خلاصه ای از مقاله
پیر امیدیار یکی از نخستین افرادی است که بر روی موفقیت در حوزه خرید و فروش آنلاین سرمایهگذاری کرده است. روند موفقیت او چنان رقم میخورد که عنوان پدر تجارت الکترونیک جهان را نیز از آنِ خود میکند. در بخش سوم و آخر مصاحبه با پیر امیدیار، مؤسس شرکت eBay، توصیههای او به علاقهمندانِ کارآفرینی و برنامهاش درباره آینده را میخوانید.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- مصاحبه با پیر امیدیار مبتکر فروشگاه آنلاین ای بی
- توصیه پیر امیدیار به جوانهای علاقمند به کارآفرینی
- تفاوت eBay و سایر خرده فروشان از نظر پیر امیدیار
- برنامه پیر امیدیار برای آینده
- مزایا و معایب اقتصاد جدید از نظر پیر امیدیار
- آینده از نگاه پیر امیدیار
مصاحبه با پیر امیدیار مبتکر فروشگاه آنلاین ای بی
یکی از نخستین افرادی که روی موفقیت در حوزه خرید و فروش آنلاین سرمایهگذاری کرده شخصی به نام پیر امیدیار است. این کارآفرین و تاجر ایرانی معروفترین وبگاه حراج و خرید و فروش اینترنتی را با نام eBay راهاندازی میکند. روند موفقیت او چنان رقم میخورد که عنوان پدر تجارت الکترونیک جهان را نیز از آنِ خود میکند. در بخش سوم و آخر مصاحبه با پیر امیدیار، مؤسس شرکت eBay، توصیههای او به علاقهمندانِ کارآفرینی و برنامهاش درباره آینده را میخوانید.
توصیه پیر امیدیار به جوانهای علاقمند به کارآفرینی
پیر امیدیار: اگر شخصی بگوید: «من میخواهم دقیقاً همان کاری را انجام دهم که شما انجام دادید و با eBay رقابتکنم، به او میگویم به خودت زحمت نده و از کار دائمی که داری استعفا نده.» این خیلی نادر است. من بسیار دوست دارم با افراد جوان و دانشجوها صحبت کنم چون بسیار مشتاق هستند و ایدههای بزرگی دارند. من همیشه چند نکته را به آنها میگویم:
- اولین نکتهای که میگویم این است که شما باید بهدنبال علاقهتان بروید. اگر عاشق چیزی باشید و سخت تلاش کنید، موفق خواهید شد. اگر بیزینسی را شروع کنید چون میخواهید درآمد زیادی از آن داشته باشید، به احتمال زیاد در آن کار موفق نمیشوید. چون پول دلیل خوبی برای شروع بیزینس نیست. باید واقعاً نسبت به کارتان ایمان داشته باشید، نبست به آن آنقدر عشق و علاقه داشته باشید که بتوانید ساعتها وقت صرفش کنید و آنقدر تلاش کنید تا موفق شوید.
مقاله پیشنهادی: توصیه های اپرا وینفری برای موفقیت
- نکته دیگری که به آنها می گویم این است که وقتی به موفقیت افراد دیگر نگاه میکنید با خودتان میگوئید: «چه کار سختی بوده.» وقتی به کاری نگاه میکنید که به نظر سخت میرسد، احتمالاً آسان بوده است. برعکس، وقتی به چیزی نگاه میکنید و به نظرتان ساده میآید، به احتمال زیاد در واقعیت سخت است. تا وقتی که خودتان کاری را انجام ندهید هرگز نمیتوانید بفهمید که سخت است یا آسان. پس فقط کار مورد نظرتان را انجام دهید. آزمایش کنید، از آن یاد بگیرید. مطمئناً گاه با شکست هم مواجه میشوید اما این همان تجربهای است که به آن نیاز دارید تا بتوانید به تجربه بعدی برسید. اجازه ندهید افرادی که به آنها احترام میگذارید و ایمان دارید که میدانند چه میگویند، به شما بگویند از عهدهاش برنمیآیید. اغلب مواقع به شما میگویند «غیرممکن است چون خودشان شهامت انجام دادنش را ندارند.»
