آنچه در این مقاله می خوانید:

• ایده خود را عملی سازید
• برای عملی ساختن ایده خود از دیگران کمک بگیرید و سنجیده قدم بردارید
• اهمیت داشتن شور و اشتیاق برای رسیدن به موفقیت
• تیم سازی رمز موفقیت در بیزینس
• فروش محصول فیزیکی در اینترنت یا ساخت محصول فیزیکی توسط خود شما؟
• تعریف استقلال مالی در ذهن شما چیست؟

ایده خود را عملی سازید

بهترین راه این است که به مشکل اصلی زندگی خود فکر کنید و اگر ایده‌ای در ذهن شما می‌باشد، در ابتدا ایده را یادداشت نمایید و به خوبی به آن فکر کنید بعد از آن باز به سراغ علی‌بابا، کارخانه‌ها و تولید کننده‌هایی که می‌توانند ایده شما را به یک جسم فیزیکی تبدیل نمایند، بروید، با آنها تماس بگیرید و درباره قیمت با آنها مذاکره ‌کنید و در نهایت به یک نتیجه برسید. خیلی از افراد هستند که علم آنها از لحاظ مکانیک و ساخت محصول کم بوده ولی ایده خوبی داشتند، نسبت به ایده خود مصمم بودند، شورواشتیاق داشتند، قدم در مسیر گذاشته و با کسی که توانایی طراحی آن محصول را داشته وارد مذاکره شدند و محصول و ایده خود را به مرحله ساخت رسانده اند در حالی که درصد کمی علم ساخت آن محصول را داشتند.

برای عملی ساختن ایده خود از دیگران کمک بگیرید و سنجیده قدم بردارید

لازم نیست که شما به تنهایی در تمام زمینه‌ها علم و آگاهی داشته باشید تا بتوانید یک محصول را بسازید. ممکن است شما ایده، شور، اشتیاق و پشتکار را برای انجام این کار داشته باشید. هر فردی ممکن است شغل و مهارت خاص و جداگانه‌ای داشته باشد. برای مثال شغل یک نفر این است که کتاب بنویسد و دیگری فقط مهندس خوبی است. اصولاً افرادی که از سطح بالای درسی برخوردار هستند، مغز بیزینسی ندارند چون بیشتر تمرکز خود در زندگی را برای خواندن درس‌های خود اختصاص داده‌اند و هیچگاه از لحاظ مارکتینگ و بیزینس به آن فکر نکرده‌اند. ممکن است ایده‌های فوق‌العاده خوبی داشته باشند ولی در دنیای بیزینس اگر ایده خود را به محصول تبدیل نکنند، نتیجه‌ای در این زمینه نمی‌گیرند. همان اتفاقی که سال‌ها پیش رخ داد. افرادی مانند استیو جابز، بیل گیتس و... باور داشتند که همه در خانه نیاز به کامپیوتر دارند و قبل از اینکه آنها کامپیوترهای خانگی را بسازند، قیمت کامپیوتر خیلی بالا بود و شاید یک کارخانه با عظمت تعداد خیلی کمی کامپیوتر تولید می‌کرد. ولی الان شما خانه‌ای را سراغ دارید که در آن کامپیوتر و لپ‌تاپ وجود نداشته باشد؟ آن‌ها ایده خود را جهانی کردند و کامپیوتر را برای همه افراد قابل دسترس نمودند.

اهمیت داشتن شور و اشتیاق برای رسیدن به موفقیت

اگر در پشت ایده شما شورواشتیاق باشد، می‌توانید ایده خود را به محصولی تبدیل نمایید که بتواند در اختیار همه قرار گیرد. زمانی که حرف ساخت محصول پیش میاد مهمترین موضوع قیمت است. برای مثال زمانی که شما بخواهید یک محافظ صفحه تلفن همراه خاصی بسازید، که هزینه هر عدد از آن یک میلیون باشد، کسی برای خرید این محصول این مقدار هزینه نمی‌کند و به شما پولی نمی‌دهد زیرا زمانی که برای مثال خود تلفن همراه را با قیمت یک میلیون تومان خریداری می‌کنند چه لزومی دارد که نصف قیمت تلفن همراه یا برابر آن را برای محافظ صفحه آن هزینه کنند؟! ولی در کل ایده شما خوب است و باید آن را به سمتی ببرید که آن را به یک محصول 50 هزار تومانی تبدیل نمایید تا همه به خاطر آن پول پرداخت کنند و آن را بخرند. این کار شدنی است اگر واقعاً پشتکار و باور داشته باشید صد در صد راه آن را پیدا می‌کنید و از تلاش خود دست نمی‌کشید. اما کسی که بتواند این محصول را برای شما بسازد ممکن است یک مهندس باشد ولی آن فرد بدون مارکتینگ نمی‌تواند موفق شود.

