تعریف موفقیت در زندگی
در برخی از لحظات زندگی ممکن است قلبتان با شما حرف بزند. اما مسئله مهم اینجا است که در این زمانها باید به ندای قلب خود گوش دهید یا خیر. برای اینکه بتوانید به ندای قلبتان گوش دهید باید خودتان را از نظر شخصیتی بهتر کنید. فرض کنید شما پدر یا مادری هستید که به دنبال موفقیت فرزندتان در یک زمینه خاص مثلاً ورزش بسکتبال هستید. ممکن است شما آنها را در باشگاه ثبت نام کنید تا تحت نظارت یک مربی حرفهای، آموزشهای لازم را یاد بگیرند. مسئله مهمی که وجود دارد این است که شما تنها به دنبال نتیجه هستید و دوست دارید موفقیت فرزند خود را در آن رشته ببینید.
میزان این موفقیت را هم تنها خود شما هستید که تعیین میکنید و گاهی این کار را بدون در نظر گرفتن توانایی فرزند خود انجام میدهید. مهمترین آسیبی که ممکن است به آنها وارد شود نیز به همین خاطر است. شما به عنوان والدین او، بیشتر از توانایی که فرزندتان دارد، از او انتظار دارید. یا مثلاً شما به عنوان یک کارآفرین بیشتر از حد نرمال از مشتریان خود انتظار دارید. شاید هم توقع شما به عنوان یک نویسنده از متنی که نوشتهاید یا خوانندگان خود، بیشتر از آنچه که باید است. همین انتظارات نا به جا باعث میشود، شما احساس ناامیدی کنید. ممکن است از این بابت عصبانی و ناراحت شده یا احساس گیجی کنید. برای اینکه بتوانید فرد موفقی باشید، باید تعریف درستی از موفقیت داشته باشید. تا زمانی که شما نتوانید به یک تعریف درست و مشخص از موفقیت دست پیدا کنید، نمیتوانید هیچ وقت احساس کنید که فرد موفقی هستید. اما حالا این سؤال مطرح میشود که تعریف درست موفقیت چیست؟
قانون طلایی موفقیت
قانون طلایی موفقیت، لذت بردن از فرآیند تلاش برای موفقیت است. ساده است. در مثالی که در ابتدا زده شد، باید از فرزندان خود بپرسید که آنها به چه کاری علاقه دارند. این نکته را فراموش نکنید که آنها باید کاری را انجام دهند که خودشان به آن علاقه دارند، نه کاری را که شما تصور میکنید، میتوانند در آن موفق شوند. اگر آنها به شما گفتند که به ورزش بسکتبال علاقه دارند، از آنها بپرسید که برای رسیدن به موفقیت در این رشته باید چه کارهایی را انجام دهند. مطمئناً خیلی از آنها پاسخ این سؤال را نمیدانند.
از فرزندان خود بپرسید که میخواهند از طریق این کار مشخص به چه چیزهایی دست پیدا کنند. سپس از آنها بخواهید تا تمامی این موارد را روی یک تکه کاغذ یادداشت کنند. اگر هدف آنها از داشتن علاقه به بسکتبال، بازی کردن، پیروز شدن، کسب امتیاز، لذت بردن و در نهایت موفق شدن است، میتوانید به این اطمینان برسید که آنها به قانون طلایی موفقیت در این زمینه دست پیدا کردهاند. این بار اگر از شما پرسیده شود که قانون طلایی موفقیت چیست، شما میتوانید با اطمینان بگویید که انجام کاری که دوست دارید و لذت بردن از آن کار است. برای مثال شما به عنوان یک کارآفرین موفق باید بتوانید با علاقه در مسیری که در آن قدم گذاشتهاید پیش بروید. در غیر این صورت نمیتوانید به موفقیت دست پیدا کنید.
