خلاصه ای از مقاله
کارهای متفاوتی که افراد موفق انجام می دهند تا به موفقیت دست یابند چه هستند؟ شیوه آنها در انجام دادن کارها چگونه است؟ در این مقاله به سبک زندگی افراد موفق می پردازیم و بررسی می کنیم که آنها کارها را به چه سبک و شیوه ای انجام می دهند که به موفقیت می رسند.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- سبک زندگی افراد موفق
- افراد موفق اهداف هوشمندانه را دنبال می کنند
- افراد موفق تصمیمات منطقی و آگاهانه می‌گیرند
- افراد موفق پیشرفت خود را ثبت و اندازه‌گیری می‌کنند
سبک زندگی افراد موفق
زندگی افرادی که در همه عرصه‌ها موفق هستند می‌تواند جذاب باشد. به ویژه افرادی که در همه عرصه های زندگی به طور مکرر با موفقیت رو به رو می‌شوند. افرادی مانند استیو جابز و وارن بافت یا اپرا وینفری نمونه‌های معروفی از این افراد هستند.
همه ما در زندگی شخصی خود افرادی را می‌شناسیم که به خاطر موفقیت‌های پی‌در‌پی آنها را تحسین می‌کنیم. اگر زندگی نامه این افراد موفق را مطالعه کنیم و به عادات و افکار آنها نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که این افراد از ابتدای تولد موفق نبوده‌اند بلکه کارهایی کرده‌اند که به آنها کمک کرده است پتانسیل‌ها و توانایی‌های خود را در حد اعلا به واقعیت نزدیک کنند.
در این مقاله به ده کاری می‌پردازیم که این افراد متفاوت از دیگران انجام می‌دهند و ما نیز به راحتی می‌توانیم آنها را انجام دهیم.
1. افراد موفق اهداف هوشمندانه را دنبال می کنند
افراد موفق هدفمند هستند. آنها اهداف واقع‌گرایانه در ذهن خود ایجاد می‌کنند. این افراد می‌دانند که به دنبال چه هستند و چرا برای آن می‌جنگند.
اهدافی که افراد موفق برای خود در نظر می‌گیرند و دنبال می‌کنند این ویژگی‌ها را دارند:
اهداف جزیی
اهدافی که انسان های موفق برای خود تعریف می‌کنند با جزییات کامل هستند و کلی نیستند. به عنوان مثال «کاهش وزن» یک هدف کلی است.
اما هدف جزیی‌تر این است «ثبت نام در باشگاه و ورزش هفته‌ای سه بار به مدت 52 هفته.» یک هدف جزیی شانس بسیار بیشتری برای محقق شدن دارد چون پارامترها و محدوده‌های آن کاملاً به طور شفاف تعریف شده‌اند و اینگونه افراد موفق کارها را به شکلی متفاوت هدفگذاری می کنند.
اهداف قابل اندازه گیری
افراد موفق یک سیستم منطقی برای اندازه گیری میزان پیشرفت اهدافشان دارند. برای اینکه تعیین کنید که آیا هدفتان قابل اندازه‌گیری است، از خود بپرسید:
- چه مدت طول می کشد؟
- کلاً چند عدد؟
- چگونه بفهمم که به هدفم رسیده‌ام؟
و سوالاتی از این دست. وقتی شما پیشرفت خود را اندازه‌گیری می‌کنید، از مسیر خود خارج نمی‌شوید، در تاریخ معین به اهداف کوچکتر خود می‌رسید و احساس شادی و رضایت ناشی از موفقیت را تجربه می‌کنید که به شما انرژی می‌دهد تا ادامه دهید و به هدف اصلی خود برسید.
مقاله پیشنهادی: بهترین اهداف مرتبط با رشد فردی
اهداف قابل دستیابی
برای اینکه هدفی قابل دستیابی باشد، باید هدفی باشد که هم بخواهید و هم بتوانید به آن برسید. به عبارت دیگر، هدف باید واقع گرایانه باشد. سؤالی که در این زمینه باید بپرسید این است: چگونه باید به هدفم برسم و موفق شوم؟
انسان های موفق سوالات درستی از خود می پرسند و با پاسخ دادن به آنها مسیر خود را مشخص می کنند. شما هم به شکلی متفاوت از دیگران و همانند افراد موفق عمل نمایید.
اهداف مرتبط
منظور از مرتبط بودن هدف این است که شما اهدافی را انتخاب کنید که واقعاً برای شما اهمیت دارند. به عنوان مثال، اگر هدف یک کارآفرین اینترنتی این باشد که «تا ساعت دو بعد از ظهر، 75 ساندویچ همبرگر درست کنم» ممکن است جزیی، قابل اندازه‌گیری و قابل دستیابی باشد.
