آنچه در این مقاله می خوانید:

• چیزهایی که باید درباره موفق شدن بدانید
•  آیا راهی برای شاد بودن وجود دارد؟
• مزایای زیادی برای دستیابی به موفقیت در مسیر شما قرار گرفته است

چیزهایی که باید درباره موفق شدن بدانید

1. موفقیت آنطور که تصور می‌کنید، نیست

به گفته دکتر توماس گیلووی، یکی از اساتید روانشناسی دانشگاه کورنل، «یکی از دشمنان شادی، سازگار شدن است.» او بیش از دو دهه است که به بررسی رابطه پول و شادی پرداخته است. او همچنین افزود: «ما برای اینکه احساس شادی کنیم، به خرید می‌رویم و در این زمینه موفق هم می‌شویم. اما این شادی تنها برای مدت کوتاهی ماندگار است. چیزهای جدید در ابتدا برای ما جذاب هستند اما ما خیلی زود به آنها عادت می‌کنیم». در واقع، مدت زمانی که صرف پیش بینی یک ایده یا نتایج دلخواه می‌شود، نسبت به نتیجه آن، برای ما رضایت بخش تر است.

زمانی که چیزی که می‌خواهیم را به دست می‌آوریم، خواسته ما می تواند ثروت، سلامت، روابط عالی یا هر چیز دیگری باشد، پس از گذشت مدتی ما به آن عادت می‌کنیم و هیجان اولیه از بین می‌رود. معمولاً تجربیاتی که ما مدت‌ها به دنبال آن بوده‌ایم، یأس برانگیز و ناامید کننده هستند. من عاشق این هستم که این پدیده را در فرزندان خود که در حال بزرگ شدن می‌باشند، تماشا کنم.

آن‌ها احساس می‌کنند که اگر یک اسباب بازی خاص را به دست نیاورند، دنیا به آخر می‌رسد. تمام دنیای آنها در به دست آوردن آن اسباب بازی خاص خلاصه می‌شود. با این حال، هنگامی که آن اسباب بازی را برای آنها خریداری می‌کنیم، خیلی طول نمی‌کشد که آن احساس خوشحالی از بین می‌رود و دیگر چیزی از آن باقی نمی‌ماند.

2. موفقیت هرگز به آن اندازه که تصور می‌کنید، بد نیست

درست از همان لحظه که ما در حال فریب دادن خودمان هستیم تا باور کنیم که یک چیز مشخص می‌تواند ما را از آن میزانی که به نظر می‌رسد، خوشحال‌تر کند، خودمان را فریب می‌دهیم که دستیابی به خواسته مان سخت‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم. هر چقدر شما بیشتر از انجام کاری اجتناب کنید، در ذهن شما آن کار دردناک‌تر خواهد بود. اما زمانی که آن کار را انجام دهید، ناراحتی، از آن چیزی که تصورش را می‌کردید، کمتر می‌شود. انسان‌ها با سخت‌ترین چیزهای ممکن هم خودشان را وفق می‌دهند. من اخیراً در هواپیما در کنار خانمی که 17 فرزند داشت، نشسته بودم. بله، درست خوانده‌اید. بعد از داشتن 8 فرزند، او و همسرش 4 خواهر و برادر را به فرزندی قبول کردند و توانستند خود را با آن شرایط وفق دهند.

چند سال بعد نیز 5 خواهر و برادر دیگر را پذیرفتند و به این هم عادت کردند. البته شوک اولیه کل خانواده او را تحت تأثیر قرار داد. اما آنها توانستند موقعیت را کنترل کنند. چه باور کنید و چه باور نکنید، اگر مجبور شوید، مطمئن باشید می‌توانید شرایط را مدیریت کنید. به طور معمول مشکلی که افراد را از پذیرش چالش‌های بزرگ باز می‌دارد، ترس و هراس است. در مسیر دستیابی به هر چیزی، تفاوتی نمی‌کند که چالش‌های پیش رو بزرگ باشند یا کوچک، شما با آنها سازگار خواهید شد. زمانی که شما بتوانید به شکل آگاهانه با یک استرس خیلی بزرگ سازگار شوید آن روز، شما تکامل پیدا کرده‌اید.

