خلاصه ای از مقاله
موفقیت در یک کار تا حد زیادی بستگی به توانایی شما در کنترل ترس دارد. نگرانی و ترس باعث میشود انسان دست از هدف خود بردارد و دیگر آن را دنبال نکند. در این مقاله قصد داریم شما را با تعریف جدیدی از شکست آشنا کنیم و راهکارهایی ارائه کنیم که به غلبه شما بر ترس کمک خواهد کرد.
آنچه در این مقاله می خوانید:
- ترس از عدم موفقیت و شکست در زندگی
- بین تهدیدهای واقعی و خیالی تفاوت قائل شوید
- همیشه به دنبال دستیابی به بهترین نتیجه ممکن باشید، اما بر آن پافشاری نکنید
ترس از عدم موفقیت و شکست در زندگی
ترس از عدم موفقیت و شکست، یکی از عواملی است که بین شما و اهدافتان فاصله میاندازد. ترس از شکست، احساس نگرانی از نرسیدن به یک هدف است. در واقع شما در ذهن خود وقایعی که هنوز اتفاق نیفتادهاند را پیش بینی میکنید. این نگرانی باعث میشود انسان دست از هدف خود بردارد و دیگر آن را دنبال نکند.
بنابراین موفقیت در یک کار تا حد زیادی بستگی به توانایی شما در کنترل ترس دارد. در این مقاله قصد داریم شما را با تعریف جدیدی از شکست آشنا کنیم و راهکارهایی ارائه کنیم که به غلبه شما بر ترس کمک خواهد کرد.
هر کس تعریفی از شکست دارد
غالباً تعریف موفقیت کار دشواری است، اما تعریف شکست از آن هم سختتر است. تلقی شما از شکست چیست؟ تسلیم شدن؟ دنبال نکردن هدف؟ نرسیدن به نتیجه دلخواه؟ نرسیدن به هدف در بازه زمانی مورد نظر؟ شاید با خود فکر کنید که جواب این سؤال کاملاً واضح است، اما غلبه بر ترس از شکست، زمانی امکان پذیر است که تعریف درستی از آن داشته باشید، زیرا شکست، عامل ترس شما و مانعی برای رسیدن به موفقیت است.
به جای این که از ابتدا به ترس از شکست فکر کنید، سعی کنید طرز فکرتان درباره شکست را تغییر دهید و آن را با تفاوت قائل شدن در آنچه میخواهید به دست آورید و آنچه واقعاً در نهایت به دست میآورید تعریف کنید. این تفاوت، شما را نسبت به کاستیهایی که در این راه داشتهاید آگاه کرده و به این ترتیب میتوانید در آینده، با تلاش بیشتری به هدف مورد نظرتان دست یابید. تا زمانی که انسان دست از تلاش برای رسیدن به هدفش بر ندارد، شکست فرصتی برای خودنمایی پیدا نخواهد کرد. اما اگر به خاطر ترس از شکست دست از کوشش بردارید، پس حتماً باید منتظر شکست باشید.
بین تهدیدهای واقعی و خیالی تفاوت قائل شوید
ترس، در حقیقت واکنش ما به دو نوع تهدید است: واقعی و خیالی. قطعاً شما تفاوت این دو نوع را می دانید. تهدیدی واقعی است که باعث به خطر افتادن حیات ما میشود. تهدید خیالی، خطراتی است که ما در ذهنمان تصور میکنیم. سخنرانی در مقابل جمع، را باید در دسته تهدیدهای خیالی طبقه بندی کرد، زیرا آسیبی به جان ما وارد نمیکنند. در مقابل سخنرانی در مقابل یک گروه شیر درنده در ساوانا، تهدید واقعی است، چون آنها تمایلی به شنیدن حرفهای شما ندارند و دوست دارند شما را بخورند.