اما با هدف اصلی یک کارآفرین اینترنتی که ساخت یک بیزینس آنلاین پرسود است هیچ ارتباطی ندارد. پس اهداف خود را به درستی انتخاب نمایید تا در مسیر درست قرار بگیرید.
اهداف به موقع
کارهای متفاوت افراد موفق شامل اهداف به موقع هم می گردد. برای موفقیت یک هدف باید در یک چهارچوب زمانی قرار داشته باشد تا یک تاریخ مشخص برای آن تعیین شود.
تعهد به یک مهلت زمانی به شما کمک می‌کند تلاش‌های خود را روی تکمیل هدف تا زمان مهلت یا قبل از آن متمرکز کنید. این ویژگی مانع از این می‌شود که شما هدف خود را در هیاهوی روزمره گم کنید.
2. افراد موفق سریعاً و به طور قاطع عمل می کنند
متأسفانه تعداد کمی از افراد هستند که داستان موفقیت رویایی را رقم می‌زنند و دلیل آن هم بسیار ساده است: آنها هرگز عمل نمی‌کنند. کسب دانش به این معنا نیست که شما در حال رشد هستید.
رشد زمانی اتفاق می افتد که آنچه که یاد گرفته‌اید زندگی شما را تغییر دهد. بسیاری از مردم در حالت سردرگمی زندگی می‌کنند. در واقع آنها اصلاً زندگی نمی‌کنند، بلکه تنها زنده می‌مانند چون هرگز کاری انجام نمی‌دهند تا آنها را به اهدافشان برساند.
اهمیتی ندارد که شما هوش نبوغ‌آمیزی دارید یا دکترای فیزیک دارید. تا وقتی که دست به عمل نزنید نمی‌توانید به جایی برسید یا چیزی را تغییر دهید. تفاوت زیادی وجود دارد بین اینکه می‌دانیم چگونه کاری را انجام دهیم و اینکه واقعاً آن را انجام دهیم.
دانش و هوش هر دو بدون عمل بی‌فایده هستند.
انسان های موفق از هوش و دانش خود برای عملی نمودن اهداف خود استفاده می کنند.
3. افراد موفق بر بهره وری تمرکز دارند نه مشغول بودن
تیم فریس در کتاب خود با نام «هفته کاری 4 ساعته» می‌گوید : «سرعت خود را کم کنید و به یاد داشته باشید: بسیاری از کارهایی که انجام می‌دهیم هیچ اثری ندارند. مشغول بودن، خود نوعی از تنبلی ذهنی است.»
فریس با این کلمات می‌خواهد بگوید «به جای سخت کار کردن، هوشمندانه کار کنید» که یکی از مهمترین اصول مدرن رشد شخصی است.
4. افراد موفق تصمیمات منطقی و آگاهانه می‌گیرند
گاهی اوقات ما کارهایی انجام می‌دهیم که منطقی نیستند و تنها به این دلیل که به طور موقت ناراحت یا هیجان‌زده هستیم این تصمیمات را می‌گیریم. هرچند «حس‌های غریزی» گاهی در برخی مواقع مؤثر هستند اما برای رشد بلندمدت و پیوسته، تصمیمات احساسی اغلب فرد را گمراه می‌کنند.
تصمیماتی که بر اساس احساسات شدید گرفته شده باشند، تفکر آگاهانه در آنها نقشی ندارد و بیشتر بر پایه احساسات آنی هستند تا آگاهی خردمند.
کاری که باید انجام دهید بسیار ساده است:
اجازه ندهید احساسات شما بر هوش و آگاهیتان چیره شوند.
قبل از اتخاذ تصمیماتی که زندگی شما را تغییر می‌دهند، با صبر و حوصله تمام جوانب را در نظر بگیرید و سپس تصمیم بگیرید تا موفقیت حاصل شود. این کاری است که افراد موفق انجام می دهند.
5. افراد موفق به دنبال کمالگرایی نیستند
بسیاری از ما در زندگی کمالگرایی را دنبال می‌کنیم. برای خودمان استانداردهای بالایی تعیین می‌کنیم و بهترین تلاش خود را به کار می‌گیریم. زمان و توجه زیادی را صرف این می‌کنیم که به استانداردهای بالای خود برسیم.
اشتیاق ما برای بهترین شدن باعث می‌شود که بیش از پیش تلاش کنیم و هرگز توقف نکنیم. تعهد به رسیدن به کمال مطمئناً باعث می‌شود که نتایجی کسب کنیم اما تا زمانی که کنترل خود را از دست ندهیم.