3. آیا راهی برای شاد بودن وجود دارد؟

«هیچ راهی وجود ندارد که به شادی ختم شود، شادی خودش یک راه است.» تیچ نهات هان

بیشتر مردم بر این باورند که آنها باید:

• در ابتدا چیزی که باعث خوشحالی آن‌ها می‌شود (مثل پول، زمان یا عشق) را داشته باشند
• باید بتوانند کاری که می‌خواهند را انجام دهند (برای مثال سفر کنند، کتاب بنویسند، کسب و کار جدیدی را به راه بیندازند یا یک رابطه عاشقانه داشته باشند)
• هدف مورد نظر باید بتواند در نهایت یک چیزی را به آنها هدیه دهد (برای مثال شادی، آرامش، رضایت، انگیزه یا عشق)
• این الگوی اجباری در حقیقت باید به طرز عجیب و غریبی ویرایش شود تا شادی، موفقیت یا هر چیز دیگری که به دنبال آن هستید را تجربه کنید.
• برای شاد بودن باید به هر چیزی که می‌خواهید تبدیل شوید (برای مثال یک انسان شاد، مهربان، آرام، عاقل و عاشق)
• سپس باید کارهایی که دوست دارید را انجام دهید
• خیلی سریع خواهید دید که کاری که انجام می‌دهید، شادی را برای شما به ارمغان می‌آورد.

مقاله پیشنهادی: 10 روش عملی برای شاد بودن در زندگی

ما چیزی که هستیم را در زندگی خود جذب می‌کنیم. این مفهوم توسط تحقیقات روانشناختی تأیید شده است. گای شان، روانشناس فارغ التحصیل از دانشگاه هاروارد و یکی از اعضای مجله SUCCESS در یکی از برنامه TED talk خود، مهم‌ترین عواملی که شما را از رسیدن به شادی باز می‌دارند، را معرفی و توضیح داد. او بر این باور است که موفقیت، دستیابی به اولین دستاورد است اما علم نشان می‌دهد که شاد بودن رسیدن به موفقیت را تسهیل می‌سازد. برای مثال، اسکات آدامز، سازنده کمدی معروف «دیلبرت»، موفقیت خود را به استفاده از افکار مثبت ربط می‌دهد.

او روزی پانزده مرتبه روی یک تکه کاغذ، جمله ذیل را می‌نویسد: «من، اسکات آدامز، به یک کارتونیست سندیکالیسم تبدیل خواهم شد». نوشتن این جمله 15 مرتبه در روز، یک ایده مثبت را در اعماق ضمیر ناخودآگاه او حک می‌کند و ضمیر خودآگاه آدامز را برای رسیدن به این ایده مشتاق می‌کند. هر چقدر که بیشتر این جمله را بنویسد، بیشتر می‌تواند فرصت‌هایی که پیش‌تر آنها را نمی‌دید را به چشم ببیند. سپس در مدت کوتاهی، او به یک کارتونیست سندیکالیسم تبدیل شد. این اتفاق به هیچ عنوان نمی‌توانست پیش نیاید.

شما می‌توانید همین کار را با نوشتن جملات به زمان حال انجام دهید. یعنی به جای اینکه بنویسید: «من به یک کارتونیست سندیکالیستم تبدیل خواهم شد»، بگویید: «من یک کارتونیست سندیکالیسم هستم». نوشتن جملات در زمان حال این باور را در شما تقویت می‌کند که شما در حال حاضر همان کسی هستیدکه دنبال رسیدن به آن بودید. بدین ترتیب شما متوجه می‌شوید که چه کارهایی باید انجام دهید و در نهایت به چه کسی تبدیل شوید.