طبق تعریف بالا، ترس از شکست، در دسته تهدیدهای خیالی قرار میگیرد. در حالی که این ترس واقعی است، اما تهدید آن غیر واقعی است. تهدید، در واقع پیش بینی و تصوراتی است که ما نسبت به آینده داریم و سناریویی است که در ذهن خود ایجاد کردهایم. با در نظر گرفتن تفاوت بین تهدیدهای واقعی و خیالی، اگرچه ترس شما یک باره از بین نمیرود، اما نشان میدهد که وجود آن غیرضروی است. به جای این که اجازه دهید ترس شما را متوقف کند، سعی کنید آن را بهتر بشناسید و طوری برنامه ریزی کنید که درگیر پیامدهای آن نشوید.
مقاله پیشنهادی: دلایل موفقیت و شکست
اهداف بازدارنده و اهداف پیش برنده
نتیجه پژوهشهای صورت گرفته نشان میدهد که افراد در رابطه با اهداف خود، دو نوع شیوه را پیش میگیرند: نزدیک شدن به هدف و دوری از هدف. در این رابطه میتوان دو مفهوم اهداف پیش برنده و اهداف بازدارنده را تعریف کرد. اهداف پیش برنده، به اهدافی گفته میشود که نتیجه مثبتی به همراه دارند ( مثلاً من میخواهم ترفیع بگیرم. میخواهم مشتریان بیشتری داشته باشم، میخواهم پیشرفت کنم). در مقابل اهداف بازدارنده به اهدافی گفته میشود که مانع از بروز یک نتیجه منفی میشود ( مثلاً نمیخواهم کارم را از دست بدهم، امیدوارم محصولم بازخورد منفی از مشتریان نگیرد). اهداف بازدارنده در دسته هدفهایی قرار میگیرند که فرد تعهد و قاطعیت کمتری برای دنبال کردن هدف خود دارد.
ترس از شکست، خود به خود تعداد اهداف بازدارنده را افزایش میدهد که همین امر تمرکز ما را برای دستیابی به اهداف پیش برنده بر هم زده، از سطح تلاشمان کاسته و امکان برنامه ریزی را دشوار میسازد. بهترین راه برای غلبه بر ترس از شکست، این است که اهداف بازدارنده را در قالب هدفهای پیش برنده تعریف کنیم.
اگر چه بیشتر ما ممکن است در یک زمان اهداف پیش برنده و زمانی دیگر اهداف بازدارنده را دنبال کنیم، اما توجه داشته باشید چهارچوبی که برای اهدافمان در نظر میگیریم (به ویژه در مورد اهداف بازدارنده) در نهایت ما را از رسیدن به مقصد نهایی باز داشته، تحقق هدف را به تأخیر انداخته و در نهایت باعث تسلیم شدن ما می شود.
همیشه به دنبال دستیابی به بهترین نتیجه ممکن باشید، اما بر آن پافشاری نکنید
هدفی که انسان در ذهن دارد، همیشه با نتیجهای که به دست میآورد یکی نیست. همین اختلاف باعث میشود که فرد به آن نتیجه، به چشم شکست نگاه کند. در صورتی که این طور نیست، زیرا با تغییر شرایط و افزایش تجربهتان متوجه میشوید آنچه ابتدا ایده آل به نظر میرسیده است، دیگر یا قابل دست یابی نیست، یا برایتان معنا و مفهوم اولیه را ندارد. ارزیابی نتیجه یا تغییر در جزئیات هدف به ما کمک میکند تا دیگر به این اختلاف نتیجه ( اختلاف بین آنچه به دنبالش بودهایم و آنچه به دست آوردهایم) به چشم شکست نگاه نکنیم. نتیجه بررسیها نشان میدهد افرادی که اهداف خود را مورد ارزیابی قرار میدهند یا روش خود را برای رسیدن به آن تغییر میدهند و یا انتظاراتی که از خود دارند را تعدیل میکنند، از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردارند.
