آنچه در این مقاله می خوانید:

• جف بیزوس، مدیر موفق‌ترین شرکت دنیا
• کتاب An Everything Store و آمازون
• چه درسهایی از نحوه عملکرد بیزوس می‌توان گرفت؟

جف بیزوس، مدیر موفق‌ترین شرکت دنیا

خرید فروشگاه Whole Foods توسط جف بیزوس تازه‌ترین موفقیت آمازون به‌شمار می‌رود. در کتاب برد استون با نام «The Everything Store» نکات جالبی در مورد شخصیت بیزوس بیان شده که برای تمام کسانی که در کسب و کار فعالیت دارند می‌تواند مفید باشد.

آمازون و جف بیزوس در طول بیش از دو دهه که از ظهور این شرکت می گذرد، پیشرفت زیادی داشته‌اند و منظور از پیشرفت، تنها پیشرفت مالی نیست. آمازون در زندگی روزمره مردم حضوری همیشگی دارد و به عنوان نوآورترین شرکت روی زمین جایگاه خود را در همه عرصه‌ها تثبیت نموده است.

به تازگی جف بیزوس وارد حوزه کاری استیو جابز (نوآوری در عرصه فناوری) شده است. او در حوزه فناوری سختی‌های زیادی را متحمل شده است تا بتواند در نهایت پیروز شود. با ورود واشنگتن پست به صحنه رسانه‌های جدید، بیزوس دیگر غیر قابل توقف خواهد بود.

در نامه جف بیزوس به سرمایه گذاران آمازون که در سال 2016 نوشته شده است، ایده‌های ناب زیادی به چشم می‌خورد: مانند مفهوم «مخالفت و تعهد» برای جلوگیری از گیر افتادن در فرآیندهای پر بحث و جدل تصمیم‌گیری و توجه وسواس گونه به مشتری که آمازون به خاطر آن معروف شده است.

اکنون همه به قدرت آمازون به عنوان یک شرکت بین‌المللی واقف هستند اما در حال حاضر آنچه که اهمیت دارد این است که از بیزوس و آمازون چه می‌توان یاد گرفت؟

کتاب An Everything Store و آمازون

نویسنده کتاب در مورد موضوع کتاب تحقیقات فراوانی انجام داده است و محصول نهایی بسیار لذت بخش از آب درآمده است. البته موضوعاتی در کتاب هستند که نویسنده می‌توانست در مورد آنها توضیح بیشتری بدهد، مثلاً آمازون چگونه از شناوری عملیاتی به نفع خود استفاده برد یا ارائه جزییات بیشتر در مورد چگونگی مدیریت جریان نقدینگی توسط شرکت یا ساز‌وکار بازار آمازون.

همچنین نویسنده در برخی موارد کتاب مرتکب اشتباهاتی شده است، مثلاً به جای سود از واژه درآمد یا به جای لیست درآمد یا لیست جریان نقدینگی از ترازنامه استفاده کرده است اما اینها موارد نادری هستند.

نویسنده در ابتدا با ذکر گفتگویی که قبل از شروع تحقیق با بیزوس داشته است کتاب را آغاز می‌کند. بیزوس از او می‌پرسد که چگونه از اشتباه در داستان‌گویی جلوگیری می‌کند؟ استون در کل کتاب با این موضوع مقابله می‌کند اما نمی‌تواند به طور کامل آن را کنترل کند.

مثلاً وقتی که در مورد فرهنگ آمازون و بیزوس صحبت می‌کند، دیدگاهی منفی نسبت به موضوع دارد. این نوشته‌ها در مورد فرهنگ آمازون ممکن است انتقادهای زیادی را در مورد بیزوس به همراه داشته باشد که می‌توان به خوبی به آنها پاسخ گفت. اما آنچه که استون به آن توجه نکرده این است که اغلب نظرات انتقاد آمیز سروصدای بیشتری نبست به نظرات موافق ایجاد می‌کنند.

4 راه برای تحلیل کتاب An Everything Store

برای تحلیل این کتاب می‌توان چهار روش را اتخاذ نمود:

1. بینش‌های صنعتی برای اینترنت، تجارت الکترونیک، خرده فروشی، انتشارات، و غیره
2. آمازون به عنوان محلی مناسب برای سرمایه‌گذاری
3. درس‌های تجاری که می‌توان از عملکرد بیزوس و آمازون فراگرفت
4. مطالعه بیزوس به عنوان نمونه‌ای از سرمایه‌داری آمریکایی

چه درسهایی از نحوه عملکرد بیزوس می‌توان گرفت؟

1. طرز تفکر و رویای جف بیزوس

به نظر می‌رسد بخش اعظم موفقیت بیزوس ناشی از دو چیز باشد: رویایی که بیزوس در هنگام تأسیس شرکت داشت و تاکنون هم به آن وفادار مانده است و فرهنگی که شرکت را مدیریت کرده تا رویای بیزوس محقق شود. اما رویای بیزوس حساب شده بود. بخش اول کتاب در مورد کار بیزوس در شرکت D.E.Shaw و آزمایشگاه او و همکارانش برای ایده‌پردازی در مورد بازار رو به رشد اینترنت است. درک او درباره نقش اینترنت در متحول ساختن تجارت بسیار روشن است.

