خلاصهای از مقاله
رفتارهای زیادی در زندگی روزانه همه افراد وجود دارد که ممکن است آنها را از رسیدن به اهداف دور نماید. رفتارهایی که به چشم نمیآیند و تاثیر آن را بر روی موفقیتهای آینده نادیده گرفته میشود. به روتین زندگی خود بیشتر توجه نمایید و این رفتارهای اشتباه را از زندگی خود حذف کنید. همین گامهای کوچک شما را به موفقیت میرساند.
آنچه در این مقاله میخوانید:
- راه رسیدن به هدف و آرزوها
- چگونه اهداف زندگی را تعیین کنیم؟
- ذهن موفق خودت را بساز
- راههای رسیدن به هدف و موفقیت چیست؟
- مثل یک قهرمان فکرکنید
- آمارهایی شگفتانگیز از دنیای دیجیتال و شبکههای اجتماعی
- محدودیت استفاده از شبکههای اجتماعی یک ضرورت است
راه رسیدن به هدف و آرزوها
استاد عزت خواه در این مقاله به دو روش مختلف طرز تفکر در مورد اهداف پرداختهاند و این که چطور میتوان با به کارگیری نکات کوچکی در زندگی و تبدیل آنها به روتین زندگی، مسیر رسیدن به هدف را هموار کرد.
چگونه اهداف زندگی را تعیین کنیم؟
در هدف گذاری، خواستههایتان، آرزوهایتان، رویاهایتان باید دست یافتنی باشند و قابل رسیدن و منطقی باشند یا اینکه از قوه تخیل خود استفاده میکنید و دقیقاً از همان جایی که میتوانید تصور بکنید همان اندازه باید آنها را تعریف کنید. همانطورکه میدانید روشهای خیلی متفاوتی وجود دارد تا اینکه اهداف را روی کاغذ بنویسید و یا مثلاً ابتدای سال برای انتهای سال یا ابتدای فصل برای انتهای فصل اهدافتان را بدانید و به آنها برسید.
دو روش مختلف وجود دارد. خیلی از افراد باوردارند که اهداف باید قابل رسیدن باشند. چرا؟ چون میگویند اگر به آن رسیدید یک حس اعتماد به نفس بالایی میگیرید و بیشتر خودتان را قبول میکنید و در نتیجه میتوانید به اهداف بیشتری برسید. یک نگاه دیگری هم وجود دارد که اگر دقت کنید کسانی که یک زندگی غیر متداول برای خودشان ساختهاند، کسانی که دستاوردهای خیلی بزرگی داشتهاند که وقتی آنها را میشنوید می گویید واو شما به چه چیز بزرگی رسیدید اصلاً فکرش را میکردید به اینجا برسید ؟ اصولاً این افراد میخواهند دقیقاً به چیزی برسند که دوست دارند. یعنی آنها کاری ندارند که آن هدف منطقی است یا نه. آنها هیچ وقت با توجه به شرایط حال خود، هدف تعیین نمیکنند. دقیقاً مثل بچهها.
بچهها هیچ وقت به این فکر نمیکنند خواستهای که از پدرو مادرشان دارند چقدر منطقی است. مثلاً اگر یک اسباب بازی را بخواهند، نمیروند به پدرشان بگویند میشود یک پرینت از حساب بانکیتان به من بدهید یا حقوقتان را بگویید چقدر است که من بر اساس همان بیایم خواستهام را تعریف کنم؟ نه! دقیقاً چیزی را که میخواهند را میگویند. زمانی که چیزی را که میخواهید بگویید که به آن میرسید وهدف قرارش بدهید و باورش کنید تا جایی که قوه تخیل شما میکشد. پس در تعیین هدف و تعیین آرزوهایتان آنقدر باید قدرت داشته باشید که چیزی را که میتوانید تصورش بکنید را باور کنید که بتوانید همینطور آن را بسازید اگر نمیتوانستید به آن برسید نمیتوانستید هم تصورش بکنید.
مقاله پیشنهادی: تعیین هدف کسب و کار و راه رسیدن به آن - عزت خواه دات کام
ذهن موفق خودت را بساز
زمانی که شما هدف، رؤیا یا آرزویی را در نظر میگیرید که بیپرواست و خیلی بزرگ است اصولاً ذهن شما، ضمیر ناخودآگاه شما به شما روشی را نشان میدهد که شاید روش متداولی در جامعه شما نباشد .اگر از ده نفر بپرسید راه رسیدن به نقطه"ب" چه چیزی است جواب همه آنها ممکن است یک چیز باشد. با این حال وقتی آن خواسته بزرگتان را دارید، مسیری هم که به آن میرسید متداول نیست. راهی نیست که همه بروند. یک راه یونیک ومنحصر به فرد میباشد. این جایزه کسی است که سؤال درستی بپرسد، جایزه کسی که بیپروا میتواند یک چیز خیلی بزرگی رادر زندگیش بخواهد یک رویای بزرگ یک آرزوی بزرگ داشته باشد.