مقاله پیشنهادی: از هدف گذاری تا رسیدن به موفقیت

تیم سازی رمز موفقیت در بیزینس

بنابراین همه یک تیم کاری دارند که می‌توانند یک بیزینس را راه اندازی کنند. شما می‌توانید از افراد دیگر در این زمینه کمک بگیرید نه اینکه صرفاً بگویید علم آن را ندارید. ایده از مشکلات حاصل می‌شود. اگر در زندگیتان مشکلات زیادی دارید، موفق‌تر می‌شوید زیرا می‌توانید خلاق‌تر باشید. اگر فردی در بهترین شرایط زندگی می‌کند خیلی برای او سخت است که خلاق باشد چون همه چیز برای او آماده است. زمانی که یک پازل آماده را به شما بدهند شما کمی آن را نگا می‌کنید و بعد نسبت به آن بی‌تفاوت می‌شوید ولی زمانی که خودتان می‌خواهید پازل را درست نمایید، آن را به هم می‌ریزید و جذابیت و چالش از آن لحظه شروع می‌گردد. اگر در زندگی خود مشکلات زیادی وجود دارد فرصت خوبی است که به یک کارآفرین تبدیل گردید. اگر درباره کارآفرینان بزرگ سرچ و تحقیق نمایید متوجه می‌شوید که آنها در بخشی از زندگی خود دچار مشکلات زیادی بودند.

فروش محصول فیزیکی در اینترنت یا ساخت محصول فیزیکی توسط خود شما؟

در روش اول خیلی سریع به درآمد می‌رسید اما درآمد و سود آن کم است. به این علت که اگر محصولی بین 0 تا 100 درصد است، شما ممکن است حدوداً بین 30 تا 60 درصد سود کنید. ولی رسیدن به درصد بالای سود یا اینکه حتی بیشتر از سازنده سود به دست آوردید، اتفاق نمی‌افتد. در روش دوم قرار است شما محصولی را بسازید، دیر به نتیجه می‌رسید ولی زمانی که به نتیجه رسیدید اگر موفق شوید احتمال این وجود دارد که شما بیلیونر شوید. زیرا ایده و سیستم در دستان شما می‌باشد. ولی زمانی که محصولی که قبلاً توسط افراد دیگر ساخته شده است را بفروشید، شما در واقع فروشنده و واسطه هستید.
پیشنهاد من این است که روش دوم را پیش بگیرید ولی برای شروع می‌توانید از روش اول استفاده نمایید، کم‌کم بازار را بشناسید، تعدادی از محصولات خود را بفروشید، برند بسازید و بعد به سراغ محصولات یونیک بروید. چون برای محصولات یونیک مسیر شما سخت‌تر خواهد بود و چالش‌های زیادی در این مسیر وجود خواهد داشت. همه این‌ها به یک سؤال بر می‌گردد که شما چقدر به دنبال استقلال مالی در زندگی هستید؟ این مورد در افراد متفاوت است و بستگی به رویای افراد دارد. من استقلال مالی را به این شکل تعریف می‌کنم که شما قدرت خرید وسایل و سرویس‌هایی که برای آرامش در زندگی به آنها نیاز دارید را داشته باشید. یعنی زمانی که وارد فروشگاهی می‌شوید و می‌خواهید وسیله‌ای بخرید، برای رسیدن به آرامش در زندگی بتوانید این کار را انجام دهید، برای خودتان، خانواده، دوست و...

تعریف استقلال مالی در ذهن شما چیست؟

انتخاب هر دسته از این بیزینس‌ها بستگی به سقف رویا و آرزوهای شما دارد. بستگی دارد که استقلال مالی در ذهن شما چه چیزی ثبت شده است. زمانی که اسم این کلمه را می‌آورم حس خوبی به من دست نمی‌دهد چون اتفاق تلخی برای من افتاد زمانی که معنای این کلمه را فهمیدم. چندین سال پیش که در یوتیوب در حال سرچ و تحقیق درباره یادگیری فیلم‌سازی بودم، متوجه می‌شدم که کارگردان‌ها و فیلم‌سازان چه دوربین‌هایی استفاده می‌کنند و خیلی علاقه داشتم که برای خودم یک دوربین بخرم تا بتوانم به طور مستقل فیلم بسازم تا هر بار مجبور نباشم آن را اجاره کنم یا از کسی قرض بگیرم. من دوربین مورد علاقه خودم را با تحقیق و بررسی انتخاب کرده آن را در سایت آمازون پیدا کردم و تا مرحله خرید پیش رفتم ولی پول آن دوربین که 900 دلار بود را در حساب بانکی خود نداشتم و خیلی حس بدی به من دست داد و آن زمان بود که فهمیدم که چقدر استقلال مالی مهم است و چقدر حس بدی است که به خاطر نداشتن پول در حساب بانکی، انسان نتواند چیزی را که واقعاً دوست دارد و او را به آرزوهایش می‌رساند را بخرد. در آن لحظه با خودم عهد بستم که همان حساب بانکی را به حساب بانکی تبدیل کنم که هر زمان که می‌خواهم چیزی بخرم که به من حس خوبی می‌دهد و در جهت آرزوهای من است، دیگر لازم نباشد حساب بانکی خود را چک کنم یا به دنبال تخفیف‌های زیاد بگردم. نمی دانم این اتفاق برای شما هم پیش آمده یا نه ولی خیلی احساس بدی به آدم دست می‌دهد. در نهایت همه این‌ها باید در جهتی باشد که شما به خواسته و آرزوهای خود دست یابید و کارهایی که برای آنها شورواشتیاق دارید را انجام دهید.

مقاله پیشنهادی: تجارت الکترونیک چگونه جهان را دگرگون کرد؟ – عزت خواه دات کام

برای مطالعه بخش پنجم مقاله، مقاله رسیدن به استقلال مالی را دنبال نمایید.