اصول راه‌اندازی یک کسب ‌و کار موفق

خیلی از افراد تصور می‌کنند برای راه‌اندازی کسب و کار پرسود و میلیاردی، ایده بسیار مهم هست. اگر ایده ناب و فوق‌العاده‌ای داشته باشیم، می‌توانیم کسب‌ و‌کار موفقی راه‌اندازی کنیم، تو چگونه فکر می‌کنی؟ دوست خوبم الان می‌خواهم به تو آماری از این موضوع بدهم که قول می‌دهم شوکه بشوی.
بر اساس آمار وبسایت رسمی فوربز که در سال 2017 منتشر شد، 90 درصد کسب و کارهای نوپا یا همان استارت‌آپ ها در کمتر از 5 سال سقوط می‌کنند و کاملا از بین می‌روند. آمار عجیبی است اما زمانی عجیب‌تر می شود که 80 درصد همان استارت‌آپ ها ، ایده‌های خوب و قابل رشدی داشتند.

چگونه ایده‌های خود را اجرایی کنی؟

بهترین ایده‌ها اگر فقط ایده باشند هیچ ارزشی ندارند و بر خلاف تصور عموم، باید باور کنی و بپذیری که نحوه اجرا، ساخت و مدیریت یک ایده است که آن را تبدیل به کسب و کار میلیاردی می‌کند. حتی ایده‌های ناب می‌تواند به طور کلی تو را نابود کند، 42 درصد از محصولاتی که در استارت‌آپ‌ها ساخته می‌شوند، هیچوقت حتی به فروش نمی‌رسند، به این دلیل که بازار خریدی ندارند و صرفا همین منحصر‌به‌فرد بودن باعث نابودی آنها می‌شود.
همه افرادی که در دنیا موفق شده‌اند، در هر کاری، در هر کسب ‌و کار یا رشته ورزشی یکی از دو کار زیر را انجام داده‌اند:

• دسته اول: در خط صاف زندگیشان زمانی که فرصتی برای موفقیت برایشان پیش آمده، فرصت را خوب تشخیص داده‌اند و سریع اقدام کردند.
• دسته دوم: این دسته به مراتب خیلی موفق‌تر از دسته قبلی هستند، این دسته نه تنها فرصت ها را تشخیص داده اند بلکه در بیشتر موقعیت‌ها، فرصت را ساخته‌اند.

چگونه بزرگ‌ترین رویای زندگی خود را بسازی؟

از زمانی که به یاد می‌آورم همیشه رویای درونی من این بود که یک روزی فیلم سینمایی بسازم و زمانی که روی پرده بزرگ نمایش داده می‌شود اول آن بزرگ نوشته شود کارگردان " حسین عزت خواه"! حتی همین ‌الان که باز صحبت از رویا شد از خوشحالی و هیجان به وجد آمدم. چندین سال پیش تصمیم گرفتم اولین قدم فیلمسازی را بردارم و فیلمنامه کوتاهی نوشتم. مصمم شده بودم واقعا این فیلم را بسازم، اما خیلی چیزها در این مسیر برای من گنگ و بی‌مفهوم بود. از فیلم‌برداری و دوربین هیچ اطلاعاتی نداشتم برای همین از یکی از دوستانم کمک خواستم و قبول کرد که به من کمک کند.

او به من گفت که بازیگرهای مناسب را پیدا کنم. من نیاز به 5 نفر بازیگر داشتم، سه نفر پسر و دو نفر دختر. بزرگترین مشکلم این بود که نمی‌دانستم بازیگرها را از کجا باید پیدا کنم. بعد از چند روز تلاش، در گوگل سرچ کردم و به سختی یک لیست 110 نفری که در محدوده شهر من بودند، پیدا کردم. ایمیلی نوشتم و برای آنها فرستادم. بعد از گذشت 3 روز در کمال ناباوری، هیچ پاسخ مثبتی نشنیدم، کلافه شده بودم.

از شکست تا موفقیت

به هیچ وجه نمی‌خواستم قبول کنم شکست خورده‌ام و پروژه کنسل است. با دوستم تماس گرفتم و به عنوان آخرین راه برای امتحان کردن به من گفت به مرکز تئاتر شهر بروم و با کسانی که دانشجوی تئاتر هستند و تئاتر تمرین می کنند، صحبت کنم. حوالی ساعت 7 عصر به سالنشان رفتم و ابتدا به تماشای تئاتر نشستم. همه تماشاچی‌ها محو تئاتر بودند و با دقت دنبال می‌کردند اما من گوشه‌ای بر روی صندلی جمع شده بودم و دستم زیر چانه‌ام بود و اخم‌هایم درهم، فقط به این فکر می‌کردم که اگر آنها به من جواب منفی بدهند، ساخت فیلم من چه می شود؟ یا اگر از من پول بخواهند، من که پولی ندارم به آنها بدهم!