مقاله پیشنهادی: شناخت ضمیر ناخودآگاه
راههای رسیدن به هدف و موفقیت چیست؟
دو موردی که به شما کمک میکند برای اینکه به آن اهداف، آرزوها و رویای بیپروای خودتان برسید. مورد اول این است که خوب فکر کنید برای رسیدن به آن آرزو و رویاهایتان. همچنین 5 مهارت که خیلی به آنها نیاز دارید را مشخص کنید دقیقاً چه چیزهایی هستند و باید آنها را تقویت کنید. مورد دوم معتقد شوید و باور پیدا کنید و وظیفه خود بدانید که باید به آن برسید. فرمول این هم که این حس را بتوانید بگیرید که بگویید: «بله قربان من حتماً باید به آن برسم.» این است که منظم باشید دقیقاً یک روتین خیلی خوب بسازید. یک چهارچوب محکم بسازید ودر 5 مهارتی که باید قوی شوید قوی بشوید. همه اینها منجر میشود به رسیدن به همان آرزو و رویای بزرگی که در ذهنتان است.
مثل یک قهرمان فکرکنید
وقتی قرار است به رویایتان برسید تک به تک ثانیههای زندگیتان باید ارزشمند باشند مثل کسی که میخواهد قهرمان المپیک دوومیدانی در المپیک بشود، میخواهد رکورد بزند. دیگر نمیتوانید در مورد دقیقه با او حرف بزنید میکروثاینه مهم است. اینطور باید بشود زندگی شما، اینقدر باید فرمانبردار بشوید از فرمانده درون بدنتان و بگویید من حتماً میخواهم به این هدف برسم. پس میکروثانیهها مهم است. پس در این قسمت مهمترین حالت این است که به روتین زندگی خود توجه کنید و جا دارد که زندگیتان را بهتر کنید. زمانهای مرده خیلی زیادی دارید. خیلی از اوقات کارهایی انجام میدهید که اصلاً هیچ کمکی به زندگی شما نمیکند و حتی مخرب هم میباشد.
آمارهایی شگفتانگیز از دنیای دیجیتال و شبکههای اجتماعی
مطالعاتی انجام شده است پیرامون استفاده از شبکههای اجتماعی که روز به روز در دنیا تأثیر بدتری میگذارد. یک سری آماری که فاجعه است و از هشدار گذشته است. با چه دقتی به این آمار نگاه میکنید و آمار دقیقی از حتی زندگی خودتان دارید؟ حتماً این آمار را مرور کنید.
چرا باید دنیای دیجیتال را محدود کنیم؟
خودتان قضاوت کنید زندگی خودتان و همینطور زندگی افرادی که اطرافتان هستند. اگر روزانه یک فرد به صورت متوسط 30دقیقه در شبکههای اجتماعی باشد مثل اینستاگرام یا هر شبکه اجتماعی که بخواهید تصور بکنید این روزانه 30 دقیقه معادل 22 روز کاری در یک سال میشود. بصورت میانگین و اینکه روز کاری را 8 ساعت در نظر بگیرید و در سال همان 260 روز کاری باشد. حالا با همین فرمول میتوانید به جلو بروید. اگر 60 دقیقه بود چه اتفاقی میافتاد؟ مثلاً یک فرد در زندگی خود روزانه میانگین، ممکن است یک روز یک ساعت بوده باشد یا ممکن است یک روز 3 ساعت بوده باشد. ولی بطورمیانگین اگر 60 دقیقه در شبکههای اجتماعی باشد متاسفانه حدود 44 روز کاری در شبکههای اجتماعی بوده است یعنی 44 تا 8 ساعت! به طور میانگین روزانه آدمها در دنیا در سال 2018 که آمار آن در آمده است و آماده شده است بطور میانگین 136 دقیقه در روز در شبکههای اجتماعی هستند. که سالیانه این عدد میشود 827 ساعت یعنی 103 روز کاری. 260 روز کاری در سال هست البته در آمریکا.
