خلاصه ای از مقاله
استراتژیهایی که در این مقاله مطالعه میکنید، شانس شما برای رسیدن به اهداف حقیقیتان در زندگی و در نتیجه آن، داشتن احساس رضایت از زندگی را افزایش میدهند. مطمئن باشید اگر این استراتژیها را به درستی یاد گرفته و در زندگی از آنها استفاده نمایید، میتوانید موفقیت خود را تا حد زیادی تضمین کنید.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- نقش شانس در موفقیت
- برای موفق شدن باید بجنگید
- شکست را دریچهای برای موفقیت بدانید
- نسبت به هدف علاقه و انگیزه داشته باشید
رابطه میان شادی و موفقیت
زمانی که صحبت از موفقیت در زندگی میشود، در حقیقت به شرایط کلی موفقیت اشاره میشود. شادی و شاد بودن یک هدف رایج در میان همه ما و هدفی واضح و مبرهن است. شاید بتوان گفت که این هدف، مهمترین هدفی است که هر فردی میتواند در زندگی داشته باشد. در حقیقت، رسیدن به یک حال خوب هدف نهایی همه ما در زندگی میباشد.
بنابراین اگر این ادعا درست باشد که در حقیقت شاد بودن عامل موفقیت در زندگی به شمار میرود، پس چرا خیلی از افراد موفق، احساس شادی مورد نظر در زندگی را ندارد؟ پاسخ این سؤال بسیار ساده است. با وجود اینکه موفقیت و شادکامی دو بخش جدایی ناپذیر هستند اما میان رضایتمندی موقتی و شادی دائمی تفاوت زیادی وجود دارد.
شاید اینکه توانستید در نهایت با موفقیت تحصیلات خود را به پایان رسانده و فارغ التحصیل شوید، احساس خیلی خوبی را به شما دهد اما این حس و حال با احساس رضایت در کل زندگی خیلی تفاوت دارد. یک فرد زمانی میتواند به رضایتمندی حقیقی در زندگی برسد که به چیزی که در زندگی به دنبال آن بوده است، دست پیدا کند. برای اینکه دلایل شادی خود را در زندگی پیدا کنید باید در ابتدا به شناخت خوبی از خودتان و چیزهایی که در زندگی به دنبال آنها هستید، برسید.
زمانی که خودتان را بشناسید، میتوانید متوجه شوید چیزی که حقیقتاً در زندگی به دنبال آن هستید را در حال حاضر در زندگی دارید یا نه. اگر ندارید میتوانید هدف گذاری خود را به شکلی قرار دهید که بتوانید در نهایت در زمینه رسیدن به آن خواسته به موفقیت دست پیدا کنید.
استراتژیهایی که در ادامه مطالعه میکنید، شانس شما برای رسیدن به اهداف حقیقیتان در زندگی و در نتیجه آن، داشتن احساس رضایت از زندگی را افزایش میدهند. مطمئن باشید اگر این استراتژیها را به درستی یاد گرفته و در زندگی از آنها استفاده نمایید، میتوانید موفقیت خود را تا حد زیادی تضمین کنید.
1. نقش شانس در موفقیت
نقش شانس و اقبال در موفقیت چقدر است؟ ممکن است شما در پاسخ به این سؤال بگویید: خیلی زیاد. اینگونه به نظر میرسد که افراد موفق همیشه در زمان مناسب در جای مناسب قرار میگیرند و همین عامل موفقیت آنها در زندگی میباشد. با این حال ما میخواهیم به شکل متفاوتی به این موضوع نگاه کنیم. بازی شطرنج را در نظر بگیرید.
شاید زمانی که به این بازی نگاه میکنید تصور کنید هر کسی که خوش شانستر باشد میتواند در این بازی موفق شود. اما اگر خودتان وارد این بازی شده و به مرور زمان تکنیکهای لازم را یاد بگیرید، میبینید که اشتباه فکر میکردید. در پشت پرده این موفقیت تلاش و یادگیری وجود داشته است. شما به عنوان یک بازیکن یاد گرفتهاید که از فرصتها استفاده کنید تا بتوانید رقبای خود را شکست دهید. در زندگی هم ماجرا به همین شکل است.
آنجایی که افراد موفق از فرصتهایی که سر راهشان قرار میگیرد بیشترین استفاده را میکنند، چنین تصور میشود که آنها خوش شانستر هستند. نکتهای که باید بدانید این است که باور به شانس و اقبال میتواند روی اعتماد به نفس افراد تأثیر بگذارد. اگر فرد موفقی، موفقیت خود را به شانس نسبت دهد نیز همچنان میتواند از این طرز فکر سود ببرد چرا که با این باور اعتماد به نفس او افزایش پیدا میکند.
عکس این قضیه هم صادق است. افراد ناموفق با این تصور که افراد خوش شانسی نیستند، به یک باور منفی درباره خودشان دست پیدا میکنند. این باور، اعتماد به نفس آنها را نشانه رفته و روی عملکرد آنها تأثیر میگذارد. باید همیشه به یاد داشته باشید که شما با تلاش و همت میتوانید شانس خودتان را برای رسیدن به موفقیت افزایش دهید.