وقتی نمی‌توانیم به استانداردهایی که برای خود تعیین کرده‌ایم برسیم، ناامید و بی‌انگیزه می‌شویم. در نتیجه دیگر تمایلی نداریم که چالش‌های جدید را بپذیریم یا حتی کارهایی که شروع کرده‌ایم را به پایان برسانیم.
اصرار ما به انجام دقیق کارها باعث می‌شود که ناکارآمد شویم، کارها را با تأخیر انجام دهیم، سرشار از استرس شویم و در نهایت نتایج غیرقابل قبولی ارائه می‌دهیم. افراد کمالگرا نمی‌توانند هیچ کاری را شروع کنند و از آن بدتر نمی‌توانند هیچ کاری را تمام کنند.
به خاطر داشته باشید، دنیای واقعی به کمالگراها پاداش نمی‌دهد بلکه به افرادی پاداش می‌دهد که کارها را به انجام برسانند.
تنها راه برای انجام دادن کارها این است که 99 درصد مواقع بدون نقص نباشید. تنها با سالها تمرین و تکرار و اشتباه است که می‌توانیم لحظاتی گذرا از بی نقص بودن را تجربه کنیم. بنابراین، تصمیم خود را بگیرید. به آن عمل کنید، از نتایج درس بگیرید و این روند را آنقدر تکرار کنید تا به هدف برسید.
کار متفاوت دیگری که افراد موفق انجام می دهند این است که به دنبال کمال گرایی نیستند بلکه به دنبال انجام دادن کارها به شیوه ای درست هستند.
6. افراد موفق کارها را ساده می گیرند
لئوناردو داوینچی گفته است: سادگی، نهایتِ پیچیدگی است.
در دنیای امروزی و در قرن بیست و یکم که اطلاعات به سرعت نور منتشر می‌شوند و موقعیتها برای نوآوری به نظر بی نهایت می‌رسند، ما گستره وسیعی از انتخابها را در اختیار داریم تا زندگی و شغل خود را شکل دهیم.
اما متأسفانه در اختیار داشتن گزینه‌های زیاد معمولاً به پیچیدگی، سردرگمی و بی‌عملی منجر می‌شود. بسیاری از مطالعات مربوط به تجارت و بازاریابی نشان داده‌اند که هرچه مشتری انتخابهای بیشتری داشته باشد، محصولات کمتری را خریداری می‌کند.
به هر حال، انتخاب کردن از میان سه گزینه بسیار راحتتر از انتخاب از میان سیصد گزینه است. اگر مشتری نتواند تصمیم بگیرد، در اکثر مواقع از خرید منصرف می‌شود. به همین ترتیب، اگر شما با غرق کردن خود در انتخابها، زندگی خود را پیچیده کنید، ذهن ناخودآگاه شما از انجام کار منصرف می‌شود.
راه حل کار، سادگی است. اگر شما محصولی را به فروش می‌رسانید، آن را پیچیده نکنید. اگر می‌خواهید تصمیمی برای زندگی خود بگیرید، زمان خود را با بررسی تمامی جزییات هر گزینه هدر ندهید.
یکی را انتخاب کنید که فکر می‌کنید خوب باشد و آن را امتحان کنید. اگر جواب نداد، از آن درس بگیرید و یک گزینه دیگر را انتخاب کنید و برای رسیدن به موفقیت به تلاش ادامه دهید. انسان های موفق اینگونه عمل می کنند.
7. افراد موفق بر پیشرفتهای کوچک و مستمر تمرکز دارند
هنری فورد می‌گوید: هیچ چیز آنقدر سخت نیست اگر آن را به قسمت‌های کوچکتر تقسیم کنید.
ایجاد تغییرات کوچک و مثبت مانند خوردن غذاهای سالم، کمی ورزش، ایجاد عادات کوچک ولی مثبت، یک راه عالی برای ایجاد انگیزه در زندگی و رسیدن تدریجی به موفقیت مورد انتظار است.
همچنین اگر شما از کم شروع کنید، نیاز به انگیزه زیاد برای شروع ندارید. همین که شروع به کار کنید و یک کار کوچک انجام دهید به شما نیرو می‌دهد تا کار بعدی را انجام دهید و به همین ترتیب مرحله به مرحله کارها را پیش می‌برید.