تفاوت eBay و سایر خرده فروشان از نظر پیر امیدیار
پیر امیدیار: من همیشه به مردم میگویم که eBay مثل خردهفروشی نیست. اگر محیط خردهفروشی را در نظر بگیرید متوجه میشوید که مردم در آن محیط کالا میخرند، فروشنده کنترل زیادی در دست دارد. آنها کالا را انتخاب میکنند، مغازه و کاتالوگ را خودشان طراحی میکنند، فروشندهها را آموزش میدهند، تجربه خریدار را کنترل میکنند و اگر فروشندهای مشکلی داشته باشد، دوباره به او آموزش میدهند و غیره. در eBay، تجربه مشتری بر اساس تعامل مشتری با یک مشتری دیگر شکل میگیرد و شما نمیتوانید رفتار مشتری را کنترل کنید. پس تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که مجموعه مشخصی از ارزشها داشته باشید تا مردم را به پیروی از آنها تشویق کنید. تنها راهی که میشود آنها را تشویق به این کار کرد این است که نشان دهید خودتان هم به آن ارزشها پایبند هستید. بنابراین، وقتی میگویم باور دارم مردم اساساً خوب هستند، به این دلیل است که واقعاً به این گفته اعتقاد دارم. منظورم این است که این باور چیزی نیست که من به خاطر eBay به آن اعتقاد پیدا کرده باشم. اگر میگویم که باید به مردم اعتماد کرد، به خاطر این است که بهعنوان یک اصل در زندگی، به آن اعتقاد دارم. ما باید این کار را در خود eBay هم انجام دهیم، در غیر اینصورت، درنهایت برملا میشود و مردم هم از موضوع باخبر میشوند و در آخر به نفع بیزینس ما نخواهد بود. چون ما نمیتوانیم رفتار مشتری را کنترل کنیم. پس بیزینس ما بر این اساس است. بنابراین همیشه گفته میشود که شرکت که توسط افراد مسئولیتپذیر و دلسوز اداره میشود، مطمئناً موفق میشود. اگر اینطور نبود، eBay هم وجود نداشت.
برنامه پیر امیدیار برای آینده
پیر امیدیار: بزرگترین فرصتی که پیش روی من قرار دارد این است که ثروت خود را برای اهداف انسان دوستانهام بهکار ببرم. این اهداف مربوط به احیای حس جامعه دوستی بین مردم است. یادآوری به مردم که باید بخشی از جامعه باشید و بخشی از جامعه بودن، مزایایی دارد. این چیزی است که ما در آمریکا تا حدی آن را از دست دادهایم. اما ارزشها هنوز هم پابرجا هستند. ارزشهای اساسی جامعه هنوز هم در آمریکا وجود دارند و تنها باید احیا شوند. بهنظرم این یک مسئولیت عمیق و سنگین است که اطمینان حاصل کنیم ثروتمان در راه خوبی استفاده میشود. این بیزینس ثروت زیادی را بهوجود آورده و حتی در بیزینس من اصلاً قابل اندازهگیری نیست. ثروت شخصی من بسیار بیشتر از آن مقداری است که یک آدم معمولی برای زندگی خودش، خانوادهاش و حتی نسلهای بعدیاش نیاز دارد. بخش خیلی کوچکی از این ثروت برای این منظور کافی است و بقیهاش را نمیخواهم هدر برود. مسئولیت من این است که مطمئن شوم در راه مناسبی صرف میشود. احساس میکنم چون از بازار و بیزینسی ثروت بهدست آوردم که توسط افراد عادی و معمولی ایجاد شده که هر روز وارد سایت من میشوند و با دیگران معامله انجام میدهند، بنابراین باید دین خودم رو ادا کنم. باید این کار را انجام بدهم. باید ثروتم را در راه خوبی صرف کنم. من و همسرم به این موضوع فکر میکنیم و یاد میگیریم. ما 50 سال دیگر در پیشرو داریم، البته امیدوارم حداقل بهعنوان افراد خیرخواه به هدفهای خوبی برسیم. بنابراین یک افق بلندمدت در پیشرو داریم.
مقاله پیشنهادی: آینده و جف بزوس
مزایا و معایب اقتصاد جدید از نظر پیر امیدیار
پیر امیدیار: چند مسأله وجود دارد. مطمئناً اینترنت همه چیز را تغییر میدهد و در همین مدتکوتاه هم تغییرات زیادی را در دنیا بهوجود آورده است و در آینده هم تغییرات مثبتی را بهوجود میآورد که حتی فکرش را هم نمیتوانیم بکنیم. از طرف دیگر، اگر دقت کنید در همین چند سال اخیر، بازار اندکی از کنترل خارج شده است. خیلی از بیزینسها هستند که نباید اصلاً بهوجود میآمدند، نباید بودجه میگرفتند، نباید به بازارهای عمومی وارد میشدند و این حس به وجود آمده که با یک ایده احمقانه هم میتوان درآمد کسب کرد. بنابراین افراد بسیاری میگویند: «اگر این آدم موفق شده پس من هم باید وارد همین کار شوم و همین کار را انجام بدهم.» چند سال پیش، فارغالتحصیلان رشته MBA، وارد شغلهای مشاورهای میشدند، اما الان خودشان دارند شرکت باز میکنند. بخشی از این مسأله خوب است. من دوست دارم که مردم این کار را انجام میدهند. مردم میخواهند کارآفرین شوند اما باید این کار را برای دلایل مناسب انجام دهند. مثلاً به این دلیل که میتوانند دنیا را تغییر دهند، چون فکر میکنند ارزشی دارند که میتوانند به دنیا ارائه دهند نه فقط به این خاطر که بتوانند پول درآورند و کسب ثروت کنند. این بدترین دلیل برای انجام هر کاری است. بهویژه در سیلیکون ولی، این موضوع اثر منفی داشته است. ما از سیلیکون ولی بیرون آمدیم. تا حدودی به همین دلیل، ما دیگر آنجا زندگی نمیکنیم.