رسیدن به برخی از هدفها، مستلزم داشتن تمرکز و استقامت است، اما برای دست یابی به بعضی دیگر از هدفها، به ذهنی باز و انعطاف پذیر نیاز است. ارزیابی و تعریف دوباره از نتیجهای که به دنبالش هستیم، بهترین شیوه برای غلبه بر ترس از شکست است. برای ارزیابی میزان موفقیت، نباید صرفاً به نتیجهای که به دست آمده است توجه کنیم، بلکه باید دید آیا تلاش و کوششی که صرف آن کردهایم، کافی بوده است یا خیر.
همیشه در ذهنتان خود را قوی و برنده تصور کنید
ترس از شکست فقط به چالشهای بعد از آن و تلاشی که دوباره باید صرف رسیدن به هدف کنیم محدود نمیشود، بلکه پیامدهای شکست هم به ترس انسان از آن دامن می زند. همه ما هدفمان را با شور و شوق شروع میکنیم، اما در عین حال همیشه از این که نتیجه به دست آمده با ایده آل و معیارهای ذهنیمان یکی نباشد، نگرانیم. نتیجه بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد، افرادی که از شکست میترسند، معمولاً گرفتار پیامدهای منفی آن میشوند.
احساس شرمندگی و خجالت، از دست دادن عزت نفس، تصور مبهم از آینده و از دست دادن نفوذ اجتماعی از این جملهاند. افرادی که از شکست میترسند، جنبههای روانی شکست را مهمتر از جنبههای مادی آن میدانند. آنها بیشتر از این که نگران از دست دادن پول و سرمایه خود باشند، بابت از دست دادن وجهه اجتماعی، دوستان و باورهایشان نگران هستند.
برای غلبه هر چه بیشتر بر ترس از شکست، ابتدا مشخص کنید کدام یک از پیامدها برایتان ناخوشایندتر است، بعد توانایی خود برای مقابله با آنها را ارزیابی کنید. همچنین به جای این که به خود دلداری بی فایده بدهید که مثلاً هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد، سعی کنید اعتماد به نفس خود را برای مقابله با پیامدهای ناشی از شکست افزایش دهید. در این رابطه میتوانید سؤالات زیر را از خود بپرسید:
از کدام یک از پیامدهای شکست بیشتر میترسید؟
تأثیر این شکست بر شما چقدر است؟ آیا صرفاً برایتان ناخوشایند و ناراحت کننده است یا واقعاً زندگی و جانتان را تهدید میکنند؟
چقدر طول میکشد که دوباره به راهتان ادامه دهید؟ به عبارت دیگر آیا این پیامدها دائمی و غیرقابل جبران هستند؟ تاثیرشان کوتاه مدت است یا بلند مدت؟
توان شما برای مقابله با آنها و مدیریتشان چقدر است؟ آیا میتوانید آسیب ناشی از آن را کنترل کنید یا صرفاً ترجیح میدهید از مهلکه فرار کنید؟
سرانجام آنچه باعث از بین رفتن احساس ترس در ما میشود، تجربه نکردن ترس نیست، بلکه داشتن اعتماد به نفس در مقابله با پیامدهای ناشی از آن است. همین مساله، ترسهای ما در زندگی به ویژه ترس از شکست را از بین میبرد.
شغل ایدهآل شما باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ آزادی از المان زمان و مکان برای شغلی که انتخاب میکنید، چقدر اهمیت دارد؟ شروع بیزینسهای آنلاین آن هم در یک مارکت پلیس جهانی، یکی از شغلهای محبوب جهان است چون فرد را محدود به زمان و مکان خاصی نمیکند و زمینه کسب درآمد دلاری را فراهم میکند. جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص کسب و کار بزرگ و پرسود آمازون، پیشنهاد ما مشاهده ویدیوی معرفی این بیزینس و دنبال نمودن صفحه نتایج شگفت انگیز دوره آربی است.
پاسخ به نظر