8. افراد موفق پیشرفت خود را ثبت و اندازه‌گیری می‌کنند
افرادی که به موفقیت دست یافته‌اند همواره در حال بازنگری و بررسی کارهای خود هستند. آنها مسیر خود به سوی هدف را چک می‌کنند و دقیقاً می‌دانند چه کارهایی باید انجام دهند تا بهتر شوند و سرعتشان بیشتر شود.
شما اگر چیزی را به درستی ارزیابی نکنید نمی‌توانید آن را کنترل کنید. اگر موارد درست را پیگیری نکنید، وقتی موقعیت‌های جدید رخ دهند، نمی‌توانید از آنها استفاده کنید.
تصور کنید که مدیریت یک بیزینس کوچک را بر عهده دارید و تصمیم می‌گیرید که برای ارزیابی موفقیت خود، تعداد مدادهایی که استفاده شده است را شمارش کنید. آیا این ملاک خوبی برای موفقیت یک بیزنیس است؟ مسلماً خیر.
درآمد، رضایت مشتری، رشد بازار و غیره هیچ ربطی به تعداد مدادهای استفاده شده ندارند. پس برای ارزیابی موفقیت خود، باید در ابتدا در نظر بگیرید که هدف شماره یک شما چیست و سپس مواردی که مستقیماً به آن هدف مربوط می‌شوند را پیگیری کنید.
با استفاده از داده‌های هفتگی و ماهیانه، نمودارهایی ترسیم کنید تا روند پیشرفت خود را به صورت تصویری ببینید. سپس فعالیتهای خود را بر اساس نتایج ارزیابی تنظیم کنید.
9. افراد موفق رویکردی مثبت دارند و از اشتباهات درس می گیرند
انسان های موفق تنها بر موارد مثبت تمرکز می‌کنند. آنها در هر موقعیت به دنبال نکات مثبت هستند و می‌دانند که مثبت اندیشی آنها منجر به موفقیت می‌شود.
به خاطر داشته باشید که اشتباهات لازمه موفقیت هستند. تنها کسی که به هیچ کاری دست نمی‌زند، هیچ اشتباهی نمی‌کند.
تنها اشتباهی که می‌تواند حقیقتاً به شما آسیب برساند این است که تصمیم بگیرید هیچ فعالیتی نکنید چون از اشتباه کردن می‌ترسید. بنابراین، شک نکنید، به خود اطمینان داشته باشید و اجازه ندهید منفی بافی شما را از حرکت بازدارد.
10. افراد موفق تعادل را در زندگی رعایت می کنند
اگر از چند نفر سؤال کنید که در زندگی به دنبال چه چیزی هستند، اکثر آنها می گویند، شغل خوب، درآمد کافی، خانواده خوب، شادی، رسیدن به اهداف و غیره. اما تعداد کمی از آنها در زندگی خود به گونه‌ای تعادل ایجاد می‌کنند که به همه این خواسته‌ها برسند.
اکثر مردم تنها به دو یا سه هدف در زندگی خود می‌رسند. آنها روی یک هدف متمرکز می‌شوند و از بقیه باز می‌مانند. اگر تمام انرژی خود را در یک حوزه صرف کنید، تعادل خود را از دست می دهید.
درست است که تمرکز داشتن مهم است اما اگر می خواهید همه کارها را درست انجام دهید باید میان جنبه‌های مختلف زندگی تعادل ایجاد کنید. اگر جنبه های دیگر زندگی را نادیده بگیرید در نهایت به سرخوردگی و استرس منجر می شود.
افراد موفق در همه جنبه های زندگی خود به موفقیت می رسند و انرژی خود را معطوف به رسیدن به یک هدف نمی کنند.
موفقیت مسیری است که قدم به قدم ساخته می شود و در طول این مسیر موانعی ظاهر می شوند که رسیدن به مقصد نهایی را باارزش‌تر می سازند. در این راه، الگو گرفتن از افراد موفق می‌تواند به عنوان راهنما برای ما عمل کند و ما را در پیمودن این مسیر کمک کند.
شغل ایده‌آل شما باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ آزادی از المان زمان و مکان برای شغلی که انتخاب می‌کنید، چقدر اهمیت دارد؟ شروع بیزینس‌های آنلاین آن هم در یک مارکت پلیس جهانی، یکی از شغل‌های محبوب جهان است چون فرد را محدود به زمان و مکان خاصی نمی‌کند و زمینه کسب درآمد دلاری را فراهم می‌کند. جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص فروش تخصصی در آمازون ، پیشنهاد ما مشاهده ویدیوی معرفی این بیزینس و دنبال نمودن صفحه نتایج شگفت انگیز دوره آربی است.
لطفا شکیبا باشید !
پاسخ به نظر