این موضوع اثر منفی روی مصرفکننده هم گذاشته و در برخی موارد منجر به انتظارات غیرواقعی شده است. مثلاً این انتظار که خدمات با ارزش باید بهصورت مجانی ارائه شوند یا در برخی موارد این انتظار هست که خدمات با ارزش باید تنها در صورتی ارائه شوند که ارائه دهنده خدمت، به شمای مشتری پول بدهد که بدتر از مجانی است. بله انتظارات عجیب غریبی مثل اینها و تغییر دادن این روند مقداری طول میکشد. در چند سال اخیر، در سیلیکونولی، مشکلات جدی داشتیم. کارمندان دولت از جمله پلیس، آتشنشانی، معلمان نمیتوانند در جامعهای زندگی کنند که به آن خدمت میکنند، نمیتوانند خانه بخرند و حتی نمیتوانند خانه اجاره کنند. هر روز، دو ساعت رانندگی میکنند تا به محل کارشان برسند و وقتی که مثلاً پلیس محل شما، از محله شما نباشد، مشکل ایجاد میکند. این خیلی بد است. تازه تعداد دیگری از کارگران هم مجبور شدند که از اینجا بروند. این مشکل بزرگی است.
مقاله پیشنهادی: آیا افراد موفق شکست خوردهاند؟
آینده از نگاه پیر امیدیار
پیر امیدیار: من هیجان زیادی نسبت به آینده دارم . الان سال 2000 است و افرادی که امسال فارغالتحصیل میشوند زمانی که وارد دانشگاه شدند اینترنت برایشان وجود داشت. در چند سال آینده افرادی که از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند از دبیرستان با وب آشنایی داشتهاند و بخش زیادی از زندگیشان را با اینترنت بودهاند. من خیلی برای این مسأله پیر هستم. من در دنیای فناوری، با نرمافزار بزرگ شدم، درست است که فناوری بود اما بیشتر در مورد نرمافزار بود. مثلاً طراحی نرمافزارهایی که بتواند مشکلات مردم را حل کند. اما الان بچهها در شرایطی بزرگ میشوند و وارد دنیای کاری میشوند که اینترنت بخش اساسی زندگی آنها است. یک ابزار ارتباط جهانی که تعاملی است و همهجا وجود دارد. به نظرم بسیار هیجانانگیز است که ببینیم چه ایدههای جدیدی در راه هستند. چنین دنیایی را تابهحال نداشتیم. بسیار مشتاقم ببینم چه اتفاقی میافتد. میتوانیم به مردم کمک کنیم با جوامعشان آشتی کنند. میتوانیم با همکاری همدیگر مشکلات جهان را حل کنیم. ممکن است ایدهآلگرایانه باشد اما به دنبال اثرات جانبی کارهایمان هستم.
اگر فقط بتوانیم کاری کنیم که مردم با جامعههایشان آشتی کنند و به آنها یادآوری کنیم درست است که یک فرد هستند اما در برابر جامعهشان مسئولیت دارند و این مسئولیت مزایایی هم به همراه دارد. وقتی بخشی از جامعه باشید مزایای ملموسی برای شما به همراه دارد. اگر همه همینطور فکر کنند میتوانیم مشکلات جوامع محلی مثل بیخانمانی، بهداشت و سلامت را حل کنیم. اینها مشکلاتی جدی هستند. مشکلات جهانی را هم میشود حل کرد. چون ما یک ابزار ارتباط جهانی داریم و جوامع علاوه بر دنیای واقعی، در دنیای مجازی هم ایجاد میشوند. eBay باعث شد که من به آشتی با جوامع علاقمند شوم، چون دیدم که در eBay اتفاق میافتد و خیلی امیدوارم که این اتفاق در آینده بتواند به ایجاد دنیایی بهتر منجر شود.
دوست خوبم تلاش ما بر این است نقشی در موفقیت تو داشته باشیم. اگر شما دوست عزیز مشتاق یادگیری فروشندگی آنلاین در سایت آمازون هستید میتوانید با مطالعه مطالبی که در صفحه دوره آربی ارائه شده است، مسیر درستی را انتخاب کنید. آموزش های دوره آربی شما را از صفر تا صد با نحوه فروش در آمازون آشنا میکند.
پاسخ به نظر