مقاله پیشنهادی: خودتان را دوست داشته باشید - 13 راه برای شاد زیستن
2. برای موفق شدن باید بجنگید
یک جنگجوی سامورایی درباره بیرحم بودن میگوید: «اگر ریتم مبارزه جنگجوی رو به رو شما نامنظم بوده یا اگر طرز مبارزه او گریزجویانه است، شما باید بدون هیچ تأخیری به او حمله کنید. به هیچ عنوان نباید نگران رفتار او باشید و باید بیوقفه و بدون تردید به او حمله کنید. شما نباید به او اجازه دهید که فرصت تغییر موقعیت خود را پیدا کند.» امروزه بسیاری از ورزشکاران به بی رحم بودن به عنوان یک توانایی برای موفق شدن نگاه میکنند.
اگر چه شاید بیرحمی در عرصه ورزشی پذیرفته شده است اما اینکه یک فرد بتواند میزان مناسب خشونت مورد نیاز را تشخیص دهد نیز یک مسئله دیگر است. در زندگی و در زمینه رسیدن به اهداف نیز شرایط به همین شکل است. جک ولش، مدیر سابق جنرال الکتریک، در زمان مدیریت خود یک سوم کارمندان این شرکت را به منظور بهتر نمودن عملکرد شرکت خود اخراج نمود. او با این کار توانست به موفقیت خوبی نیز دست پیدا کند. گاهی نیاز است که شما تصمیمهای بزرگ و شاید کمی بی رحمانه اتخاذ کنید تا بتوانید تغییر بزرگی را به وجود آورده و به موفقیتهای خاص دست پیدا کنید.
مطمئناً روش رسیدن به یک هدف بزرگ با روشی که برای رسیدن به موفقیتهای کوچک اتخاذ میکنید، یکی نیست. برای رسیدن به هدفهای بزرگ و موفقیتهای چشمگیر گاهی باید از خیلی چیزها عبور کنید.
مقاله پیشنهادی: رابطه قانون جذب و موفقیت
3. شکست را دریچهای برای موفقیت بدانید
گاهی اوقات حتی با وجود داشتن آمادگی، استعداد، اعتماد به نفس و سختکوشی که همگی لازمه موفقیت هستند، باز هم ممکن است بارها شکست را تجربه کنیم. مسئله مهم این است که شما نباید از شکست بترسید. به علاوه، همیشه باید به یاد داشته باشید خیلی بهتر است که کاری را انجام دهید و شکست بخورید تا اینکه کلاً هیچ کاری انجام ندهید.
بنابراین، شما باید نگرش خود را درباره شکست در زندگی تغییر دهید. شخصی موفق است که به شکستها به چشم یک فرصت برای یادگیری نگاه کند. در ادامه، داستانی را برای شما عنوان خواهیم کرد که به خوبی منظور این عبارت را شفاف میکند. یک کارمند آتیه دار در شرکت IBM در اقدامی که به از دست دادن 10 میلیون دلار منجر شده بود، نقش مستقیم داشت. این اتفاق فاجعه آمیز بود. زمانی که مدیر شرکت او را به دفتر خود فراخواند، این کارمند در جواب او خیلی سریع گفت: «شما از من میخواهید که استعفا دهم؟» مدیر او در جواب این گفته عنوان کرد: «نمیتوانی جدی بگویی. ما 10 میلیون دلار برای تو هزینه کردهایم تا درس بگیری.» حقیقت نیز همین است.
شاید این شرکت، میلیونها دلار از دست داد اما توانست به کارمند خود درس خوبی دهد. شکستهای زندگی باید باعث پیشرفت شما در زندگی شود. شما نباید آنقدر درگیر شکستهای خود شوید که مسیر را گم کرده و هدفتان را فراموش کنید. بلکه باید از آن درس بگیرید و در ادامه راه از مرتکب شدن اشتباهات مشابه اجتناب کنید.
4. نسبت به هدف علاقه و انگیزه داشته باشید
مسئلهای که همیشه باید به خاطر داشته باشید این است که موفقیت در هیچ کاری بدون داشتن علاقه ممکن نیست. شاید شما بتوانید با سختیهای کار، کنار بیایید اما اگر کاری را بدون داشتن علاقه و اشتیاق لازم پیش ببرید، هیچ وقت موفق نخواهید شد به نتیجه دلخواه خود دست پیدا کنید. اگر شما به کاری که علاقه ندارید مشغول شوید، چگونه میخواهید انگیزه تلاش در آن کار و روبهرو شدن با موانع و مشکلات را پیدا کنید؟ هیچ کاری بدون علاقه به نتیجه و سرانجام مطلوب نمیرسد. پس اگر میخواهید موفقیت واقعی را تجربه کنید و به شادی و شادکامی در زندگی دست پیدا کنید، کاری را آغاز کنید که به آن علاقه دارید.
امیدواریم با ارائه این مطالب به پیشبرد اهداف شما کمک شایانی کرده باشیم. اگر شما دوست عزیز و همراه گرامی سایت عزت خواه دات کام مشتاق هستید در زندگی شخصی و کاری عملکرد بهتری داشته باشید، یک پیشنهاد ارزشمند برای شما داریم و آن مطالعه مقاله آشنایی با دوره پاراسل زندگی و تماشای ویدیو معرفی این دوره است. در پاراسل زندگی با روشی کاربردی برای ساخت یک زندگی ایدهآل با شما همراه خواهیم بود.
پاسخ به نظر