همچنین نظر او درمورد اینکه کتاب یکی از راحت‌ترین حوزه‌ها برای شروع کار است نیز بسیار مهم و اساسی است. او می‌گوید که کتاب یک کالای اقتصادی است یعنی شما می‌توانید به همان میزان که در فروشگاه‌های فیزیکی فروش دارید، به صورت آنلاین نیز فروش داشته باشید و در عین حال تنوع بیشتری از محصولات را نیز ارائه دهید.

این ایده برای جف بیزوس موقعیتی منحصربه‌فرد در تجارت آنلاین فراهم آورد. کتاب اغلب مواقع برخی ایده‌های بلندپروازانه بیزوس را به سخره می‌گیرد. یک نمونه از این ایده‌ها این است که بیزوس در نظر داشت در انبار خود حداقل دو نسخه از همه کتابهای منتشر شده روی زمین را نگهداری کند. ممکن است آمازون هرگز نتواند این ایده را عملی کند اما این ایده همواره رویای بیزوس را به کارمندان آمازون یادآوری می‌کند؛ رویایی که بیزوس در مورد آمازون دارد و جایگاهی که می‌خواهد آمازون را به آن برساند.

مقاله پیشنهادی: راز موفقیت آمازون از زبان جف بزوس

2. فرهنگ آمازون

فرهنگ آمازون در مقایسه با رویای بیزوس، مفهومی پرابهام‌تر است. این‌ها مواردی هستند که بیشتر قابل مشاهده می‌باشند:

صرفه جویی: در آمازون، صرفه‌جویی گونه‌ای روش مدیریتی است. برخی از تصمیمات گرفته شده در راستای صرفه‌جویی ممکن است عجیب به نظر برسند، مثلاً اینکه کارمندان اداری باید برای پارکینگ هزینه بپردازند. اما این نوع مدیریت فراتر از این موارد است. مثلاً مجبور کردن کارمندان به اتمام و تکمیل یک پروژه با بودجه محدود ممکن است باعث ناامیدی آنها شود اما مطمئناً به نوآوری می‌انجامد.

افراد غیر کارشناس: نقش افراد غیر کارشناس در موفقیت آمازون نیز بسیار پررنگ است. بیزوس در مورد معیارهای انتخاب کارمند بسیار دقیق عمل می‌کند. او به دنبال فارغ‌التحصیلان ممتاز از دانشگاههای سطح بالا است. بدین وسیله هر کارمند، سطح استاندارد شرکت را بالا می‌برد. یکی از این افراد جف ویلکه است که فرآیند انبارداری و ارسال آمازون را دچار تحولی عظیم نمود و آن را تبدیل به بزرگترین مزیت رقابتی شرکت ساخت. اما در مقابل، بیزوس افرادی که هیچ نوع دانشی در مورد اسباب بازی یا جواهرات نداشتند را به این حوزه‌ها منتقل نمود. این کار بیزوس موفقیت‌آمیز بود چون کسی که در یک زمینه کارشناس نیست تلاش زیادی می‌کند تا در مورد حوزه مورد نظر اطلاعات خود را افزایش دهد و در عین حال تازه نفس است و ذهنش در مورد پرداختن به مشکلات حوزه مورد نظر می‌تواند راه‌حل‌های تازه‌ای بیابد.

سختکوشی: که در آمازون اساس همه چیز است. همه دوست دارند که فکر کنند سختکوش هستند. اما آمازون سختکوشی را وارد فرآیند استخدام خود نمود تا متقاضیان شغل در آمازون بدانند که چه چیزی در انتظار آنها است.

استقبال از رویکردهای جدید: تعجب زیادی ندارد که شرکت بزرگی مانند آمازون در فرآیندهای عملیاتی خود به رویکردهای جدیدی پرداخته است. اما آمازون از پدیده‌های نو استقبال می‌کند و آماده است تا از آن گذر کند. به عنوان مثال، در نیمه‌های دهه 1990، آمازون پذیرفت که در صفحه اصلی یاهو قرار گیرد در حالی‌که آمادگی لازم برای مدیریت سفارش‌های بیشتر را نداشت. رویکرد بیزوس نسبت به تیم‌های غیر‌متمرکز نیز جالب است.

او عقیده دارد که شرکت نیازی به حل و فصل ارتباطات ضعیف بین تیم‌ها ندارد چون آنها باید آنقدر خوب عمل کنند که نیازی به ارتباط درون تیمی نداشته باشند. این موضوع می‌تواند به هرج و مرج منجر شود مگر اینکه مدیران بخش‌ها آنقدر قوی باشند که بتوانند بین تیم‌ها هماهنگی ایجاد کنند. بیزوس به گونه‌ای به تصویر کشیده شده است که ویژگی‌های یک مدیر در سطح کلان را ندارد و در سطح مدیریت خرد عمل می‌کند.

او به طور مستقیم از مشتریان ایمیل دریافت می‌کند و اگر چیزی نظرش را جلب کرد یا مشکلی به وجود آمد، آن ایمیل را به بخش مربوطه ارسال می‌نماید، تنها یک علامت سؤال به متن اصلی مشتری اضافه می‌کند و بخش مورد نظر را برای یک هفته به هم می‌ریزد. بخش مورد نظر باید به این فکر کند که چرا چنین مشکلی به وجود آمده و چگونه می‌توان از بروز مشکلات مشابه در آینده جلوگیری نمود.

در این مقاله به نمونه‌های برجسته نحوه مدیریت آمازون توسط جف بیزوس پرداختیم که باعث رشد چشمگیر این شرکت شده‌اند. افرادی که در حوزه کسب و کار عمل می‌کنند می‌توانند از این نکات درسهای زیادی فراگیرند.