4. تصور کنید در حال حاضر به اندازه کافی دستاورد داشته‌اید

در یک مصاحبه در رویداد سالیانه جنیس در سال 2013 از تیم فریسس پرسیده شد: «آیا با توجه به نقش‌های مختلفی که دارید، تا به حال پیش آمده است که احساس اضطراب کنید؟ آیا تا کنون احساس کرده‌اید که بیش از حد درگیر شده‌اید؟ فریسس در پاسخ گفته بود: «مطمئناً من هم دچار استرس شده‌ام. اگر کسی به شما بگوید که من تا به حال دچار استرس نشده‌ام، دروغ می‌گوید. اما چیزی که این احساس را در من کاهش می‌دهد این است که هر روز صبح زمانی را روی چیزی که دارم تمرکز می‌کنم. من همه چیز را به اندازه کافی دارم. در نتیجه نیازی نیست که به خاطر پاسخ دادن به هر ایمیل، احساس نگرانی کنم. اگر آنها به خاطر دیر جواب دادن دیوانه شوند هم مشکل خودشان است.»

در ادامه از او پرسیده شد: «بعد از خواندن کتاب «هفته کاری 4 ساعته»، من احساس کردم که تیم فریسس درباره مسائل مالی نگرانی ندارد. شما درباره این صحبت کرده بودید که چگونه بدون هیچ هزینه‌ای به دور دنیا سفر کرده‌اید. درباره این تعادل و داشتن توانایی حفظ پول برای ما صحبت کنید». فریسس در پاسخ به این سؤال گفت: «داشتن چیزهای زیبا در زندگی بسیار خوب است. این موارد می‌تواند داشتن وابستگی شدید به ثروت یا رفتن به باشگاه مبارزه باشد. چیزهایی که شما مالک آن هستید در نهایت، آنها مالک شما خواهند شد. این موارد می‌توانند یک جایگزین برای سلامتی و شادی در بلندمدت شوند و در نهایت به یک حالت بیماری تبدیل شوند. اما اگر شما چیزهای خوب و زیبایی را در زندگی نداشته باشید و ترس از دست دادن آنها را نداشته باشید، می‌توانید بگویید چیزهایی که دارید واقعاً خوب هستند. چرا که پول حقیقتاً یک ابزار بسیار با ارزش است.»

اگر شما قدردان چیزی که در حال حاضر دارید، هستید، پس داشتن بیشتر آن هم می‌تواند اتفاق مثبتی در زندگی شما باشد. اگر احساس می‌کنید که برای جبران مواردی که در زندگی شما کمبود آنها احساس می‌شود، به چیز بیشتری نیاز دارید، همیشه دلخور خواهید بود. فرقی هم نمی‌کند چه چیزهایی را به دست آورده یا به دست می‌آورید.

5. مزایای زیادی برای دستیابی به موفقیت در مسیر شما قرار گرفته است

صحبت کردن درباره سخت بودن زندگی کار خیلی آسانی است. اینکه بگویید زندگی ناعادلانه است، خیلی راحت بوده و البته در نهایت به ناراحتی و بیماری شما نیز منجر خواهد شد. آیا واقعاً حرف زدن درباره چنین چیزهایی می‌تواند کمک کننده باشد؟ همه ما زمانی که وضعیت خود را بدتر از دیگری می دانیم، حرف‌های نادرست و اشتباهی را بیان می‌کنیم. برای مثال تنها می گوییم: «شما خیلی راحت به این شرایط رسیده‌اید. شما مثل من نیستید. از آنجایی که مجبور نیستید با مشکلاتی که من دارم دست و پنجه نرم کنید، موفق هستید».

به این الگو به شکل تخصصی «ذهن قربانی» گفته می‌شود و داشتن چنین طرز فکری به طور معمول منجر به داشتن احساس حقانیت می‌شود. جهان به شما هیچ دینی ندارد. هیچ قراری هم مبنی بر عادلانه بودن زندگی نبوده است. اما با تمام این حرف‌ها، جهان همه چیزهایی که نیاز دارید را به شما می‌دهد. حقیقت این است که شما برای موفق بودن هرگونه مزیتی که لازم است را در جهان دارید.

اگر این را با تمام وجود باور کنید، بهتر می‌توانید در برابر زندگی خود در این جهان احساس مسئولیت داشته باشید. شما در جایگاه مناسبی برای رسیدن به موفقیت قرار دارید. تمام چیزهایی که در این جهان وجود دارند، شما را به سمت این نقطه هدایت می‌کنند. بنابراین اکنون شما می‌توانید جهان را تغییر دهید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که خودتان را نشان دهید.