کاری که دوست دارید را انجام دهید
در ابتدا به مدت 30 روز، هر روز کاری که به آن علاقه دارید را انجام دهید. اگر برای مثال به نویسندگی علاقه مند هستید، یک مقاله، شعر، داستان کوتاه یا خاطرات روزانه خود را نوشته و منتشر کنید. اگر به دنبال موفقیت در کسب و کار خود هستید، باید هر روز در حالی که با مشتریان، همکاران و مدیران دیگران ارتباط برقرار میکنید، به تمامی ایمیلهای خود نیز پاسخ دهید. اگر مثلاً یادگیری ورزش بسکتبال به نفع فرزند شما بوده و باعث موفقیت او میشود، شما باید در این مسیر آنها را همراهی کنید. باید آنها را هر روز صبح بیدار کرده و برای رفتن به تمرینات آماده کنید. شما میتوانید همراه آنها به دو یا پیاده روی بروید. با آنها تمرین کنید و در نهایت به آنها در مسیر دستیابی به موفقیت در هدفی که دارند، کمک کنید. یک ساعت تنها 4 درصد از روز شما را شامل میشود. آیا شما نمیتوانید تنها 4 درصد از روز خود را به قانون طلایی موفقیت اختصاص دهید؟ بعد از اینکه این 30 روز ابتدایی به پایان رسید، این کار را برای 60 روز دیگر ادامه دهید. مطمئن باشید که شما بعد از این 30 روز میتوانید ترقی را در بعضی بخشهای مربوطه احساس کنید.
اگر شما بتوانید به مدت 2 سال یک کار مشخص را انجام دهید، میتوانید شانس خیلی بالایی برای موفقیت در آن داشته باشید. به علاوه شما در همین لحظه نیز موفق بودهاید و خیلی از کارهایی را که دیگران نتوانستهاند در آن موفق شوند، با موفقیت به سرانجام رساندهاید. شما یاد گرفتهاید که چگونه در یک کار مشخص موفق باشید در حالی که دیگران تنها درباره آن رویاپردازی میکنند. زندگی پستی و بلندیهای زیادی دارد اما شما باید یاد بگیرید، در چیزی که به آن علاقه دارید، بهترین شوید. این کار شاید به حرف ساده باشد اما در عمل بسیار دشوار است. راز موفقیت این است که اقدام کرده و کار را انجام دهید. سعی کنید تمام مدتی که کار مورد نظر را انجام میدهید، از آن لذت ببرید. فراموش نکنید که آن 4 درصد به هیچ عنوان زمان خیلی زیادی نیست اما در زندگی شما تأثیر زیادی میگذارد. مطمئناً این کار خیلی لذت بخش تر از این خواهد بود که یک جا بنشینید و به این فکر کنید که چرا دیگران موفق میشوند اما من یا فرزندم در مثال مطرح شده نمیتوانیم هیچ موفقیتی کسب کنیم.
آیا بخشی از مشکل هستید یا قسمتی از راه حل؟
اگر در مثال ابتدایی فرزند شما قانون طلایی موفقیت را نمی داند، به احتمال زیاد ایراد از آنها نیست. این شما والدین هستید که نسبت به این قانون از آگاهی بیشتری برخوردارید. پس شما باید به آنها این قانون را یاد دهید. این برعهده شما است که به بخشی از مشکل تبدیل شده و بیشتر از قبل، از هدف خود دور شوید یا بخشی از راه حل شده و هر روز به هدفتان نزدیکتر شوید. موفقیت خود را تنها زمانی میتوانید اندازه بگیرید که کار مورد نظر را انجام دهید. اینکه بخواهید قبل از انجام کاری به نتیجه آن فکر کنید و درباره آن تصمیم گیری کنید، اشتباه بزرگی است. اگر میخواهید فرزندتان در ورزش بسکتبال موفق شود، باید در طول مسیر آنها را حمایت کنید، نه اینکه نتایجی که به دست آورده یا بازیها یا مربیها را قضاوت و نقد کنید. مطمئن باشید که اگر حمایت خانواده یا اطرافیان وجود نداشت، هیچ کس نمیتوانست به رویاهایی که در ذهن دارد، دست پیدا کند.
مسئله دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که اگر فکر میکنید کاری درست است و شما میتوانید آن را انجام دهید، تعلل نکنید. منتظر نمانید تا تأیید دیگران را دریافت کنید و سپس به دنبال رویاهای خود بروید. اگر در مثال بالا فکر میکنید فرزند شما میتواند در بسکتبال موفق شود و به این ورزش هم علاقه دارد، تردید نکنید. نقش یک پدر یا مادر حمایت کننده، را به خوبی ایفا کرده و برای موفقیت فرزندتان در رشتهای که به آن علاقه دارد تمام تلاش خود را انجام دهید. اگر هم به دنبال موفقیت خودتان در یک زمینه مشخص هستید، باز تفاوتی ندارد. باید تا آنجا که میتوانید با داشتن افکار مثبت، خود را از نظر روحی حمایت کنید.
پاسخ به نظر