر است؟
آیا اصلاً میدانید نرخ تبدیل چیست؟ اگر 10 نفر وارد مغازه شما میشوند و فقط دو نفر آنها خرید میکنند، باید به این فکر کنید که چگونه میتوانم تعداد دو نفر را به سه نفر تبدیل کنم؟ شما در تمام مراحل بیزنیس، باید از نرخ تبدیل آگاه باشید. اگر 50 میلیون صرف هزینههای تبلیغات میکنید، چقدر قرار است از آن سود کنید؟ تعداد کاربران شما چند نفر خواهند بود؟ میزان فروشتان چقدر خواهد بود؟ چند نفر از سرویسهای شما استفاده میکنند؟
اکسل از جمله برنامههایی است که در آن میتوانید تمام دادهها و اطلاعات را مشاهده کنید و آنها را حتی روی نمودار نشان دهید. اگر شما از نرخ تبدیل بیزینس خود اطلاع نداشته باشید، دیگر نمیدانید که قرار است به چه شکل پیشرفت کنید. درک این موضوع کاملاً ساده است. اگر دو محصول دارید و برای هر دو به یک اندازه زمان گذاشتید، اما مشاهده کردید که برای یک محصول نتیجه بهتری میگیرید، پس کم کم باید فکرتان را به کار بیندازید و زمانتان را صرف محصولی کنید که بیشتر برای شما جواب داده است، نه اینکه به همان میزان زمان صرف کنید.
همه محصولات در تمام شرکتهای دنیا به همین شکل هستند. حتی کمپانیهای اپل، گوگل و فیسبوک نیز به همین شکل فکر میکنند. همچنین نباید قانون هشتاد- بیست را در بیزینس خود فراموش کنید.
مقاله پیشنهادی: آشنایی با اصول راه اندازی کسب و کار
سؤال دهم: رهبران بعدی بیزینس شما، دقیقاً چه کسانی هستند؟
مطمئناً در شرکتهایی که در ایران هستند یا مؤسس ایرانی دارند، اصلاً به این مورد فکر نمیشود. چون بسیاری از ما عادت به خودخواهی داریم و فکر میکنیم که قرار است تا آخر عمر رهبر شرکتمان باشیم و بنابراین دوست نداریم کسی در زمینه تصمیم گیری به ما کمک کند یا حتی خودش برای بیزینس تصمیم بگیرد. بیزینسی موفق است که رهبر بعدی و حتی رهبران بعدی خودش را پرورش میدهد. شاید در سیستمی که کار میکنید، 50 کارمند دارید. از بین این 50 کارمند، باید حداقل 10 مدیر خوب داشته باشید تا بتوانند بقیه افراد را مدیریت کنند.
شما چقدر از وقتتان را صرف تربیت رهبر برای تیمتان میکنید؟ این نکته بسیار مهم است. اگر به این موضوع فکر میکنید که روزی یک برند بسیار بزرگ بسازید، حتماً به این موضوع فکر کنید و صرفاً به فکر ساخت بهترین محصول یا برند نباشید. ساخت بهترین مدیران و کارمندان، حتی از ساخت محصول مهمتر است. چون آنها کسانی هستند که محصول یا سرویس زیادی دارند یا میسازند.
موفقیت در بیزینس تنها به کسب درآمد محدود نمی شود
نکتهای که در انتهای مقاله باید خاطر نشان کنیم این است که نباید صرفاً کسب درآمد برای شما مهم باشد، در عوض باید به سیستم سازی فکر کنید و این که کاری که انجام میدهید درست باشد و محصولی که میسازید، محصول درستی باشد. همیشه به این موضوع فکر کنید و به دنبال این باشید که یک ارزش به آن بازار اضافه کنید. اگر در ایران، همه به این شکل فکر کنند، دنیای تجاری ایران عوض خواهد شد. با این حال متأسفانه یاد گرفتهایم که بسیاری از اوقات فقط به کسب سود فکر کنیم.
مثلاً این که یک محصول را بخریم و آن را گرانتر بفروشیم. اگرچه ممکن است بتوانیم آن محصول را به دو برابر قیمت خرید بفروشیم و سود کنیم، ولی تأثیری بر آبادانی کشور ندارد و نمیتواند به ارتقای یک صنعت کمک کند. شاید بتوانیم درآمد زیادی کسب کنیم، اما ارزشی به آن بازار اضافه نکردهایم. همه ما باید به این شکل فکر کنیم که در هر کاری که انجام میدهیم، به سیستم و صنعت خود یک ارزش اضافه کنیم، نه این که صرفاً به این فکر کنیم که 10، 100، یا 1000 درصد سود کنیم.
اگرچه سود کردن و به دست آوردن پول خوب است، اما نه به هر قیمتی. سعی کنید به یک کارآفرین تبدیل شوید. سعی کنید سؤالاتی که در این مقاله مطرح شد را از خودتان بپرسید و کسب و کاری بسازید که اگر کسی در آینده نام برند شما را شنید و لوگوی شما را دید، احساس خوبی پیدا کند. در این صورت، حتماً درباره شما خواهد گفت: «او انسان خوبی بود، چون دست به کاری انقلابی در این بیزینس زد، و خیلی از کارها را بهتر کرد و صرفاً به فکر بالا بردن سود خود نبود.» در 90 درصد موارد، تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق، بستگی به طرز فکر و نگرش شما دارد و نیازمند باورهای درست از سمت شما است.
چون قرار است شما به عنوان یک کارآفرین، حتی اگر دو کارمند هم دارید، دو کارمند خوب تربیت کنید. دو نفری که دلسوز برند شما باشند و برند نیز به فکر مخاطب محصول و مردم باشد. اگر میخواهید کسب و کارتان را راه اندازی کنید، این 10 سؤال را از خودتان بپرسید و آنها را جدی بگیرید. در این صورت اتفاقات خوبی در زندگی شخصی و کسب و کارتان خواهد افتاد.
موفقیت به این معنی نیست که شما باید در کشور خاصی به دنیا آمده باشید و والدین خاصی داشته باشید یا وارث ثروت هنگفتی باشید. موفقیت مهارتی است که میتوانید آن را یاد بگیرید. اگر بتوانید این اصول را به خوبی اجرا کنید، 100 درصد میتوانید برندهای بزرگی بسازید. برندهایی که بتواند به بقیه انسانها و مشتریان کمک کند.
دوست خوبم تلاش ما بر این است نقشی در موفقیت تو داشته باشیم. اگر شما دوست عزیز مشتاق یادگیری فروشندگی آنلاین در سایت آمازون هستید میتوانید با مطالعه مطالبی که در صفحه دوره آربی ارائه شده است، مسیر درستی را انتخاب کنید. آموزش های دوره آربی شما را از صفر تا صد با نحوه فروش در آمازون آشنا میکند.
پاسخ به نظر