سبک زندگی بهتر با محدودکردن شبکههای اجتماعی
در ایران این اعداد خیلی متفاوت است و دسترسی کامل به آنها نیست ومسلما تحقیقاتی در این زمینه انجام نشده است. بنابراین اطلاعات دقیقی نیست ولی مسلماً در ایران میزان تعطیلی شاید خیلی بیشتر باشد ولی اگر همان میانگین را در نظر بگیرید تعداد روزهای کاری در سال 260 روز هست و 103 روز کاری را آدمها در شبکههای اجتماعی هستند بطور میانگین یعنی حدودأ نزدیک به نصف.حالا سؤال این است چرا اوضاع زندگی این گونه است که یک سری از افراد می گویند چرا به هدفم نمیرسم و وقتی یک ذره بین بگذارید بر روی روتین و لایف استایل زندگی آنها میبیند که خیلی جای بهینه کردن دارند.
محدودیت استفاده از شبکههای اجتماعی یک ضرورت است
به این نکته باید توجه کرد. دوره زمانی قفل کردن ابزارهای شبکه اجتماعی یا شبکههای اجتماعی است. حالا این یعنی چه؟ یعنی در طول هفته به طور کلی اصلاً شبکههای اجتماعی نداشته باشید. مثل کسی که یک رژیمی میگیرد و به خود میگوید من در طول هفته یک روز میروم فلان برگر یا فلان پیتزا را که دوست دارم میخورم و ما بقی روزها ورزش میکنم تا به مسابقات برسم، درست است.
در طول هفته به خودتان بگویید2 روز در هفته از شبکههای اجتماعی استفاده نمیکنم و دقیقاً شروع کنید در همان تایم یک کار مثبت به زندگی¬تان اضافه کردن. مثلاً شروع کنید کتاب خواندن. فرقی ندارد اگر قبلاً هم روزی 2 ساعت کتاب میخواندید آن را داشته باشید و به جای آن 2 روز، تایم کتاب خواندن یا آن 5 مهارت را یاد گرفتن یا اینکه مراقبه کردن، یوگا کار کردن ، ورزش کردن را افزایش دهید. یا این که بیشتر به اطرافیان خودتان رسیدن، به فرزندتان به پدر و مادرتان به عشق¬تان. آنقدر این را ادامه بدهید تا فرمول برعکس بشود و بگویید من فقط 2 روز از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم. حالا شاید بگویید به این صورت از دنیا عقب میمانید. ناخودآگاه 99 درصد شما در اتفاقاتی که دارند میافتند، تاثیری ندارید. مثلاً اگر زلزلهای در استرالیا آمده یا زلزلهای در ژاپن آمده باشد شما اطلاعات را دارید میفهمید، خواندن این خبر 30 ثانیه طول میکشد ولی بعد از آن شما 30 دقیقه 40 دقیقه 50 دقیقه چون فکرتان مشغول آن قضیه است.
شما مدام دارید در شبکههای اجتماعی میچرخید. حالا همین را هم برای فیلمها و سریالهایی که میبینید را هم در نظر بگیرید و ببینید آن فیلم و سریالهایی که میبینید چه چیزی به شما اضافه میکنند حتی آن موزیکی که گوش میدهید. یک ذره بین بردارید و خوب دقت کنید و کم کم تبدیلش کنید به اینکه در طول روز به خودتان بگویید مثلاً من از ساعت 4 تا 4:30 عصر فقط شبکههای اجتماعی را چک میکنم و بعد از آن رهایش کنید و اپلیکیشنهایی هست که میتوانید شبکههای اجتماعی خود را قفل کنید و به اینصورت میتوانید کنترلش کنید. باور کنید تک به تک این کارهای ریز تبدیل میشوند به سبک زندگی بهتری برای خودتان. وقتی سبک زندگی بهتری را ساختید مسلماً خیلی نزدیکتر میشوید به هدفی که میخواهید به آن برسید و در نتیجه خودتان خوشحال میشوید. پس این کار را حتماً انجام دهید.
اصلاح باورهای اشتباه زندگی، ساخت لایف استایل صحیح، یادگیری تکنیک های مدیریت بیزینس به گونه ای که شما بتوانید شیوه های آزادی بیزینس خود از المان زمان و مکان را یاد بگیرید و در کل ساخت یک زندگی ایده آل و ذهنیت یک کارآفرین، از جمله مواردی است که می تواند زندگی را برای شما جذاب تر سازد. وقتی راهنمایی در این زمینه وجود داشته باشد، طبیعتا انجام این کارها خیلی آسانتر می گردد. دوره پاراسل زندگی راهنمای شما در این زمینه خواهد بود.
پاسخ به نظر