غرق این افکار بودم تا صدای تشویق تماشاچی‌ها بلند شد، لحظه‌ای صبر نکردم سریع به طرف اتاق کار آنها رفتم. با هزار ترفند و خواهش توانستم با سه نفر آنها صحبت کنم‌، اما هیچکدام حتی اسم فیلمی که می خواهم بسازم را هم نپرسیدند! فاجعه بود! واقعا چرا؟ چرا همه این آدم‌ها هر کدام به نوعی درخواست من را رد کردند؟ مدام از خودم همین را می‌پرسیدم.

شکست سرچشمه رشد و موفقیت است

مدتی گذشت، خیلی از رویایم دور شده بودم تا اینکه یک روز یکی از بزرگترین اتفاق‌های زندگیم افتاد، من با الگو و تکنیکی آشنا شدم که مسیر زندگی من را از شکست و قبول شکست کاملا برعکس کرد. با استفاده از تکنیکی که یاد گرفتم، خیلی جالب است که بدانی دقیقا همان افراد به درخواست همکاری کردن با من جواب مثبت دادند. کاملا رنگ زندگی برایم عوض شد.

بعد از اینکه اولین فیلم کوتاه زندگیم را ساختم، تا چند ماه بسیار خوشحال بودم و در مورد آن با همه صحبت می‌کردم. تا اینکه کم کم برای من عادی شد و برگشته بودم به روتین قبلی زندگی و خیلی کار می کردم. همه تمرکزم دقیقا بر روی کار کردن زیاد بود تا اینکه به طور کامل نقش آن الگو و تکنیک در زندگیم ناپدید شد و دیگر آن فراموش کردم.

تبدیل رویا به واقعیت

یک شب به دعوت یکی از دوستانم به یک مهمانی رفتم و بعد از اینکه شام خوردیم به حیاط خانه رفتم تا کمی راه بروم. اتفاقی کنار چند نفر که کنار استخر ایستاده بودند و گرم صحبت بودند، ایستادم. یکی از آنها، با اشتیاق و هیجان جمله‌ای گفت که هنوز در گوشم می‌شنوم. جمله این بود :" هفته پیش جشنواره فیلم لوکارنو، فیلمم را قبول کرد، بلاخره وارد فستیوال شد!"

دیگر چیزی متوجه نشدم و دقیقا به یاد حسین عزت‌ خواه اصلی افتادم، رویای من فیلم و سینما بود. ساختن فیلم! همه مسیری که رفته بودم به یادم آمد به خصوص زمانی که از آن تکنیک استفاده کردم و موفق شدم با همان افراد فیلمم را بسازم. از فردای آن شب به خودم قول دادم هیچوقت نگذارم کار یا زندگی روزمره من را کنترل کند.

دوباره تکنیک را استفاده کردم، فوق العاده بود، نه تنها توانسته بودم برای ساخت فیلمم از آن استفاده کنم، این بار توانسته‌ام در بیزینس هم بزرگترین قرارداد زندگیم را ببندم. دوست خوبم چون مطمئنم که الان فوق العاده کنجکاو هستی، میخواهم به تو بگویم که داستان از چه قرار است.

عواملی که در رسیدن به آرزوها به تو کمک می‌کند

الان خیلی خوشحالم که کتابی برای تو آماده کرده‌ام که حاصل شش سال آزمون و خطای من و دانشجویان من هست. در این کتاب با هم بررسی می‌کنیم که چطور بهترین ایده را از درون مغز بیرون بکشی و به مهمترین مرحله یعنی اجرا و مدیریت ایده برسی. نیازمند اجرای هر ایده‌ای در کسب ‌و کار، تکنیک ساخت پل ارتباطی است. همین الان می توانی این کتاب را دانلود کنی و در کمتر از 90 روز کسب و کار خودت را بسازی.

یاد میگیری همین حالا چه فرصت های مناسبی در زندگی تو وجود دارد و مهمتر اینکه چطور از این فرصت ها استفاده کنی و آنها را به پلی برای رسیدن به آرزوها، اهداف و زندگی که رویاش را داری، تبدیل کنی. باید یاد بگیری با افرادی که اطراف تو هستند، بیشتر آشنا بشوی و فرصت ها را ببینی و سریع تکنیک ها را اجرا کنی تا بتوانی ایده های کسب و کارت را با شرایطی که داری، اجرا کنی. اگر واقعا آماده ای از تو می‌خواهم که همین الان این کتاب را دانلود کنی، چون این کتاب به مدت محدودی به صورت رایگان بر روی وبسایت قرار دارد.

ezzatkhah

عزت خواه